جام جهانی ۲۰۲۲ با دیدار قطر و اکوادور آغاز میشود، اما گاهی اوقات، هیجان انگیزترین چیز در مورد یک مسابقه فوتبال لزوماً تیمهای حاضر در زمین نیستند، بلکه داستانهای ژئوپلیتیکی در پشت صحنه است. این در مورد تنشها و رقابتهای تاریخی است و جام جهانی قطر نیز از آن مستثنی نیست.
به گزارش نباءخبر،علاوه بر مسابقه ایران و آمریکا، سه بازی دیگر در مرحله گروهی جام جهانی قطر رنگ و بویی سیاسی و تاریخی دارند.
جام جهانی ۲۰۲۲ روز یکشنبه با دیدار قطر و اکوادور آغاز میشود، اما گاهی اوقات، هیجان انگیزترین چیز در مورد یک مسابقه فوتبال لزوماً تیمهای حاضر در زمین نیستند، بلکه داستانهای ژئوپلیتیکی در پشت صحنه است. این در مورد تنشها و رقابتهای تاریخی است و جام جهانی قطر نیز از آن مستثنی نیست.
در مرحله گروهی این رقابتها چهار بازی در حالی برگزار خواهند شد که حواشی تاریخی و ایدئولوژیک بر آنها سایه انداخته است. این مطلب روایت «بیگ ثینک» از این مسابقات است.
آمریکا در مقابل ایران
ایرانیان مردمی مغرور هستند. پرشیا (نام قدیم آنها) به خوبی میتواند مدعی اولین دولت-ملت باشد و امپراتوری ایران به عنوان غول فرهنگ و فلسفه شناخته میشود. بنابراین، در دهه ۱۹۵۰ که ایالات متحده (و بسیاری دیگر)، عمدتاً به خاطر نفت، شروع به مداخله در سیاست داخلی ایران کردند، همیشه یک پایان بد محتمل بوده است. ایالات متحده علیرغم مشروعیت مشکوک شاه به حمایت و پشتیبانی از او ادامه داد، زیرا انجام این کار به معنای معاملات نفتی و داشتن اهرمی در خاورمیانه بود.
در سال ۱۹۷۹، انقلاب اسلامی، شاه مورد حمایت ایالات متحده را برکنار کرد و آیت الله خمینی را جایگزین او کرد. از آن زمان، داستان ایران و آمریکا یکی از خصومتهای تقریباً دائمی بوده است. ایران آمریکا را به جاه طلبیهای نو امپریالیستی و نقض حاکمیت خود متهم میکند، در حالی که ایالات متحده ایران را به نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و ساخت مخفیانه تسلیحات هستهای متهم میکند.
انگلیس مقابل ولز
شاهزاده ویلیام اکنون شاهزاده ولز است، عنوانی رسمی که به وارثان تاج و تخت بریتانیا داده میشود. از نظر ورزشی، این یک مشکل اساسی ایجاد کرده است. بریتانیا دولتی است که از چهار کشور انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی تشکیل شده است. بنابراین، حمایت شاهزاده از یک کشور در حالی که نماینده همه است، کار دشواری است.
ولزیها هرگز به اندازه اسکاتلندیها به دنبال استقلال از بریتانیا نبوده اند. در حالی که حزب ملی اسکاتلند حدود ۴۰ درصد آرا را به دست آورده و کنترل پارلمان را در اختیار دارد، ملی گرایان ولزی تنها ۲۰ درصد آرا را به دست آورده و در جایگاه سوم قرار دارند. شوخی بین ولز و انگلیس بیشتر بازیگوشی و بی ضرر است. اما از نظر سیاسی، به همان اندازه که نگاهها به زمین فوتبال است، به وارث تاج و تخت، ویلیام، هم خواهد بود.
تونس مقابل فرانسه
وقتی یک مستعمره سابق در مقابل یک استعمارگر سابق بازی میکند، میتوانید منتظر آتش بازی باشید. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، به مستعمرات سراسر جهان یا استقلال داده شد یا با زور و خون از اروپاییها مستقل شدند. در حالی که انقلاب الجزایر بسیار بدنامتر و خشونت بارتر بود، جنبش استقلال تونس نیز با حمله به ساختمانهای استعماری و ترور اداره کنندگان برجسته فرانسوی همراه بود. از آن زمان، روابط فرانسه و تونس پیچیده شده است.
فرانسه بخش زیادی از قرن بیستم را صرف تامین تسلیحات تونس کرد، اما رفته رفته ایالات متحده و ترکیه جایش را گرفتند. نفوذ فرانسه در این کشور رو به کاهش است. فرانسه دیگر یک امپراتوری نیست، اما مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، احساس میکند که نقش ویژهای در مستعمرات سابق خود دارد (اغلب در مورد امتیازات اقتصادی). این چیزی است که تونس ممکن است با آن موافق نباشد.
هلند مقابل قطر
اختلاف رسمی بین دو کشور بسیار اندک است، اما این مسابقه بیشتر در مورد نبرد ایدئولوژیها است. هلند در سراسر جهان به خاطر لیبرالیسم و آزادی شهرت دارد. اگر یک جوان ۱۸ ساله از یک تعطیلات آخر هفته طولانی در آمستردام برگشت، نیازی نیست بپرسید چه اتفاقی افتاده است. دادگاه کیفری بینالمللی – نهادی که مسئول یافتن و پیگرد نقض حقوق بشر است – در لاهه، هلند مستقر است.
قطر، اما برعکس است. یک حکومت سلطنتی مطلقه به شدت محافظه کار است. این کشور به دلیل نقض حقوق بشر، از برده داری کارگران مهاجر گرفته تا حقوق زنان، بدنام است. خود این واقعیت که قطر در رقابت برای میزبانی جام جهانی پیروز شد در سایه اتهامت مرتبط با رشوه و فساد قرار دارد. اکثر ۲۲ مدیر اجرایی فیفا که میزبانی جام جهانی را به قطر اعطا کردند، با کیفرخواست، تحقیقات یا محرومیتهایی روبرو هستند. بنابراین، اینکه هلند حتی به قطر رفته است، اتهام سیاسی دارد تا جایی که دولت مجبور شد از تصمیم خود به عنوان «فرصتی برای گفتگو و همکاری» دفاع کند.