قدرت سیاسی رسانه های اجتماعی

رویدادهای سال ۲۰۱۶ درس های تازه ای برای کنشگران حوزه قدرت داشت. به نقل از صدا نیوز ،شبکه های اجتماعی که تا دیروز ماهیت سرگرم کننده آن ها مورد توجه بود و منتقدان اجتماعی از کارکردهای تخدیری (یا غفلت آور) آن به ما برای ملت ها سخن می گفتند، امروز و به خصوص در سالی […]

رویدادهای سال ۲۰۱۶ درس های تازه ای برای کنشگران حوزه قدرت داشت.

به نقل از صدا نیوز ،شبکه های اجتماعی که تا دیروز ماهیت سرگرم کننده آن ها مورد توجه بود و منتقدان اجتماعی از کارکردهای تخدیری (یا غفلت آور) آن به ما برای ملت ها سخن می گفتند، امروز و به خصوص در سالی که گذشت، چنان نقشی در فرآیندهای قدرت در جهان بازی می کند که کمتر کسی انتظار آن را داشت.
حالا شاید می توان دقیق تر از قدرت سایبری سخن گفت چرا که شبکه های اجتماعی و نقش آفرینی کاربران و مخاطبان در آن، بدلی از دموکراسی در فضای مجازی را بازنمایی می کند، هرچند عده ای این پدیده را در برخی ساحت ها، دموکراسی هرج و مرج نامیده اند.زمانی که رسانه های رسمی؛ از شبکه های تلویزیونی گرفته تا خبرگزاری های دولتی و خصوصی در انتخابات ۲۰۱۶ ایالات متحده همه توان و تلاش خود را به کار بسته بودند تا اراده اجتماعی را به سمت قدرت گرفتن نماینده دموکرات ها سوق دهند، این اراده جمعی، جلوه تازه ای از خود به نمایش گذاشت تا به اربابان پروپاگاندا نشان دهد که دستاورد تکنولوژیک قرن حاضر رقیب تازه ای برای رسانه های پرهزینه آن ها تراشیده است.

ترامپ هم به درستی فهمیده بود پیروزی خود را مدیون همین رقیب تازه است و حتی بعد از انتخابات و غلبه بر دموکرات ها گفت: «شبکه های اجتماعی به من کمک کردند تا در ایالت های مختلف در برابر رقبای خود که از من هزینه بیشتری کردند، پیروز شوم.» این ادعای او وقتی دقیق تر مورد توجه قرار گرفت که نتایج پژوهش ها نشان داد ۶۵ درصد آمریکایی ها اخبار را در شبکه های اجتماعی دنبال می کنند. برای همین ترامپ انتقاد خود را به رسانه های سنتی و پرورش یافته در ساختار رسمی قدرت ایالات متحده این گونه بیان کرد: «اگر رسانه‌ها محترمانه اخبار مرا پوشش می‌دادند، توئیت نمی‌کردم»ترامپ تنها کسی نبود که سال ۲۰۱۶ از معجزه رسانه های اجتماعی بهره برد، اردوغان نیز که در جایگاه نخست وزیری و بعدتر ریاست جمهوری ترکیه بارها علیه رسانه های اجتماعی قوانینی را اتخاذ و رسما دسترسی به آن ها را محدود کرده بود یکی از بزرگترین استفاده ها را از این رسانه ها برد تا بتواند قدرت خود را حفظ کند. او که به نفرت از اینترنت معروف بود راهی جز بکارگیری همین ابزار برای به راه انداختن و مدیریت جنگ قدرت در ترکیه پیش رو نداشت.

زمانی که کودتاچیان در ترکیه به نظر می رسید با یک برنامه ازپیش مشخص، مرحله به مرحله رسانه های رسمی و مراکز قدرت را تصاحب می کنند؛ این رسانه اجتماعی بود که به داد اردوغان رسید و پیام تصویری او از طریق «فیس تایم» و «اسکایپ»، پاشنه آشیل حفظ پایه های قدرتش شد. آنجا که او در پیام تصویری اش خواست تا مردم به میدان های شهر بیایند معجزه رسانه های اجتماعی سرنوشت کودتا را تغییر داد، اینجا میدان مانور قدرت مردم بود نه ارتش! این نمونه ها نشان دهنده اضافه شدن یک مولفه تازه در ساختار قدرت است.

آنچه امروز در نمای کلی تر آن، به نام قدرت سایبری شناخته می شود، در رسانه های اجتماعی نمودی دموکراتیک تر از خود به نمایش گذاشته و برخی اتفاقات در یک سال گذشته ثابت می کند حالا در فرآیندهای قدرت این ابزار جدی تر به کار گرفته خواهد شد.البته محدود کردن کارکردهای رسانه های اجتماعی به نقش آفرینی سیاسی همان قدر نادرست است که بگوییم علت تمام رویدادهای گفته شده؛ این رسانه ها بودند! تاثیرگذاری رسانه های اجتماعی بر نهاد قدرت یکی از وجوه این رسانه هاست و کارکردهای دیگری چون سرگرمی، آموزش و اطلاع رسانی نباید نادیده گرفته شوند. حتی زمانی که از تاثیرگذاری آن ها سخن گفته می شود تاکید زیاد بر حوزه سیاست نمی تواند آثار فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی آن ها را پنهان کند، هرچند اثرگذاری سیاسی بیشتر از سایر حوزه ها مورد توجه قرار می گیرد.آنچه در این میان از تحلیل های نادرست جلوگیری خواهد کرد بازتعریف مفاهیمی چون «سرمایه اجتماعی»، «مشارکت» و «قدرت» در فضای تازه ای است که رسانه های متنوع اجتماعی رقم زده اند. درک واقعیتِ این فضا به شناختی منتهی می شود که دانش و ابزار لازم برای مواجهه و کنش های موثر سیاسی در آن را به دست خواهد داد.

منبع : پایگاه رصد


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید