آیا در مسئله ایران، رویکرد یک رئیسجمهور دموکرات در آمریکا با رویکرد یک رئیسجمهور جمهوریخواه تفاوت مهمی خواهد داشت؟ شاید بله، شاید خیر. اما آیا رویکرد رئیسجمهور بایدن با رویکرد رئیسجمهور اوباما تفاوت خواهد داشت؟ بله.
به گزارش صدانیوز،کارزار انتخابات ریاستجمهوری آمریکا البته هنوز به مرحله مجمع عمومی که زمان اعلام رسمی نامزدهای دو حزب است، نرسیده اما صرفنظر از تغییرات کوچک و بزرگی که در سالهای اخیر در صحنه سیاسی ایجاد شده است،
صرف حضور کرونا در صحنه انتخاباتی باعث میشود نتوان با اطمینان از چینش مراحل بعدی گفت. کاملا ممکن است انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال جاری، فاقد بخشهایی مهم از برنامههای خود، بهطور خاص سخنرانیهای متعدد نامزدها در سراسر کشور در تجمعات بزرگ هواداران و حضور میدانی هواداران و اعضای کارزارها برای جلب رأی، دو بخش مهم روال مرسوم این کارزارها را نداشته باشد. بااینحال، این ایستگاه در این مسیر عجیب، بهانه خوبی است تا نگاهی داشته باشیم به رویکرد احتمالی دولت جو بایدن، نسبت به ایران و چالشهای موجود بین واشنگتن و تهران.
تحریم و کرونا
تازهترین موضعگیری بایدن یا بهعبارتی تازهترین نشانه تفاوت دولت او با دولت فعلی، همین چند روز پیش و البته در تمایزی تقریبا نمادین با رقیبش، برنی سندرز از راه رسید. در ماه مارس، سناتور سندرز از ایالت ورمانت و نیز چندین چهره دیگر از حزب دموکرات علیه ادامه روند تحریمها علیه ایران در شرایط شیوع کرونا موضع گرفته بودند. بخشی از استدلال آنها به جنبه انسانی ماجرا برمیگشت و بخشی به اینکه در همهگیریهای اینچنینی، تا وقتی همه کشورها بر بیماری غلبه نکنند، همه در معرض خطر خواهند ماند. دولت ترامپ درعینحال هیچ بخشی از کارزار فشار حداکثری خود را در این راستا تغییر نداده بود و حتی اخباری که از ارتش این کشور به رسانههایش درز کرده بود، از این میگفت که وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی دولت جمهوریخواه مستقر، درگیری ایران با کرونا را یک «فرصت» برای اقدام نظامی علیه ایران و نیروهای نزدیک به این کشور در عراق دانستهاند. جو بایدن اما اواخر ماه مارس، حدود دو هفته پیش، درحالیکه از قرنطینه خود روی آنتن شبکه انبیسی رفته بود، پاسخی قطعی به سؤالی درباره نظر خود در اینباره نداد و اعلام کرد هنوز اطلاعات کافی درباره شرایط درگیری ایران با کرونا ندارد.
چند روز بعد اما بایدن نیز به صف دموکراتهای مخالف تحریم در شرایط فعلی پیوست. او هفته گذشته بیانیهای در این زمینه منتشر کرد و از دولت ترامپ خواست تحریمهای اقتصادی علیه ایران را در شرایطی که این کشور با کرونا دستوپنجه نرم میکند، کاهش دهد. در بیانیه او آمده آمریکا باید پیشگام و رهبر این مبارزه باشد و به مردم گرفتار کمک کند. او میگوید در میانه یک همهگیری مرگبار «که به هیچ مرزی احترام نمیگذارد، ایالات متحده باید قدمهای لازم را بردارد تا هر نوع تسکین و کاهش شدت بحرانی که میتواند ارائه کند، به کشورهایی که شدیدترین ضربه را از این ویروس خوردهاند، از جمله ایران». او در این بیانیه میافزاید: «اختلافات عمیق ما با دولت ایران هرچه باشد، باید از مردم ایران حمایت کنیم».
کارزار دوربرگردان
بایدن، در هفتههای اخیر البته تلاش کرده از عبارت «بازگشت به اوضاع قبلی» بهویژه در مقابل بدنه جوان و تحولخواه در حزب دموکرات فاصله بگیرد و برنامه خود را حرکت روبهجلو توصیف کند اما هم شخص معاوناول در روزهای آغازین کارزار خود و هم بسیاری از هوادارانش، رأی به بایدن را رأی امنی به برگرداندن روالها و روندها به وضعیت پیش از ترامپ توصیف میکنند. در زمینه ایران، او بدون استفاده از عبارات اینچنینی، نگاهی را توصیف میکند که به معنای تلاش به همان سمت خواهد بود. او که همواره از منتقدان خروج ترامپ از توافق هستهای ۱+۵ با ایران بوده است، در بیانیه اخیرش به بهانه مسئله کرونا نیز بار دیگر به موضع خود در این زمینه اشاره کرد.
تأکید بایدن بر این مسئله البته با بقیه کارزار او بهعنوان معاون اول باراک اوباما همخوانی دارد. بایدن، شدیدتر و البته بجاتر از هیلاری کلینتون، بهعنوان نفر دوم دولت آخرین رئیسجمهور دموکرات، مدام بر این نکته تأکید دارد که رویکرد سیاسی خود را در ادامه رویکردهای همان دولت میبیند و البته «ادامه» در بعضی موضوعات به معنای برداشتن گامهای «بعدی» نیز توصیف میشود. توافق هستهای با ایران یکی از دستاوردهای مهم دولت اوباما بود و البته بیمعنا نیست که مذاکرهکننده اصلی آمریکا در این توافق، وزیر خارجه وقت، از حامیان جو بایدن در این دوره رقابتهای مقدماتی است. اگرچه حضور شخصی مثل جان کری در جایگاه وزارت خارجه آمریکا تأثیر مهمی در دستیابی به آن توافق داشت، جدیت و پیگیری شخص اوباما بر دستیابی به آن، تا حد دورنگهداشتن آن از دسترس کنگره جمهوریخواه، از عوامل مهم شکستنخوردن مذاکرات سخت چندساله و ادامه آن تا کسب نتیجه بود. بایدن همواره آن توافق را ابزار درست مواجهه با ایران خوانده است.
نگاه «دموکرات» بایدن به ایران
او البته این مواضع را از زاویه دوستی و محبت با دولت ایران نمیگیرد. بایدن مثل بسیاری دیگر از حامیان این توافق در ایالات متحده معتقد است این توافق باعث کنترل رفتارهای ایران در زمینه هستهای و فراهمبودن بستری برای تعامل در این زمینه بود و البته با برقرارکردن این شرایط، انگیزه تنش را به نفع استفاده از فرصتها کاهش میداد. او نیز نگاه منفی خود را به دولت ایران داشته و دارد اما از نگاه او، چه در مواجهه با ایران، چه چین و چه روسیه، روش درست مواجهه با چالشهای سیاست خارجی ایالات متحده، استفاده از ابزارهای دیپلماتیک است و نه روشهایی که دولت ترامپ، لااقل در قبال دوتای اول در پی گرفته است؛ درگیری و تنشی که البته به نفع آمریکا هم نیست. از همین زاویه بود که او در شرایطی که صحبت از احتمال وقوع یک درگیری یا حتی جنگ نظامی بین ایران و آمریکا در نتیجه تصمیم دولت ترامپ میشد، از جمله مواضع بسیار صریح را علیه اقدام دولت ترامپ در حمله به کاروان سردار سلیمانی گرفت و آن را نیز بخشی از سیاست پراشتباه و بیبرنامه ترامپ در قبال ایران بهطور خاص و خاورمیانه بهطور عام میخواند.
بایدن البته با همین نگاه، درباره شیوه اعمال فشار به ایران نیز نظر متفاوتی دارد که به رویکرد دولت پیشین دموکرات شبیه است. او همواره در پاسخ به سؤالات مربوط به مواجهه با اقدامات ایران، یکجانبهگرایی دولت ترامپ در این زمینه را به باد انتقاد گرفته و گفته است باید در این زمینه، متحدان آمریکا را گرد هم آورد و به تصمیم و رویکردی مشترک رسید و آن را پی گرفت. یعنی عملا کاری که دولت اوباما در رابطه با مسئله هستهای انجام داد. این نوع سیاست، به دلیل چندجانبگی و دخیلبودن منافع و نظرات طرفهای مختلف، شدت سیاستی تمامیتی مثل فشار حداکثری را ندارد اما از سوی دیگر به دلیل همراهکردن متحدان و بلکه رقبایی مثل چین و روسیه، گستردگی و بار سیاسی بیشتری دارد و علاوهبر آن، رویکردی مانند رویکرد دولت اوباما هم برای ایران بهعنوان طرف مقابل و هم برای ایالات متحده بهعنوان اعمالکننده فشار، راههای خروجی نسبتا منطقی و قابلقبول برای دو طرف باقی میگذارد، از آنجا که فشار، وسیله است نه هدف.
از دموکرات – جمهوریخواه تا بایدن – ترامپ
بحث تفاوت بین جمهوریخواهان و دموکراتها در قبال ایران همواره از بحثهای قدیمی و محل اختلاف بوده است. برخی معتقدند دموکراتها برای ایران کمخطرترند، برخی این نگاه را سادهانگارانه میدانند و دیپلماسی دموکرات را از پرخاش جمهوریخواه برای ایران مضرتر میبینند و برخی اساسا تفاوت معناداری در کلیت موضوع بین این دو طرف قائل نیستند. در میان مقامات ایران البته دو نگاه آخر بیشتر دیده میشود اما شرایط فعلی به شکلی خاص این بحث را دچار تغییر کرده است و این تغییر را میشود در اظهارات مقامات ایران نیز حس کرد. برای نمونه، مجید تختروانچی، از اعضای ارشد تیم مذاکرهکننده ایران در توافق هستهای و سفیر فعلی این کشور در سازمان ملل در مصاحبهاش با «شرق» در زمستان ۹۷، مثل بسیاری از همکارانش تأکید دارد که ایران چه در دوران مذاکرات و چه بعد از آن روی قدرتگرفتن طرف خاصی در آمریکا حساب باز نمیکند و سعی میکند ورای آن تصمیم بگیرد. او میگوید در دوران اوباما هم عمل به تعهدات هستهای کامل نبود و نیز اینکه ایران به تعهدات ایالات متحده فکر میکرد نه اینکه رئیسجمهور بعدی که خواهد بود. او میگوید الان هم فکر نمیکند رئیسجمهور بعدی آمریکا هرکه باشد، غیر از برجام، درباره ایران رفتار متفاوت پیش گیرد. اما در حرفهای خود او نیز ترامپ بهعنوان یک ناهنجاری برجسته میشود، بهعنوان «پدیدهای… که کشورهای دنیا از جمله شرکای آمریکا ماندهاند که با این پدیده چه کنند». او جای دیگر مصاحبه میگوید: «کسی فکر نمیکرد در آمریکا رئیسجمهوری روی کار بیاید که نگاهش به واقعیتهای روابط بینالملل بهاینصورت باشد. میتوانید چنین بحثی را درباره کنوانسیون تغییرات آبوهوا هم داشته باشید. میتوانیم بپرسیم آیا کسانی که در پاریس سالها بحث کردند و به تفاهم رسیدند، تصور میکردند روزی عضو مهم این کنوانسیون از آن خارج شود یا آیا میتوانستند از این اتفاق پیشگیری کنند؟».به عبارت دیگر باید گفت سؤال تفاوت دموکراتها با جمهوریخواهان در قبال ایران، با پیچیدگیها و تبصرههایش، در جای خود باید بحث و بررسی شود اما این دقیقا سؤال پیشروی ما نیست. آیا در مسئله ایران، رویکرد یک رئیسجمهور دموکرات در آمریکا با رویکرد یک رئیسجمهور جمهوریخواه تفاوت مهمی خواهد داشت؟ شاید بله، شاید خیر. اما آیا رویکرد رئیسجمهور بایدن با رویکرد رئیسجمهور اوباما تفاوت خواهد داشت؟ بله.