در مقایسه با دیدگاههای بایدن، دیدگاههای سندرز در بسیاری زمینهها به ایران نزدیکتر است، اما در برخی موارد هم اختلافات اساسی دارد. بنابراین واقعیت این است که فکر کردن به اینکه سندرز بهتر است یا بایدن از نظر مبنا موضوعیتی ندارد.
به نقل ازصدانیوز،حدود ۸ ماه دیگر انتخابات آمریکا برگزار خواهد شد. دموکراتها و جمهوریخواهان برای پیروزی در این رقابت تلاش میکنند. دونالد ترامپ رئیسجمهور فعلی آمریکا در دوره اول از برجام خارج شد و شدیدترین تحریمها را علیه ایران برقرار کرد. ترامپ بارها به ایران چشمک زد تا برای برجام جدید مذاکره کنند اما ایران بارها مخالفت و پافشاری کرده که باید برجامی که در دولت باراک اوباما به سرانجام رسید ادامه پیدا کند. ایران در سختترین شرایط اقتصادی قرار گرفته و تا حدودی هم منتظر انتخابات آمریکا است.
جو بایدن و برنی سندرز دو سیاستمدار کهنهکار آمریکایی و نامزد حزب دموکرات دو رقیب جدی برای دونالد ترامپ و تشکیل دولت بعدی هستند. جو بایدن در کارزار انتخاباتی هفته گذشته در سه شنبه بزرگ سندرز را شکست داد اما آیا جو بایدن و سندرز گزینه مطلوبی برای ایران هستند یا خیر؟
گفتوگو با محمد بهشتیپور و هادی موسوی را در ادامه میخوانید:
بهشتیپور: ترامپ رای میآورد، مگر اینکه…
بهشتیپور درباره اینکه از میان بایدن و سندرز چه کسی رئیسجمهور شود به نفع ایران خواهد بود گفت: شخصا علاقه دارم ترامپ رای نیاورد ولی بایدن شانسی ندارد. مگر موضوع غیر قابل پیش بینی اتفاق بیافتد؛ مثلا اگر کرونا وضعیت فوقالعادهای پیدا کند یا قیمت نفت بالابرود، بنزین گران شود در آمریکا، اقتصاد آمریکا دچار مشکلات اساسی شود، اگرنه بایدن از نظر جایگاه و موقعیت، هیچ شانسی برای پیروزی ندارد. سندرز به دلیل اینکه یک شخصیت ساختارشکن دارد و بسیاری از مبانی دموکراتها و جمهوریخواهها و نظام آمریکا را به چالش کشیده، درست مثل کاری که ترامپ با جمهوری خواهها کرد را سندرز با دموکراتها دارد انجام میدهد، ولی سندرز هم حتی شانس کاندیداتوری از سوی دموکراتها را ندارد، چه رسد به اینکه بخواهد ترامپ را شکست دهد.
کارشناس مسائل آمریکا در ادامه افزود: به هر حال کل سیستم سرمایه سالار آمریکا بسیج میشوند که نگذارند اولا سندرز کاندیدای حزب دموکرات شود و ثانیا اگر هم شد نتواند در مقابل ترامپ پیروز شود. اما از این جهت که در مقایسه با دیدگاههای بایدن، دیدگاههای سندرز در بسیاری زمینهها به ایران نزدیکتر است، اما در برخی موارد هم اختلافات اساسی دارد. بنابراین واقعیت این است که فکر کردن به اینکه سندرز بهتر است یا بایدن از نظر مبنا موضوعیتی ندارد.
بهشتیپور درباره اینکه آیا جو بایدن با توجه به اینکه رقابت انتخاباتی در سه شنبه بزرگ را از سندرز برد آیا شانس شکست دادن ترامپ را دارد یا خیر گفت: نه، به دلیل اینکه بایدن حتی یک سخنرانی خوب هم نمیتواند مثل باراک اوباما انجام دهد. رئیسجمهور پیشین، اوباما سخنران درجه یکی بود و خیلی خوب میتوانست افکار عمومی را با خود همراه کند. اما جو بایدن حتی نمیتواند سخنرانی چفت و بست داری که از اول تا آخر یک سازمان درستی داشته باشه ارائه کند. از طرف دیگر آدمی نیست که مثل ترامپ ساختار شکنی کند. ترامپ تمام مناسبات قبلی را به چالش کشید. کارهایی کرد که در افکار هم نمیگنجید کسی تا این حد نظام آمریکا را در همهی ابعادش به چالش بکشد. بایدن شخصی اتوکشیده و چارچوب دار است و آدمی است که خیلی بعید است بتواند در مقابل ترامپ چیزی برای عرضه کردن داشته باشد؛ مگر اینکه امدادهایی برای او برسد؛ که مثلا وضعیت اقتصادی آمریکا به هم بریزد یا کرونا آنقدر گسترده شود که کاخ سفید را هم در بربگیرد. اتفاقاتی که در فاصله ۸ ماه مانده به انتخابات بیافتد. بایدن حتی از نظر جذب سرمایهگزاری برای کاندیدا رقم قابل توجهی نتوانسته به سمت خودش جلب کند که حتی بگوییم بخشی از نظام سرمایه گزاری آمریکا روی این آدم سرمایهگزاری کرده.
او درباره سندرز هم گفت: تنها ضعفی که دارد سن بالای اوست. سکتهای هم رد کرده است. ولی از نظر ایدهها، خط مشی و نوع سخنرانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد و بسیار چالشبرانگیز و چکشی برخورد میکند با مسائل ایالت متحده؛ اما هم موضع ضد اسرائیلی دارد، با اینکه خود یهودی و آمریکایی است، اما منتقد شدید سیاستهای صهیونیستها است. از طرفی، بخشی از صهیونیستها در تلاش هستند که سندرز رای نیاورد، مکر تعداد اندکی از یهودیان که خیلی قابل توجه نیستند. اما از آن طرف با داشتن اعتقادات سوسیالیستی، اصولا با نظام سرمایهداری مشکل دارد. مثلا ۴۰ میلیون فقیر آمریکا مخاطب اصلی اوست. اگر کاندیدا شود، شاید بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. زنانها، سیاه پوستها و اقلیتهای مکزیکی و بومیهای آمریکا را که به نظام سیاسی و اجتماعی آمریکا معترض هستند را شاید بتواند به پای صندوق رای بکشاند؛ اما آنقدر ترامپ رقیب قدرتمندی و سیستم آمریکا علیهاش است، تصور اینکه کاندیدای حزب دموکرات شود خیلی سخت است چه برسد بخواهد ترامپ را شکست دهد. در واقع سندرز حرفی برای گفتن مقابل ترامپ دارد اما شانسی ندارد. اما بایدن هم حرفی برای گفتن ندارد و هم شانسی.
بهشتیپور درباره اینکه اگر ترامپ در دور دوم انتخاب شد ایران با او مذاکره میکند یا خیر گفت: ما اصلا نباید منتظر انتخابات امریکا باشیم، باید فرضمان را بر این بگذاریم که هرکسی که برندهی انتخابات آمریکا شود، از ابزار تحریم علیه ایران استفاده میکند. بنابراین ما باید تلاشمان این باشد که ابزار تحریم را از دست هر کسی که رییس جمهور آمریکا میشود خارج کنیم تا نتواند از آن استفاده کند. این موضوع هم واقعا امکانپذیر است و این هم که در ایران خیلیها در تبلیغاتشان میگویند نمیشود، صحیح نیست و امکانپذیر است؛ اگر اصلاحات اقتصادی در داخل کشور انجام دهیم و اراده کنیم میتوانیم تاثیر تحریم را به حداقل برسانیم. اگر تاثیر تحریمها به حداقل ممکن برسد و نشان دهیم اقتصاد کشور در حال پویایی و رشد است قطعا تجدیدنظر میکنند. بنابراین اول در داخل، اهرم را از دست آنها خارج کنیم و بعد با هرکس که رئیسجمهور شد بنظر من باید بنشینیم سر میز مذاکره. یعنی اول در وضعیت اقتصادی بهتر قرار بگیریم و دوم با هر کسی مذاکره کنیم و دیگر برای ما فرقی نمیکند دموکرات یا جمهوریخواه باشد، اما در این شرایط اصلا امکانپذیر نیست.
هادی موسوی: اگر امروز بپرسید، معتقدم ترامپ رای میآورد
هادی موسوی تحلیلگر و فعال رسانهای درباره اینکه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در میان حزب دموکرات سندرز یا جو بایدن کدام رئیس جمهور شوند به نفع ایران خواهد بود میگوید: نصف راه طی شد، و جو بایدن سه شنبهی بزرگ را برد اما همین ممکن است محرکی باشد برای بقیهی ایالتها که دوباره سندرز را به میدان رقابت برگردانند. به این دلیل که نصف دیگر ایالتها مانده و هنوز پیروزی بایدن قطعی نیست و اختلافشان هم اختلاف فاحشی نبود؛ گرچه بایدن جهش قابل توجهی داشت.
بخاطر اتفاقات سال ۲۰۱۶ که در حزب دموکرات کودتایی علیه سندرز اتفاق افتاد، بعید نیست بدنه ی این حزب یک جنبشی به نفع او انجام دهد. بنابراین تا نتیجه نهایی معلوم شود، بین این دو هنوز چیزی مشخص نیست.
او در ادامه گفت: اینکه از میان بایدن یا سندرز کدام به نفع ایران خواهد بود؛ موضوع این است که رئیس جمهور امریکا هیچ وقت به نفع منافع ایران کاری را انجام نمیدهد. اما در سیاستگذاریها -حداقل در یک مورد برجام- اگر به مواضع این دو نفر نگاه کنیم، هر دو معتقد هستند که امریکا باید به برجام برگردد، اما با تفاوتهایی.
سندرز معتقد است که برجام فعلی باید با همین مفاد و شکل واقعیاش ادامه پیدا کند و کارکرد داشته باشد که شاید گزینه مطلوب ایران هم همین باشد. ولی بایدن معتقد است من به برجام برمیگردم و تحریمها را برمیدارم ولی تبصرهای به برجام خواهم زد و برجام باید پیوستهای جدیدی داشته باشد، باید افق هستهای آن تغییر کند، باید یکسری مسائل موشکی و منطقهای به آن اضافه شود. اگرچه این تصمیم مطلوب حاکمیت نیست ولی در نهایت فکر میکنم اگر بایدن رئیس جمهور شود باز هم ما مجبوریم پای میز مذاکره بشینیم. لذا دو دوتا چهارتا حساب کنیم، در حقیقت شاید شعارهای فعلی سندرز نسبت به بایدن برای ایران مطلوبتر است؛ البته عملکردها هنوز معلوم نیست.
موسوی درباره اینکه چقدر احتمال دارد مجلس آینده و در سال آخر دولت آقای روحانی این برجام به نتیجه برسد گفت: بنظرم برجام خیلی وابسته به دولت آقای روحانی نیست. برجام نتیجهی ۱۲ سال مذاکره از دولتهای خاتمی، احمدی نژاد و روحانی بود که نتیجهاش در دولت آقای روحانی مشخص شد. برجام پروژهای بوده که کلیت کشور اعم از رهبری، مجلس و دولت به این نتیجه رسیدند که باید این اتفاق بیافتد.
استارت برجام در مذاکرات عمان و از دولت آقای احمدی نژاد زده شد. لذا هر دولتی غیر از آقای روحانی بود یا بیاید این برجام با همین شکل فعلیاش ادامه خواهد داشت. مزایای امنیتی برجام خیلی بیشتر از مزایای اقتصادی آن است. الان مزایای اقتصادی برجام را از دست دادیم اما مزایای امنیتی آن خیلی زیاد است و با استفاه از آن مزایا هر دولتی بیاید معتقد باشد که برجام باید ادامه پیدا کند.
همچنین موسوی درباره اینکه ببن سندرز یا بایدن کدام یک ترامپ را میتوانند شکست دهند گفت: این خیلی پیچیده است. چند پارامتر وجود دارد که در هم یک ماتریس عجیب و غریب میسازند: پارامتر اول این است که تا به حال هیچ رئیس جمهوری در دوره اولش استیضاح نشده است و بر اساس مدلهایی که در آمریکا است، اگر رئیس جمهوری استیضاح شود امکان رای نیاوردنش خیلی زیاد است.
پارامتر دوم اینکه تابحال هیچ رئیس جمهوری در آمریکا دو بار با رای الکترال مخالف، رئیس جمهور نشده است. آرای عمومی ترامپ در دور قبل، ۲ میلیون و خردهای از کلینتون بیشتر بود، اما آرای الکترال مخالف، باعث شد رای بیاورد.
پارامتر سوم این است که یک بخشی از سیاه پوستها و اقلیتهای مذهبی که انتخابات قبلی آمریکا برایشان علی السویه بود، بعد انتخاب ترامپ به تحرک واداشته شدند و در این انتخابات احتمال دارد حضور بیشتری پیدا کنند؛ اگرچه حزب جمهوری خواه کارهایی کرده تا تعداد رای دهندگان ایالتهای سیاه پوست کم شده. نکته بعدی اینکه اصطلاحا رایهای الکترال آونگی که خیلی تعیین کننده است و ایالتهای کوچک آمریکا هستند، اینها بشدت به اقتصاد وابسته هستند، یعنی اقتصادشان تعیین کنندهی رای است. الان اقتصاد آنها با این این درگیریهایی که ترامپ روی تعرفههای تجاری راه انداخت، قدری دچار مشکل شد. در چند وقت اخیر سقوط سهامشان و نشان دادن تاثیرات استراتژیهای کوتاه مدت ترامپ خیلی متاثر است؛ به همین علتها واقعا پیچیده است و نمیتوان پیشبینی کرد.
اگر امروز از من بپرسید، معتقدم ترامپ رای میآورد؛ اما تا آن روز عوامل بسیاری میتواند اثرگذار باشد؛ اینکه از حزب دموکرات چه کسی بیاید خیلی متفاوت است و معتقدم اگر بایدن بیاید حتما شکست میخورد؛ البته این حتما که میگویم با فرض ثابت بودن باقی عوامل است. اما سندرز میتواند جنبشی را علیه ترامپ راه بیندازد؛ چون بحث والاستریت و ۹۹ درصدی ها هم بوده میتواند نسبت به بایدن جنبشی ایجاد کند. بایدن نماد طبقه حاکمی است که قبلا نامزد ریاست جمهوری بوده، معاون رئیس جمهور بوده و از نظر مردم جزئی از حاکمیت است. اما سندرز آدمی است از بیرون و این میتواند اتفاقی باشد چون در دههی اخیر در دنیا افراد گمنام بیشتر شانس پیروز شدن دارند. چون مردم به دنبال تغییر هستند. در آمریکا هم بحث جدی وجود دارد که برای گذر از دوران نئولیبرالیسم و لیبرالیسم جدید احتیاج به تفکرات سوسیالیستی داریم؛ یعنی از نظر فکری هم بخشی از جامعهی فرهیخته، آمادهی پذیرش سندرز است.