دو هدف الهی و انسانی جهاد در اسلام

دفاع مقدس

یکی از اهداف جهاد در اسلام دفاع از مظلومان و مستضعفان در برابر جبهه ظالمان و مستکبران است و این امر هم از این منطق نشئت می‌گیرد که اولین و اساسی‌ترین حق انسان‌ها، حق حیات سالم است که از آزادی فطرت پاک انسانی سرچشمه می‌گیرد و لذا اگر کسی بخواهد این حق را از انسانی […]

یکی از اهداف جهاد در اسلام دفاع از مظلومان و مستضعفان در برابر جبهه ظالمان و مستکبران است و این امر هم از این منطق نشئت می‌گیرد که اولین و اساسی‌ترین حق انسان‌ها، حق حیات سالم است که از آزادی فطرت پاک انسانی سرچشمه می‌گیرد و لذا اگر کسی بخواهد این حق را از انسانی سلب کند وظیفه اسلامی حکم می‌کند که از مظلوم در مقابل ظالم دفاع کرد؛ آیه ۷۵ سوره مبارکه «نسا» نیز این بعد از جهاد را مورد توجه قرار داده و می‌فرماید: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا» (و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات‌] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمى‌جنگید؟ همانان که مى‌گویند: «پروردگارا، ما را از این شهرى که مردمش ستم‌پیشه‌اند بیرون ببر، و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده، و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما.»)

دفاع مقدس؛ دفاع از مظلوم در برابر جبهه استکبار

از این منظر دفاع مقدس صحنه دفاع از جمعیتی مظلوم و مستضعف بود که در پس سال‌های طولانی حاکمیت طاغوت و استبداد تضعیف شده بودند و حال به رهبری امام خمینی(ره) در مسیر رشد و تعالی قرار گرفته بودند. جنگ هشت ساله در حقیقت هجوم مجموعه جبهه کفر و استکبار به چنین ملتی بود تا مانع از طی چنین مسیری شود و آنها را به همان دوران ذلت و حضیض و بی‌هویتی بازگرداند.

مرحوم علامه طباطبایی پیرامون این آیه بیان می‌دارد: کلمه (مستضعفین) عطف شده بر موضع لفظ (اللّه) و به آیه این معنا را مى‌دهد: که چرا در راه خدا نمى‌رزمید و چرا در راه نجات مستضعفین نمى‌جنگید و این آیه شریفه نیز تحریکى دیگر است بر قتال، که با تعبیر استفهام انجام شده، استفهامى که به یاد شنونده مى‌آورد که قتالشان قتال در راه خدا است و فراموش نکنند که در چنین قتالى هدف زندگى سعیدشان تأمین مى‌شود، چون در زندگى سعیده هیچ آرزو و هدفى جز رضوان خدا، و هیچ سعادتى پرمحتواتر از قرب به خدا نیست و به یاد داشته باشند که قتال‌شان قتال در راه مردم و زنان و کودکانى است که به دست غداران روزگار به استضعاف کشیده شده‌اند.

بنابراین در این آیه شریفه تحریک و تهییجى است براى تمامى مؤمنین، چه آنهایى که ایمان‌شان خالص است و چه آنهایى که ایمان‌شان ضعیف و ناخالص است، اما آنهایى که ایمان‌شان خالص و دل‌های‌شان پاک است، براى به حرکت درآمدن‌شان به سوى قتال همان یاد خداى عزوجل کافى است، تا براى اقامه حق و لبیک گفتن به نداى پروردگارشان و اجابت دعوت داعى او، به پا خیزند، و اما آنهایى که ایمان‌شان ناخالص است، اگر یاد خدا تکان‌شان داد که هیچ و اگر یاد خدا کافى نبود این معنا تکان‌شان مى‌دهد که اولا این قتال‌شان قتال در راه خدا است،و ثانیا قتال در راه نجات مشتى مردم ناتوان است، که به دست کفار استضعاف شده‌اند. خلاصه کلام این که آیه شریفه به این دسته از مردم مى‌فرماید اگر ایمان به خدای‌تان ضعیف است، حداقل غیرت و تعصب دارید و همین غیرت و تعصب اقتضا مى‌کند از جاى برخیزید و شر دشمن را از سر یک مشت زن و بچه و مردان ضعیف کوتاه کنید.

دفاع از مظلوم؛ نماد غیرت و تعصب مشروع

آرى اسلام هر چند که هر سبب و نسبى را در برابر ایمان هیچ و پوچ دانسته، لیکن در عین حال همین هیچ و پوچ را در ظرف ایمان معتبر شمرده، بنابراین بر هر فرد مسلمان واجب است که به خاطر برادران مسلمانش که سبب ایمان بین وى و آنان برادرى برقرار ساخته، و نیز به خاطر برادران تنى و سایر خویشاوندانش از زن و مرد و ذرارى _ در صورتى که مسلمان باشند _ فداکارى کند، و غیرت به خرج دهد، که اگر چین کند مستضعفین از خویشاوندان خود را نجات دهد، همین عمل نیز بالاخره سبیل اللّه خواهد شد.

اسلام مسئله غیرت و تعصب را باطل معرفى نکرده بلکه اصل آن را حفظ نموده، زیرا غیرت ریشه در فطرت انسان دارد، و اسلام هم دین فطرت است، ولى در جزئیات آن دخالت کرده است، و فرموده آن قدر از غیرت و تعصب که مطابق با فطرت است، حق است، و شاخ و برگى که اقوام به آن داده اند، باطل است. به این معنا که هر جا تعصب ورزیدن، خداپسند باشد، باید تعصب ورزید، هر جا نباشد نباید اعمال کرد، پس اسلام اصل تعصب و غیرت را که حکمى است فطرى تاءیید مى کند، ولى در عین حال آن را از شوائب هوا و هوس ها، و اهداف فاسد و شیطانى پاک، و در همه موارد صاف مى کند، و همه را به صورت یک شریعت انسانى در مى آورد، تا انسان ها هم راه فطرتشان را رفته باشند، و هم دچار ظلمت تناقض و یک بام و دو هوایى نشود.»

براین اساس جهاد برای نجات مستضعفان غیرت و تعصبی مشروع و فطری است که اگر با نیت جهاد در راه خدا نیز پیوند بخورد از ارج و قرب بالاتری برخوردار می‌شود. اهمیت وجه الهی دادن به این غیرت و تعصب مشروع نیز در این است که نجات مظلومان و مستضعفان موجب تعدی و خارج شدن از مسیرعدالت و رفتار انسانی با دشمن، به عنوان یکی از حطوط قرمز جهاد در اسلام، ن‌شود و انگیزه‌های آلوده‌ای مانند انتقام‌گیری براساس تعصبات نژادی و ملی در انگیزه الهی جهاد در راه خدا راه پیدا نکند و مابه تیرگی خلوص آن انگیزه نشود.

آیت‌الله مکارم شیراری نیز دراین باره در تفسیر نمونه آورده است که «این آیه دعوت به سوى جهاد بر اساس تحریک عواطف انسانى مى‌کند و مى‌گوید: چرا شما در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مظلوم و بى‌دفاعى که در چنگال ستمگران گرفتار شده‌اند مبارزه نمى‌کنید آیا عواطف انسانى شما اجازه مى‌دهد که خاموش باشید و این صحنه‌هاى رقت‌بار را تماشا کنید.

سپس براى شعله‌ور ساختن عواطف انسانى مؤمنان مى‌گوید: این مستضعفان همان‌ها هستند که در محیط‌هایى خفقان‌بار گرفتار شده و امید آنها از همه جا بریده است، لذا دست به دعا برداشته و از خداى خود مى‌خواهند که از آن محیط ظلم و ستم بیرون روند.

در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که خداوند دعاى آنها را مستجاب کرده و این رسالت بزرگ انسانى را بر عهده شما گذاشته است؛ شما «ولى» و «نصیرى» هستید که از طرف خداوند براى حمایت و نجات آنها تعیین شده‌اید بنابراین نباید این فرصت بزرگ و موقعیت عالى را به آسانى از دست دهید.»

لذا از این آیه می‌توان فهمید که جهاد از منظر اسلام براى به دست آوردن مال، مقام، ثروت و منابع کشورهاى دیگر یا تحمیل عقیده و سیاست خود به آنها نیست، بلکه تنها براى نشر فضیلت و ایمان و دفاع از ستمدیدگان و زنان و مردان مستضعف و کودکان محروم و ستم‌دیده است. به این ترتیب جهاد دو هدف جامع دارد؛ هدف الهى و هدف انسانى، که از یکدیگر جدا نیستند و به یک واقعیت باز مى‌گردند.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید