ضرورت تحلیل مدار توسعه نیافتگی در ایران با رویکرد تفکر سیستمی

به تحلیل محمد رضا زحمتکش مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی نبأخبر

مدار توسعه نیافتگی در ایران یک مفهوم چند بعدی و پیچیده است که به عوامل مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی برمی‌گردد.

مرحوم دکتر سیروس عظیمی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و تئوری پرداز اقتصاد توسعه، به مدار توسعه نیافتگی به عنوان یک دایره معیوب و معیار توسعه ناپایدار اشاره می‌کند. بر اساس دیدگاه او، مدار توسعه نیافتگی به دلیل عواملی همچون نابرابری اجتماعی، ناکارآمدی سیستم‌های اداری، عدم توجه به محیط زیست، و عدم هماهنگی سیاست‌های توسعه، به وجود می‌آید.

عظیمی بر این باور است که برای رفع مدار توسعه نیافتگی، نیاز است که در کشورهای در حال توسعه، سیاست‌های مناسب توسعه‌ای و اقتصادی اجرا شود که بر پایه توسعه پایدار و عدالت اجتماعی قرار دارد.

عظیمی بر این اصل تاکید می‌کند که برای خروج از مدار توسعه نیافتگی، نیاز است که به عوامل مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی توجه شود و سیاست‌های مناسب برای رفع مشکلات و افزایش توسعه پایدار و عدالت اجتماعی اجرا شود.

 

بر اساس این دیدگاه ،می توان نتیجه گرفت مدار توسعه نیافتگی در ایران یک مفهوم چند بعدی و پیچیده است که به عوامل مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی برمی‌گردد.

تفکر سیستمی یک رویکرد جامع و سیستماتیک به حل مسائل پیچیده و چند بعدی می‌باشد که در آن مسائل به عنوان یک سیستم و در قالب یک شبکه از عوامل و وابستگی‌ها مورد تحلیل قرار می‌گیرند. در این رویکرد، مسائل به صورت یک سیستم تلقی می‌شوند و تحلیل آن‌ها بر اساس تاثیرات متقابل بین عوامل سیستم، امکان پذیر می‌شود. این رویکرد می‌تواند به حل مسائل پیچیده و چند بعدی کمک کند.

در نگاه سیستمی به توسعه تغییر در یکی از بخش‌های سیستم، تغییراتی را در سایر بخش‌های آن به دنبال دارد. در این نگاه تحلیل تعاملات و وابستگی‌های بین بخش‌های مختلف سیستم یک ضرورت است به طور کلی، نگاه سیستمی به توسعه با توجه به تعاملات و وابستگی‌های بین بخش‌های مختلف سیستم، تاثیرات توسعه بر بخش‌های مختلف سیستم و تاثیرات بخش‌های مختلف بر توسعه، بهبود در نحوه‌ی مدیریت توسعه و کاهش اثرات منفی توسعه بر جامعه و محیط زیست را به دنبال دارد.

 

برای تحلیل و حل مسائل مرتبط با مدار توسعه نیافتگی در ایران  ابتدا باید سیستم‌های مختلفی که با توسعه نیافتگی در ایران مرتبط هستند، شناسایی شوند. سپس باید عواملی که بر سیستم‌های مورد نظر اثر می‌گذارند، شناسایی و تاثیر هر یک از این عوامل بر اساس میزان اثر (متقابل ، نامتقابل) بر کل سیستم بررسی  و  راهکارهای عملیاتی برای کاهش تاثیر آن‌ها بر سیستم‌ها ارائه گردد.جهت تحقق این مهم ضرورت های ذیل در دو قالب نظری و عملی ضروری است.

 

 

ضرورت های نظری رویکرد تفکر سیستمی

  • متمرکز شدن بر روابط و تعاملات(تفکر کل نگر)
  • توجه به تغییر(روش‌های تحلیل سناریویی و شبیه‌سازی )
  • توجه به مدل پالایش و مدیریت داده (تحلیل خطا ، استخراج ویژگی ها ، تفکیک داده ها ، فیلترینگ داده ها و…)
  • بررسی تاثیرات بلندمدت( تحلیل دور زنجیره )
  • توجه به پویایی سیستم( تحلیل تغییر و تطبیق سیستم با محیط )

 

 

 

ضرورت های عملی رویکرد تفکر سیستمی

  • توجه به تعاملات بین عوامل و عدم توجه به تأثیرات تعاملی بین عوامل و تدوین برنامه‌های جداگانه در برابر مسائل چند بعدی
  • جایگزینی رویکرد شبکه‌ای به جای رویکرد سلسله مراتبی
  • اصلاح ساختاری در جمع آوری ، یکپارچه سازی و تحلیل داده‌های موجود و نتایج تحلیل‌های پیشین
  • ضرورت پایش کیفی و اررزشیابی کمی اجرای پایدار برنامه‌ریزی بر مبنای زمان ،هزینه ،دامنه اثر و کیفیت
  • ضرورت تحلیل دقیق مسائل و نیازهای جامعه با توجه به تغییرات و تحولات محیطی و اجتماعی
  • ضرورت  هماهنگی بین برنامه‌های توسعه
  • ضرورت تحلیل همبستگی و تعامل میان مؤلفه‌های مختلف سیستم توسعه و برنامه‌ریزی
  • ضرورت تحلیل ابعاد زمانی در برنامه‌ریزی توسعه
  • ضرورت تحلیل تحولات جهانی و استخراج متغیر های وابسته و مستقل
  • ضرورت یکپارچه‌سازی در برنامه‌ریزی توسعه و ایجاد تداخل تصمیمات و عملکرد ها
  • ضرورت رویکرد اکوسیستمیک (سازگاری برنامه ها با اکوسیستم جامعه )

…………………..


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید