زنگ خطر جدی است به فکر مذاکره باشیم

احمد بخشایش اردستانی، دکترای علوم سیاسی دانشگاه "نیو ساوت ولز" استرالیا

تشدید گسل میانه جامعه با مسئولین دولتی و فرادولتی می تواند نوعی اعتراض سیاسی و زنگ خطر جدی را برای جمهوری اسلامی ایران به صدا درآورد.

به گزارش صدانیوز، واقعیت آن است که شرایط و وضعیت اقتصادی و معیشتی نا به سامان کشور این هشدار را به مسئولین می دهد که باید انعطاف سیاسی و هوشمندی دیپلماتیک را در دستور کار قرار دهیم. چرا که در صورت تداوم این شرایط در سال آینده میزان گسل جامعه و ملت با نظام بیشتر و بیشتر خواهد شد. بنابراین در یک نگاه اهم و فی الاهم باید به فکر مذاکره باشیم.

افزایش نرخ ارز و ثبت دلار ۲۸ هزار تومانی در کشور می تواند واکنش روانی بازار به اقدام ایالات متحده در فعال کردن مکانیسم ماشه، احیای قطعنامه‌های شش گانه شورای امنیت و اعمال تحریم های جدید در حوزه موشکی و هسته‌ای علیه ایران باشد. البته پیش از این بسیاری این انتظار را داشتند که با فرا رسیدن روز موعود یعنی ۲۰ سپتامبر/۳۰ شهریور برای فعال کردن مکانیسم ماشه و اعمال تحریم های جدید آمریکا که با مخالفت تمام جامعه جهانی و حتی متحدین آمریکا مواجه شد ما شاهد واکنش روانی بازار به خصوص در حوزه ارز، سکه و بورس باشیم. پس این مسئله یعنی افزایش نرخ ارز چندان دور از انتظار نبود. از این رو است که بدون شک هیچ کس منکر آثار، تبعات و فشارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از اعمال تحریم‌های سنگین و بی‌سابقه کاخ سفید و پیگیری سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا بر کشور نیست. در این راستا من معتقدم که شش ماهه دوم سال جاری که سه روز از آغازش گذشته است در خوشبینانه‌ترین حالت وضعیتی مشابه شش با ماهه اول در حوزه اقتصادی و معیشتی داشته باشد. هر چند که باید احتمال وقوع وضعیتی به مراتب بدتر از شش ماهه اول سال را هم برای مدت پیش رو تا پایان امسال در حوزه اقتصادی و معیشتی متصور باشیم.

جنگ واقعی است

گفته های حسن روحانی در جلسه هیئت دولت مبنی بر اینکه کشر درگیر یک جنگ واقعی اقتصادی است و با آن تنها بر دوش دولت نیست را باید درست دانست. چون زمین خوردن دولت به معنای زمین خوردن نظام جمهوری اسلامی ایران است. از طرف دیگر من معتقدم در مقام قیاس میان وضعیت اقتصادی کنونی با زمان جنگ باید این گزاره را نزدیک به واقعیت بدانیم که چالش‌ها و معضلات کنونی معیشتی کشور به مراتب بدتر از سال‌های دفاع مقدس است. چون سینرژی تحریم‌های بی‌سابقه‌ای ایالات متحده آمریکا به همراه شیوع بیماری کرونا عملاً سبب شده است که اقتصاد کشور به یک بسیار سکون و رکود جدی و حتی می توان گفت بی سابقه ای برسد که ذیل آن درآمدهای کشور برای مدیریت اقتصادی و معیشتی کشور و همچنین تامین منابع برای تقابل با این ویروس که عملا به بار مضاعفی بر دوش دولت در این وضعیت بسیار سخت شده است، به شدت کاهش پیدا کند. یعنی درآمد به شدت کم رنگ دولت و میزان هزینه های بالای کشور سبب شده در سایه گفته های دیروز حسن روحانی در جلسه هیئت دولت این شائبه و گمانه تقویت شود که به واقع دولت به یک انسداد در مدیریت اقتصادی و معیشتی کشور رسیده است.

فروپاشی کامل؟

من اقتصاددان نیستم. لذا نمی توانم. لذا نمی توانم عنوان کنم آیا سریال رکوردزنی های افزایش نرخ ارز ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟ ولی در عین حال با رصد وضعیت اقتصادی و معیشتی و نیز با اشراف به مسائل سیاسی و دیپلماتیک باید منتظر وضعیت بدتری در حوزه اقتصادی و معیشتی باشیم. با این وجود هنوز کشور به یک فروپاشی اقتصادی نرسیده است. اگر چه حال و روز اقتصاد و معیشت کشور تعریف چندانی ندارد. اما تا رسیدن به فروپاشی کامل فاصله وجود دارد. بنابراین ما باید دو کار جدی را در طی این شش ماهه دوم سال برای جلوگیری از تاثیر بیشتر تحریم ها انجام دهیم تا به مرز فروپاشی اقتصادی نرسیم؛ اول اینکه مانع از ورود و تزریق پول پرقدرت به جامعه شویم چرا که ورود پول پر قدرت باعث افت ارزش ریال و به تبع آن افزایش تورم و رکود خواهد شد و نتیجه مستقیم و ملموس آن را مستقیماً بر معیشت مردم شاهد خواهیم بود و در گام دوم دولت باید بر اساس واقعیات کنونی و درآمدهایی که اخذ می کند به فکر خرج کردن باشد.

شکاف رو به گسترش

تشدید گسل میانه جامعه با مسئولین دولتی و فرادولتی می تواند نوعی اعتراض سیاسی و زنگ خطر جدی را برای جمهوری اسلامی ایران به صدا درآورد. یعنی نباید منتظر اتفاقاتی مانند آبان گذشته بود. بلکه خود کاهش مشارکت مردمی در برخی از برنگاه ها مانند انتخابات دوم اسفندماه سال گذشته و یا دور دوم انتخابات مجل یازدهم نشان می‌دهد که جامعه در حال حاضر به یک سوال جدی در مشروعیت بخشی به نظام جمهوری اسلامی ایران رسیده است؟ به بیان دیگر نه تنها محبوبیت جمهوری اسلامی ایران اکنون زیر سوال است، بلکه مشروعیت آن هم به شکل جدی زیر سایه رفته است.

بله درست است که بعد از تصمیم دونالد ترامپ در ترور سردار سلیمانی اکنون مذاکره با آمریکا از دستور کار جمهوری اسلامی ایران خارج شده، اما با پاسخ قاطع و کوبنده موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله به پایگاه عین الاسد که به اقرار رسمی کاخ سفید تا به اکنون ۱۱۰ زخمی را به همراه داشته است ما توانستیم توازن جدی در تنش با واشنگتن ایجاد کنیم. لذا اکنون دیگر دامن زدن به تنش و تداوم این شرایط به هیچ وجه به صلاح و منفعت کشور نیست. البته من اصراری ندارم که حتماً باید مذاکره انجام شود. اما با توجه به مجموعه تحولاتی که در سال ۹۸ روی داد که متاسفانه سال بسیار تلخی را هم به ویژه برای مردم رقم زد که گویا هنوز هم این تلخی ها با سایه کرونا ویروس ادامه دارد و همچنین با توجه به چشم اندازی نه چندان روشن که برای شش ماهه دوم سال جاری و حتی سال آتی وجود دارد، بهتر است مذاکره با آمریکا را در دستور کار قرار دهیم.

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید