عقب‌گرد چند دهه‌ای آموزش و پرورش در ایران

به تحلیل کارشناسان آموزشی

به موازات تشدید نابرابری اقتصادی در ایران (که گزارش‌های رسمی با استفاده از سنجش «ضریب جینی» موید آن هستند)، نوع دیگری از نابرابری هم به شکلی چراغ خاموش رو به گسترش است: نابرابری دیجیتالی.

به گزارش نباء خبر، تغییرات ناشی از همه گیری کرونا بر کسب و کار‌ها و ساختار‌های اجتماعی-سیاسی بسیار گسترده بوده و حالا صحبت از دائمی بودن این تغییرات حتی پس از پایان دوران همه گیری به میان آمده است. با این همه، این تنها حوزه‌های مستقیما اقتصادی نیستند که از همه گیری کرونا تاثیر پذیرفته اند.

طی نزدیک به ۲ سالی که از آغاز همه گیری می‌گذرد، کسب و کار‌هایی که به سرعت واکنش نشان داده و به سمت خدمات رسانی آنلاین رفته اند، نه فقط با کاهش سود مواجه نشده اند، که افزایش سودآوری را هم تجربه کرده اند. از آن سو، کسب و کار‌هایی که نتوانسته اند یا نخواسته اند با شرایط جدید تطبیق پیدا کنند، به سرعت به سمت حذف از بازار رفته اند.

آموزش در دوران کرونا
اما فارغ از بازارها، بخش‌های غیربازاری اقتصاد‌های مختلف در جهان هم از بروز همه گیری کرونا آسیب دیده اند. این در حالی است که برخی از کشور‌ها موفق شده اند به سرعت تهدید‌ها در این بخش را به فرصت تبدیل کنند.

به عنوان نمونه، بررسی‌ها در منطقه شرق آسیا (که نخستین موج همه گیری کرونا را هم شاهد بود)، نشان می‌دهند که ممکن است تا سال ۲۰۳۰ میلادی، ۶۳ درصد از آموزش‌های دانشگاهی در کشور‌های مختلف از جمله در شرق آسیا به شکل اینترنتی باشد و مدارک نیز به همین شکل برای دانش آموختگان صادر و ارائه شود، روشی که ژاپن همین حالا آن را کلید زده است.

در چین، برای آنکه دانش آموزان فراگیری بهتری داشته باشند و در عین حال از لحاظ سلامت فیزیکی با مشکل روبرو نشوند، دوره‌های درسی کوتاه‌تر شده است به طوری که بیشتر دوره‌های تحصیلی به صورت آنلاین و کلاس‌ها هم بین ساعت ۸ تا ۱۰ و نهایتا تا ۱۱ صبح برگزار می‌شوند.

در این سیستم دروسی مانند تمرینات ورزشی هم به صورت آنلاین آموزش داده می‌شود. از آن سو، شاگردان مدارس علاوه بر مسایل آموزشی باید هر روز دمای بدن خود را اندازه گرفته و به معلمان اطلاع دهند.

تشویق مدارس برای استفاده از ابزار‌های اینترنتی به یکی از اهداف وزارت آموزش و پرورش چین در سال‌های اخیر تبدیل شده است به طوری که قرار است تا سال ۲۰۲۲ تمام معلمان دوره‌های انفورماتیک را آموزش ببینند و مدارس نیز به سیستم‌های دیجیتال مجهز شوند.

واضح است که برنامه ریزی برای پیاده کردن این شکل از آموزش در کشوری با حدود ۱.۵ میلیارد نفر جمعیت، نیازمند توسعه سیستم‌های مخابراتی، بازتعریف شیوه پرداخت حقوق و ساعت‌های کاری و علاوه بر این، شکل گیری نوعی متفاوت از ساختار آموزشی است.

ایران هم این وضعیت را با سامانه موسوم به «شاد» تجربه کرده، اما به نظر می‌رسد عدم موفقیت این شکل از آموزش، به دلیل عدم توزیع مناسب زیرساخت‌های آموزشی در سطح کشور (کمبود بودجه برای خرید تبلت در مناطق محروم، نبود یا قطع مکرر برق و اینترنت در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان و بوشهر)، عملاً موجب بروز بحران در آموزش و پرورش کشور شده است.

کرونا در ایران با حوزه آموزش چه کرد؟
بنا بر اعلام وزیر آموزش و پروش، حدود ۳ میلیون دانش‌آموز ایرانی پس از همه‌گیری کرونا ترک تحصیل کرده اند. به گزارش همشهری و به نقل از محسن حاجی میرزایی، «سکونت دانش‌آموزان در مناطق محروم و فاقد اینترنت و همچنین دسترسی نداشتن به ابزار آموزشی از دلایل عمده بازماندن از تحصیل دانش‌آموزان بوده است.»

در این میان بر اساس اعلام قاسمعلی خدابنده، مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی، این استان با سهم ۴۰ هزار نفری، بیشترین میزان ترک تحصیل دانش آموزان در کشور را به خود اختصاص داده است.

معیار وزیر آموزش و پرورش برای شناسایی آمار کودکان بازمانده از تحصیل، دانش‌آموزانی‌اند که در شبکه «شاد» ثبت‌نام نکرده اند. این در حالی است که در بسیاری از خانواده‌ها کودکان در شبکه شاد ثبت‌نام کرده، اما به دلیل فقر و محرومیت امکان ادامه تحصیل را نداشته‌اند.

بسیاری از دانش آموزان (به ویژه در مقاطع پایین‌تر تحصیلی) با گوشی تلفن همراه پدران و مادران خود به شبکه «شاد» وصل می‌شدند که در همه ساعات روز در دسترس شان نبود. بسیاری از خانواده‌ها هم یک گوشی داشتند و چند دانش‌آموز باید با آن درس می‌خواندند.

تردید درباره آمار اعلام شده وزارت آموزش و پرورش به این دلیل است که در طول یک سال گذشته آمار‌های متناقضی درباره تعداد کودکان بازمانده از تحصیل ارائه شده است. احمد حسین فلاحی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در بهمن سال ۱۳۹۹ اعلام کرد ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار دانش‌آموز در حال ترک تحصیل هستند.

پس از او بهروز محبی، دیگر نماینده مجلس، نیز در فرودین ماه سال جاری در گفتگو با ایلنا از آمار ۳۰ تا ۴۰ درصدی ترک تحصیل دانش‌آموزان در دوران همه‌گیری خبر داد. اما پیش از آن‌ها در دی ماه سال ۱۳۹۹ جواد حسینی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی اعلام کرده بود که۳۰ درصد دانش‌آموزان یعنی حدود پنج میلیون دانش‌آموز از وسایل هوشمند آموزش بی بهره اند.

«شکاف دیجیتالی»: اینترنت در ایران، چگونه بستری برای نابرابری شد؟
با این همه، معضلات آموزش آنلاین صرفاً به نوع آموزش یا تطبیق پذیری دانش آموزان و معلمان با شرایط جدید خلاصه نمی‌شود. «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری» در ایران، چندی پیش در گزارشی به این موضوع پرداخته بود.

این گزارش، بر اساس داده‌های «سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی» (موسوم به OECD که کشور‌های عمدتاً توسعه یافته جهان را در بر می‌گیرد)، تهیه شده و نشان می‌دهد که موضوع «عدالت آموزشی»، تا چه اندازه با موضوع آموزش آنلاین در هم تنیده است.

اما این دو موضوع چگونه به مرتبط می‌شوند؟ پاسخ را شاید بتوان با استفاده از مفهوم «شکاف دیجیتالی» (Digital divide) توضیح داد. منظور از «شکاف دیجیتالی»، شکافی اجتماعی-اقتصادی است که ناشی از تفاوت در سطح دسترسی به اینترنت و فضای مجازی است.

این شکاف از بدو ایجاد «وب جهانی» (World Wide Web) در جهان وجود داشته و همواره شهروندان کشور‌های فقیرتر، دسترسی کمتری به جهان دیجیتال و امکانات آن داشته اند. با این همه، به نظر می‌رسد بروز همه گیری کرونا و ضرورت دسترسی به فضای مجازی برای پیش برد ساده‌ترین امور روزمره، این شکاف را عمیق‌تر کرده است.

به این ترتیب، به نظر می‌رسد به موازات تشدید نابرابری اقتصادی در ایران (که گزارش‌های رسمی با استفاده از سنجش «ضریب جینی» موید آن هستند)، نوع دیگری از نابرابری هم به شکلی چراغ خاموش رو به گسترش است: نابرابری دیجیتالی.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید