ما در دوره جدیدی هستیم که برتری مطلق غرب در دو قرن اخیر زیر سوال رفته و تغییر و تحول سریعی در نظام اقتصادی و نظم سیاسی جهانی مانند آسیا به وجود آمده است و در واقع مرکز ثقل اقتصاد جهانی در حال انتقال از غرب به شرق است. آسیا با جمعیت 4 تا 5 میلیارد نفری، با جمعیت جوان و اقتصاد پویا پتانسیل قابل توجهی برای رشد تجارت جهانی دارد.
به گزارش نباءخبر(صدانیوز)،ظهور اوراسیا و روند شکل گیری نظم نوین جهانی موضوع اصلی در اقتصادسیاسی جهان است. کشورهایی مانند ایران نباید این قطار جدید را از دست بدهد و بدون اتلاف وقت به سمت فرآیند ایجاد شبکه قوی روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر اساس احترام و منافع متقابل حرکت کند. فرصتهای همکاری بالقوه به ویژه با سازمان همکاری شانگهای، سازمان همکاری اقتصادی، ببرهای آسیایی و کشورهای آسه آن، کشورهای حاشیه خلیج فارس نباید از دست برود.
به باور بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصاد بین الملل، ما در دوره جدیدی هستیم که برتری مطلق غرب در دو قرن اخیر زیر سوال رفته و تغییر و تحول سریعی در نظام اقتصادی و نظم سیاسی جهانی مانند آسیا به وجود آمده است و در واقع مرکز ثقل اقتصاد جهانی در حال انتقال از غرب به شرق است. آسیا با جمعیت 4 تا 5 میلیارد نفری، با جمعیت جوان و اقتصاد پویا پتانسیل قابل توجهی برای رشد تجارت جهانی دارد. در حال حاضر هم کشورهایی مانند روسیه، چین، هند، ترکیه، عربستان و اندونزی در سیاست منطقهای و جهانی حرفی برای گفتن دارند. همچنین این کشورها جزو قدرت جدید G-20 هستند که 85 درصد از اقتصاد جهان را تشکیل میدهد.
ایالات متحده همچنان کشور مرکزی نظم اقتصادی، نظامی و سیاسی جهانی است. اما با ظهور ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، اضافه شدن نیرومند چین به این معادله از دهه 1970-1980، ظهور ببرهای آسیایی، کشورهای بریکس مانند روسیه و هند، کشورهای غنی از انرژی در آسیای نزدیک و مرکزی و سپس ظهور کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه آن) نشانههایی از روند قدرتیابی اقتصادی آسیاست.
در تصویر کلان و پس از سال 2008، نزدیک به 50 درصد از اقتصاد جهان به آسیا و به طور کلیتر به منطقه شرق منتقل شده است در حال حاضر هم قاره آسیا 60 درصد تجارت جهانی را مدیریت میکند. این رشد سریع آسیا باعث رواج اصلاح «قرن آسیایی» در ادبیات اقتصادسیاسی شد. بطوریکه همزمان با رشد ایالات متحده آمریکا، آلمان و ژاپن، امروز بلوکهای بزرگ اقتصادی چین، هند، روسیه و به طور کلی آسیا نیز در حال رشد هستند و حلقههای جدید و جدی شکوفایی را در اطراف خود تشکیل میدهند.
دوره جدید و ایران
با در نظر گرفت این موضوع، ایران و همچنین کشورهایی مانند ترکیه در یک نقطه عطف جدید قرار دارد و با توجه به روندها، فرصتها و تهدیدهای جدیدی که قرن جدید به همراه خواهد داشت، باید اقدامات احتیاطی را انجام و نقشه راه جدیدی برای خود ترسیم کند. همچنین فرآیند پس از همه گیری فرصتها و راههای مهمی را ارائه میدهد؛ اقتصادهای نوظهور آسیایی مانند ایران، دارای پتانسیل اقتصادی قابل توجهی هستند که فرصتهای همکاری مهم و دستاوردهای جدی بالقوه را برای کشورهایی که روابط تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی با منطقه دارند را ارائه میدهند.
منطقه آسیا به همراه آمریکا و اروپا یکی از مراکز اقتصادی جهانی عصر جدید است. قرن جدید با افزایش وزن بازیگران اصلی جدید مانند ژاپن و سپس چین و هند در دوره جدید، در حال تبدیل شدن به یک قرن آسیایی است. از این نظر، جایگزین هایی مانند سازمان همکاری اقتصادی (ECO)، کشورهای بریکس، آسه آن و اخیر نیز RECP گزینههای مهمی هستند که نباید در کوتاه مدت و میان مدت از دست داده شوند.
روابط با قفقاز و منطقه آسیای میانه که با آنها پیوندهای تاریخی ریشهدار وجود دارد، امروز به سرعت در حال رشد هستند، از همین روی کشورهای منطقه مانند ترکیه همواره در حال توسعه روابط دوجانبه اقتصادی و تجاری از جمله حمل و نقل و پروژههای جدید راه آهن است که ایران نیز باید نسبت به آن اهتمام ویژه داشته باشد.
منطقه آسیا به عنوان قویترین ساختار اقتصادی در برابر اروپا و بلوک غرب با آمریکا قرار دارد. این قاره همچنان در مرکز اقتصاد-سیاست جهانی قرار دارد و گام به گام حوزه نفوذ خود را با چین، مهمترین قدرت اقتصادی جهان در آینده نزدیک و کشورهایی مانند روسیه، ایران، آذربایجان، ترکمنستان گسترش میدهد. همچنین در این فرآیند، نرخ رشد تکنولوژیک و رشد جمعیت کشورهای توسعه یافته به تدریج آهستهتر و به رکود کشیده میشود. برای نمونه ایالات متحده آمریکا و اروپا با جنگهای تجاری خود، حتی ارزشهای بنیادی خود را زیر سؤال میبرند.
پتانسیل ایران
ایران یکی از کشورهایی است که انباشت سرمایه مالی در آن محدود و حتی مانند یک دهه اخیر منفی است چون نمیتواند مازاد حساب جاری داشته باشد. ایران با سیاست صادراتمحوری و تراز خارجی، میتواند به انباشت سرمایه دست یابد و بر مشکل تامین مالی غلبه کند که در نهایت فشار بر نرخ ارز و ثبات مالی کلان تسهیل میشود.
ایران پتانسیل همکاری قابل توجهی با کشورهای آسیایی در بخشهایی مانند تجارت، سرمایه گذاری، انرژی، گردشگری، دفاع، مهندسی، فناوری، حمل و نقل، فناوریهای ارتباطی و لجستیک دارد. اما برای تحقق آن باید زیرساختهای اقتصادی قوی، سرمایه انسانی و جمعیت جوان، ظرفیت تولید بالا، کیفیت محصول و قیمتهای رقابتی، موقعیت استراتژیک و مدیریت سیاسی پایدار و همچنین زیرساخت بانکی و مالی قوی داشته باشیم.
توسعه روابط اقتصادی با کشورهای آسیایی و همسایگان، مزیتهای مهمی در حفظ تراز تجاری خارجی و کاهش کسری حساب جاری خواهد داشت. همچنین باید تلاش دوچندان صورت بگیرد تا نقش ایران در پروژه هایی مانند ابتکار کمربند و جاده چین و کریدور شمال-جنوب افزایش یابد.
به نظر میرسد ظهور اوراسیا و روند شکل گیری نظم نوین جهانی موضوع اصلی در اقتصادسیاسی جهان باشد. کشورهایی مانند ایران نباید این قطار جدید را از دست بدهد و بدون اتلاف وقت به سمت فرآیند ایجاد شبکه قوی روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر اساس احترام و منافع متقابل حرکت کند. فرصتهای همکاری بالقوه به ویژه با سازمان همکاری شانگهای، سازمان همکاری اقتصادی، ببرهای آسیایی و کشورهای آسه آن، کشورهای حاشیه خلیج فارس نباید از دست برود، این امر برای ایران که روابط اقتصادی سطح بالایی با کشورهای غربی ندارد میتواند سهل تر باشد.
در مجموع تعمیق روابط تجاری با آسیا باید به خوبی مدیریت، برنامه ریزی و در چارچوب یک برنامه و استراتژی پایدار انجام شود. توسعه روابط با کشورهای آسه آن مانند اندونزی و مالزی، اعضای بریکس مانند روسیه، چین و هند و کشورهای عضو اکو مانند ترکیه، پاکستان، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان نمونههای خوبی از تغییر پارادایمها و موازنههای جهانی هستند. البته نباید از کشورهای غربی در این میان غافل شد و باید تلاش شود این موازنه کاملا حفظ شد، در واقع آسیامحوری نباید در مقابل غرب تعریف شود بلکه باید همزمان و همسو با یکدیگر و در راستای منافع ملی گام برداشت.