گام نخست این است که حکومت بفهمد برای تصمیم گیریهای خردورزانه باید قدرت جذب ظرفیت دانایی اش را افزایش دهد، نه اینکه در جهت خلاف عمل کند؛ بعد هم شگفت زده شود که چرا کارهایش پیش نمی رود و دائما با بحران روبرو است! این بحرانها در گسترده و عمق جدی تر هم می شوند.
به گزارش نبأخبر،دکتر فرشاد مومنی در نشست رونمایی از کتاب «اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، گفت: از زوایای پرشماری می توان رابطه ای میان دانایی های جدیدی که از طریق این کتاب حاصل می شود و نیازهای معرفتی ایران در زمینه توسعه ارتباط برقرار کرد. اولین نکته ای که اهمیت زیادی دارد، وقوفی است که در سطح حکومت و مردم چین حاصل شده است؛ تنها کشوری می تواند موفق باشد که بر دانایی و توانایی هویت جمعی یافته خود تمرکز داشته باشد. متاسفانه تا امروز این بلوغ فکری، در نظام اداری کشور ما ظاهر نشده و وقتی عزیزان ما بر مشکلی برخورد می کنند به هر چیزی متوسل می شوند الا بسیج ظرفیتهای دانایی موجود در این زمینه!
75 درصد فارغ التحصیلان ایران شغل های غیرمرتبط دارند!
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، که مقدمه ای بر کتاب «اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی» نوشته است، این درس بزرگ را برای ایران، سهل و ممتنع عنوان کرد و ادامه داد: سهل است به این دلیل که در کشور ما هم به اندازه کافی سرمایه گذاری برای انباشت دانایی صورت گرفته؛ اما ممتنع هم هست، به این دلیل که وقتی اساس پاداش دهی ها را بر مناسبات رانتی می گذاریم، همه چیز به هم می ریزد. گزارش های رسمی داریم که از جمعیت 14میلیونی دانش آموختگان دانشگاهی در ایران، بیش از 75درصد در زمینه های نامربوط با حیطه تخصصیشان شاغل هستند! این را می توان یکی از قبیح ترین شیوه های خودزنی برای یک حکومت در نظر گرفت؛ که سرمایه گذاری شده و افرادی را تربیت می کند، اما قادر نیست آنها را به صورت خردورزانه و در حیطه صلاحیتهای تخصصیشان به کار بگیرد!
به گفته مومنی، گام نخست این است که حکومت بفهمد برای تصمیم گیریهای خردورزانه باید قدرت جذب ظرفیت دانایی اش را افزایش دهد، نه اینکه در جهت خلاف عمل کند؛ بعد هم شگفت زده شود که چرا کارهایش پیش نمی رود و دائما با بحران روبرو است! این بحرانها در گسترده و عمق جدی تر هم می شوند.
امروز اداره کردن اقتصاد ملی، از طریق در لاک خود فرو رفتن امکانپذیر نیست
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، ادامه داد: با نگاه از این دریچه، می توان گفت، دو مساله حیاتی وجود دارد که باید بیشتر بر آنها متمرکز بود. یک مساله این است که در شرایط کنونی دنیا، حکمرانی و اداره اقتصاد ملی و پی گرفتن اهداف توسعه ملی، صرفا از طریق در لاک خود فرورفتن امکان پذیر نیست و امتیاز بزرگ کتاب «اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی» این است که این مساله را از دریچه طرف چینی نشان داده است.
اگر بخواهیم کار جدی کنیم، باید همین مساله را از دریچه طرف رقیبش در درجه اول آمریکایی ها و سایر قدرت هایی که مقابل چین قرارگرفته اند، مورد توجه قرار دهیم. اما در قلب مواجه های هر دو طرف با این مساله؛ دانایی محوری حرف اول را می زند.
تقلید و ظاهرسازی، سکه رایج ساخت توسعه نیافته رانتی!
مومنی گفت: باید بررسی کرد که چه اتفاق هایی می افتاد که تقلید و ظاهرسازی در ساحت اندیشه و عمل، تبدیل به سکه رایج ساخت توسعه نیافته رانتی می شود. ما دم از دانایی محوری می زنیم، اما بیشتر، وجوه ظاهرسازانه و نمایشی آن برایمان جذابیت دارد و نه تن در دادن به لوازم آن، که دشوار است. نمی توانید با شیوه های غیرعادی و غیرمنطقی و غیرشایسته سالارانه برای دانایان خود جاذبه ایجاد کنید.
نمی توانید افراد کوچک را برای کارهای بزرگ در نظر بگیرید و انتظار داشته باشید افراد بزرگ با تصدی کارهای کوچک بتوانند موثر باشند.
عده ای با روابط خود، حکومت ما را درگیر آدرس های غلط کرده اند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه فرمولی که همیشه در دنیا عمل کرده، نوآوری های فناورانه است، اضافه کرد: اساس همه تحولات به بنیه تولیدی برمی گردد. این هم یکی از مسائلی است که در ایران، نظام تصمیم گیری های اساسی تا حدودی زیادی از خود، حیرت و سرگردانی و تا حدودی بازی خوردگی نشان می دهد. کسانی هستند که با اتصالات داخلی و بیرونی، حکومت ما را درگیر آدرس های عوضی و غلط می کنند و آنها را دچار فراموشی کرده اند از اینکه معنای همه چیز به تبع بنیه تولیدی، موضوعیت پیدا می کند. این چیزی نیست که ما امروز کشف کرده باشیم.
بی توجهی لایحه برنامه هفتم توسعه به بنیه تولید
مومنی با تاکید بر ضرورت توجه به بنیه تولیدی برای پیشبرد اهداف حکومت ها، تصریح کرد: هنوز که هنوز است، سند لایحه برنامه هفتم را که عزیزان، بعد از نزدیک سه سال تاخیر ارائه کرده اند، می بینیم، راجع به هر چیز نامربوطی در آن حرف زده شده، اما راجع به اینکه با چه سازوکاری بنیه تولیدی خود را ارتقا دهیم وجود ندارد! طنز تلخ ماجرا این است که اسم آن را لایحه برنامه توسعه می گذارند! به برنامه ای که در آن مساله تولید فناورانه، محیط زیست، مساله مشارکت دانایان در اداره کشور دیده نشده باشد، می توان هر نسبتی به آن داد جز نسبت برنامه توسعه!
برنامه هفتم فقط لاف می زند که برنامه توسعه است!
وی گفت: در کشور، کسانی که در لاف زنی و گزافه گویی صلاحیت دارند کم نداریم؛ در خیلی چیزها کمبود داریم، اما در این رابطه کمبودی نداریم. بنابراین لاف زنانه می توان به آن عنوان برنامه توسعه داد! اما وقتی با استانداردها، لوازم و قواعد بررسی می کنیم، می بینیم این گزافه گویی است.
مومنی یادآورشد: بعد از هر انقلاب فناورانه، منازعه هژمونیک دوباره موضوعیت پیدا می کند. ببینید دنیا چگونه در این زمینه حرکت کرده، ما چگونه حرکت می کنیم! خیلی ها نقطه عطف انقلاب دانایی را ربع پایانی قرن بیستم می گذارند و می گویند از این دوره، آرام آرام و به طور فزاینده، دستاوردهای انقلاب دانایی ابتدا در آمریکا و بعد در دیگر نقاط، به سمت درونی شدن رفت. به فاصله کوتاهی، هژمون اصلی یعنی آمریکا، پروژه ای را به بزرگترین و با کیفیت ترین موسسه اندیشه ای آن کشور، موسسه «رند» سفارش داد؛ تا این موضوع بررسی شود که با وقوع انقلاب فناورانه و تحول در مولفه های قدرت ملی، چگونه باید استانداردهای قدرت رقبا پایش شوند. آنها به این نتیجه می رسند مولفه های سخت که تا پایان موج دوم انقلاب صنعتی، محور قدرت ملی بودند، جای خود را به مولفه های نرم داده اند.
وی توضیح داد: 212 شاخص در مطالعه «رند» استخراج شد که برای سنجش قدرت ملی رقبا باید بررسی شود و در این فضای جدید، میزان نیروهای نظامی، میزان تولید فولاد و وسعت سرزمینی، به حاشیه رفته است. مولفه های کلیدی، چگونگی برقراری رابطه میان مولفه های دانایی و توانایی است. یعنی ظرفیت های دانایی خلق شوند، که از درون آن توانایی بیشتر حاصل شود.
فقط موجودات حقیر از تحقیر مردم لذت می برند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، «الگوی رابطه مردم با حکومت» را حیاتی ترین مساله در این خصوص و برآیند مولفه هایی که قدرت ملی در قرن بیست و یکم را شکل می دهند، عنوان کرد و افزود: برخی در ایران تصور می کنند اگر قلدری و گردن کشی را به مردم نشان دهند، هنر کرده اند و اگر بخش هایی از مردمشان را تحقیرکنند، نشانه بزرگی شان است در حالی که هنوز نفهمیده اند فقط موجودات حقیر هستند که از تحقیر دیگران لذت می برند. ائمه دین و قرآن در معرفی امتیازات ویژه، همه انسانها را در همه زمان ها و مکان ها ملاک قرار می دهند! قرآن می گوید ما بنی آدم را کرامت دادیم، پس شما کیستی که می خواهی با تحقیر دیگران برای خود جایگاه پیدا کنی!
تلاش چین برای جذب انسان های باکیفیت
بر اساس گزارش جماران، این استاد دانشگاه، با تاکید بر اینکه هر کشوری آینده دارد؛ به لزوم؛ بخش بزرگی از ظرفیت های خود را معطوف به بهبود مناسباتش با مردم خود می کند، گفت: در این کتاب یک فصل، به این مساله پرداخته شده که چین با این جمعیت بالا، وقتی می خواهد قدرت پیدا کند، می فهمد حتی انسان های خارج از ملیت خود را نیز باید جذب کند. مثلا برنامه ای ریختند که اول روابطمان را با چینی های مقیم خارج ارتقا دهیم؛ بعد از آن حتی پس از جذب چینی های مقیم خارج نیز، به دلیل شدت رقابتی که میان کشورها پدید آمده، باید انسان های باکیفیت را در تمام دنیا، جذب کنیم. از چینی های مقیم خارج استفاده کردند و تا زمان انتشار این کتاب که حدود یک سال پیش بوده، 2هزار و 400 ان.جی.او. بر اساس علایق همه انسان ها در همه جای دنیا تشکیل داده اند و کلید کار را به دست دیاسپورای چینی دادند تا هر کسی در هر جای دنیا که صلاحیت دارد را با داشتن حداکثر امکانات جذب کنند.
دنیا با کیفیت ها را جذب می کند، در ایران هنوز عده ای دنبال” پیاده کردن آدم ها از قطار ” هستند!
مومنی اضافه کرد: تصور کنید در چنین دنیایی، کسانی پیدا شوند که تمام عالم را بدون ارزش، تصور می کنند و خود را تافته ای جدابافته درنظر بگیرند و عنوان کنند هر کس از ایران خارج شد، جزء ما نیست و در ایران نیز همچنان فرایند پیاده کردن از قطار را فعالانه دنبال کنند!
درباره آنها که با هر پوست کلفتی بوده، این مدت سوار قطار مانده اند، هم کسانی پیدا می شوند و می خواهند آنها را به زور از این قطار به بیرون پرتاب کنند! آیا هنرمندان، متفکران، دانشگاهیان و کارشناسان ما می توانند با ابزارها و زبان هایی، به آن دسته از حکومتگران ما که این گونه فکر و عمل می کنند، بگویند در درجه اول دارید گور خود را می کنید و در درجه بعد است که کشور را دچار پس افتادگی می کنید و اگر این پس افتادگی اتفاق بیافتد که متاسفانه تا حدودی هم افتاده است، از بیرون مرزها نیز دچار مشکل می شویم.
آمریکا 16 سال پیش، وضع امروز خلیج فارس را دید و برنامه اش را تغییر داد!
این تحلیلگر ارشد اقتصاد سیاسی، همچنین اظهار کرد: کار به جایی می کشد که دبی، بحرین و آذربایجان برای ما شاخ و شانه بکشند! آیا واقعا فهم این مسائل سخت است؟! یکی از بزرگترین مزایای این کتاب این است که می تواند افق دید متفکران، توسعه خواهان و مسئولان کشور را وسعت دهد. آمریکا به محض اینکه از سال 1999، براساس یافته های مطالعه «رند»، نظام پایش رقبای خود را تغییر داد تا 2007 و در هر سال، قدم های مهمی برداشت. مثلا وقتی وابستگی پنج رقیب خود را به نفت خلیج فارس دید، بلافاصله برنامه ریزی کرد و در 2017 وابستگی شان به نفت خلیج فارس صفر شد؛ چرا که اگر خواست با ایجاد تنش در این منطقه به رقبایش ضربه بزند، خودش آسیبی نبیند!
وی اضافه کرد: سال 2006، گزارش امنیت دفاعی آمریکا، می گوید تا سال2020، رقیب شماره یک آمریکا، چین خواهد شد؛ بعد بحث می کند که باید چه آمادگی هایی فراهم کنیم؛ از جمله آنها این است که از 2007 اعلام شد، خرج هایی که آمریکا برای حفظ سلطه اش در دنیا می کند از استراتژی مهار تروریسم، به استراتژی مهار چین متحول می شود. در 2012، موسسه «رند»، برنامه ای با عنوان بازگشت جنگ قدرت های بزرگ ارائه داد و گفت باید قدرت های درجه دو و سه را کنار بگذاریم و به سراغ یارگیری از آنها برای مواجهه جدی تر با چین برویم.
پوست خربزه زیر پای روسیه، با هدف عقیم کردن ابتکار کمربند – راه
این استاد دانشگاه، شروع به جنگ کم شدت با چینی ها و مهار ابتکار کمربند- راه را دو استراتژی در این باره عنوان کرد و ادامه داد: آمریکا و متحدان استراتژیکش، 40هزار میلیارد دلار برای ارائه یک جایگزین برای طرح کمربند – راه، کنار گذاشته اند. پوست خربزه ای که برای روسیه با عنوان جنگ انداختند، محور اصلی هدفش عقیم کردن ابتکار کمربند – راه بود. به حاشیه راندن روسیه، طرحی درجه سوم برای آنها بود. آن احمقی که تصور می کرد از طریق جنگ افروزی می تواند قدرت خود را حفظ کند و ارتقا دهد، به چه روزی افتاده است! آیا ما این قابلیت را داریم که مسائل را به گفتگوی جدی ملی بگذاریم و از آن درس بگیریم. با گردن کشی و تعرض به دیگران، امکان ندارد قدرت ملی شکل گیرد و توان تمدن سازی فراهم شود و فقط خدا می داند چقدر آموختنی ها در این ماجرا وجود دارد.
چطور از رقابت هژمونیک آمریکا و چین، بهره ببریم؟!
مومنی با تاکید بر ضرورت دقت در نامگذاری طرح آمریکایی «ساخت جهانی بهتر»، و مسیرهای عقیم سازی ابتکار کمربند – راه و راه های ایجاد جاذبه برای پیوستن به آن، تصریح کرد: در چنین شرایطی، اگر ما «جنبش ملی فسفر سوزانی»، بر اساس منافع ملی راه بیندازیم؛ می توان به اعتبار حفظ استقلال واقعی، نه استقلال شعاریِ توخالی و پوچ؛ آن گونه که جزء آرمان های انقلابمان بوده و از موضع قدرت بتوانیم استقلالمان را حفظ کنیم؛ می توانیم از مزایای این منازعه و رقابت هژمونیک استفاده کنیم و هزینه ای برای آن نپردازیم. اما اگر بازی بخوریم و برای کم کردن روی یک طرف، جزء کمپ دیگری شویم، ایران خرد خواهد شد و شاید این بزرگترین درس است.
وی یادآورشد: در تجربه 400ساله گذشته ایران، هر بار که منازعه هژمونیک میان قدرت های بزرگ صورت گرفته، به دلیل نادانی و بی کفایتی حکومتگرانمان و عدم درک اقتضائات زمانه، از داخل خود را ضعیف کردیم و دانایان را از ساختار قدرت دور و دورتر کردیم و در نتیجه بنیه تولیدی ما ضعیف شد. از دریچه اقتصاد سیاسی، بزرگترین لطمه در این شرایط به حکومت زده می شود؛ چراکه بزرگترین پرداخت کننده مالیات در طول تاریخ بشر، تولید کننده ها بوده اند.
فرمول 400 ساله در ایران چگونه بوده؟
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه داد: فرمول در 400 ساله گذشته ایران این گونه بوده است. آیا کسانی که باید بفهمند و بشوند، متوجه هستند؟! وقتی حکومت به مردم پشت می کند، بنیه تولید ضعیف می شود و بعد مالیه دولت سقوط می کند و کشور در ورطه دست نشاندگی و اضمحلال می رود. وقتی بنیه مالی حکومت دچار بحران می شود، دو راه حل وجود دارد. یکی اینکه رابطه اش را با مردمش خوب کند تا تولید رونق بگیرد و مالیه دولت بهبود یابد. راه حل دوم این است که برای اینکه اعتماد مردم و تولید کننده ها را جلب کند، باید هزینه های غیرضروری خود را کاهش دهد و هزینه های حاکمیتی را که به ارتقای دانش، سلامت و کیفیت تغذیه و رفاه مردم و مسکن و زیرساخت های فیزیکی اش است را کاهش دهد تا نیازش را به وام گیری از خارج بکاهد.
وام گیری اگر معطوف به ارتقای بنیه تولیدی باشد، با همه لوازمی که دارد می تواند نجات بخش باشد، اما با وام گیری برای انجام امور جاری، قطعا به سمت دست نشاندگی، وابستگی و اضمحلال و فروپاشی حرکت خواهیم کرد.
وی تاکید کرد: این تجربیات تاریخی، اصلا پیچیده نیست و کافی است که مقداری عرق ملی داشته باشیم و مقداری خردمان از میانگین بالاتر باشد. انقلابیون ایران در زمان مشروطه، این مساله را خیلی زود فهمیده بودند. به همت آقای میکائیل عظیمی در انتشارات نهادگرا، کتابی با عنوان «مالیه، روح مشروطه است»، منتشر کردیم. این کتاب یکی از شاهکارهای 10 سال گذشته به زبان فارسی است؛ اولین کاری که انقلابیون مشروطه کردند، تمرکز بر اصلاح رفتارهای مالی حکومت قاجار بود. بزرگترین مقاومت در برابر این کوشش اصلاحی را روسیه انجام داد.
تلاش روسیه برای شکست کوشش های اصلاحی در ایران
مومنی توضیح داد: وقتی صنیع الدوله، یکی از با کیفیت ترین بودجه های تاریخ بودجه ریزی مبتنی بر تصویب پارلمان در ایران را برد تقدیم مجلس کند، دو تبعه روس او را مقابل مجلس کشتند و بعد در بازجویی ها، با نخوت و اهانت به بازجوی های ایرانی گفتند، سرجای خود بنشینید! استدلال آنها این بود که بر اساس امتیاز کاپیتولاسیون، حداکثر کاری که می توانید بکنید این است که ما را با نهایت احترام، تحویل سفارت روسیه بدهید! او هم ما را با احترام، به روسیه ببرد! وقتی می خواهیم بودجه ریزی مان را درست کنیم، دو تبعه روس، وزیر مالیه ایران را که یکی از شریف ترین مصلحان 150 ساله اخیر کشور بوده است، را کشتند!
خاطره ای تلخ از بلاهایی که روسیه بر سر ایران آورد…!
وی افزود: بعد از این؛ ایران در پی این بود که مستشار بیاورد تا کسی جرات نکند، او را بکشد. اگر می خواستند مستشار روس بیاورند، انگلیسی ها نمی گذاشتند و اگر می خواستند مستشار انگلیسی بیاورند، روسیه مانع تراشی می کرد. بنابراین سراغ مورگان شوستر رفتند؛ ابتدا رضایت روسیه و انگلیس را گرفتند. آن زمان آمریکا، واقعا کشوری بی طرف بود؛ در نهایت شوستر به این جمع بندی رسید که بزرگترین بدهکار مالیاتی، یک شاهزاده قاجار است.
شوستر ابتدا با گردنی کج، به سراغ او رفت و با یادآور شدن اوضاع نامناسب مالیه ایران، خواهان پرداخت بدهی اش شد. او بی اعتنایی کرد ولی چون شوستر خود را به کارش مسئول می دانست، نیرو اجیر کرد و تعدادی از املاک آن شازده را مصادره کردند.
به محض اینکه این اتفاق افتاد، دولت روسیه به ایران اولتیماتوم داد و گفت 72 ساعت فرصت دارید تا شوستر را از ایران بیرون کنید و بعد اینکه دارایی های «شعاع السلطنه» را به او برگردانید. ابتدا انقلابیون مقاومت کردند اما ظرف 48 ساعت، قوای روس به قزوین رسیدند و گفتند 24ساعت دیگر فرصت دارید! بعد آن عزیزان از شوستر عذرخواهی کردند و دارایی های شعاع السلطنه را برگرداندند! بعد روسها از ایران، پول آن لشکرکشی را هم گرفتند!
اگر توهم اتحاد استراتژیک با روسیه و چین را دارید؛ این تاریخ را بخوانید!
وی تاکید کرد: چقدر خوب است آنها که در توهم اتحاد استراتژیک با روسیه و چین هستند، مقداری تاریخ هم بخوانند. چقدر مفید است! مقداری که اوضاع عادی شد؛ سفیر روس را فراخواندند و پرسیدند مساله صددرصد داخلی ما به شما چه ربطی داشت که در این ماجرا مداخله کردید؟ پاسخ این بود که در ازای همه امتیازاتی که ما در چارچوب ترکمنچای از شما گرفتیم، یک تعهد دادیم، آن این است که منافع قاجاریه را منافع روسیه می دانیم و هر کس به آن تعرض کند، ما با آن برخورد می کنیم. البته آن زمان که برای روسیه صرفه نداشت، دیگر این تعهد هم منتفی می شد!
استراتژی واحد آمریکا، چین و روسیه در قبال ایران؟
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان این انتقاد که همواره در ساختار قدرت ایران این توهم وجود داشته که ما زیر علم یک قدرتی برویم، تا حال قدرت دیگر را بگیریم! ، یادآورشد: برای اولین بار شوستر در کتاب «اختناق در ایران»، عنوان کرد، چه زمانی خواهید فهمید که طرفین این دعوا بر سر اینکه باید بر سر شما بزنند، هیچ مشکلی با یکدیگر ندارند! استراتژی مشترک آنها، برای تحقق این هدف، این است که عقیم سازی، به معنای ناتوان سازی حکومت را پیش می برند. وقتی حکومتی ناتوان شد، به مردمش داغ و درفش نشان می دهد و در برابر خارجی ها خضوع می کند و به آنها امتیاز می دهد.
ضعف رابطه حکومت با مردم در ایران، استیلای قدرت های بزرگ را به همراه دارد
مومنی اضافه کرد: اگر خواستید روایت ایرانی آن را ببینید؛ کتاب «تلاش آزادی»، باستانی پاریزی را ببینید. چقدر غم انگیز است که او وقتی در قید حیات بود و از جهاتی تا امروز، قدرش دانسته نشد! فردی که به تنهایی به ذخیره دانایی تاریخی مراجعه کرد و گنجینه ای را برای ما برملا کرده است. او در این کتاب عنوان می کند که ضعف قدرت و ضعف رابطه حکومت با مردم در ایران در کل 400 ساله گذشته، استیلای قدرت های بزرگ را به همراه داشته است.
وی با تاکید براینکه کشوری که به قله تولید فناورانه می رسد به دنبال گسترش خواهی می رود و تنها شیوه های آنها متفاوت است و تفاوتی میان روسیه، چین یا آمریکا نیست، اظهار کرد: تا زمانی که حکومت رابطه اش را با مردمش اصلاح و تلطیف نکند، در معرض دست نشاندگی برای خارجیها است. شکل و شمایلش در هر دوره ای متفاوت است، دیر و زود هم دارد اما سوخت و سوز ندارد.
حکومتی که از نظر مالی و اداری ضعیف می شود، به دنبال ظاهرسازی می رود و اوضاع بدتر می شود
این استاد اقتصاد با اشاره به کتابی که سال 1398، با سازماندهی وزارت کار، با عنوان «توانمند سازی حکومت»، از سوی نشر روزنه منتشر شده، اضافه کرد: در این کتاب، سازوکارهایی که وقتی حکومتی به سمت ناتوان شدن از نظر مالی و اداری حرکت می کند، چگونه اسیر ادا درآوردن و ظاهرسازی می شود نیز مطرح شده است. هدف اولی اش، دیگر فریبی است اما در درجه اول خودش فریب می خورد و ظاهرسازی ها را خودش باور می کند. این ایده در این کتاب به خوبی توضیح داده شده است. در این کتاب، با استاندارد بین المللی، قابلیت و توانمندی حکومت را در ایران و دیگر کشورها بررسی کرده و یکی از هشدارهایی که ارائه شده این است که می گوید ایران در گروه کشورهایی است که در معرض بدترشدن سریع قابلیت حکومت، قرار دارد. یعنی ما در سراشیبی بسیار تند افتاده ایم. 1398، این هشدار داده شده است. اما آیا در سند برنامه هفتم، ردی از کوچکترین توجهی به این هشدار مشاهده می کنید؟ من خیلی تلاش کردم، نتوانستم مشاهده کنم!
حکومتی که نتواند با رونق تولید، نیاز مالی اش را رفع کند، به صورت مردم و تولیدکننده چنگ می زند!
وی تاکید کرد: مساله روند سرعت گیری قابلیت حکومت با ایران به دو گونه با با بدتر شدن رابطه مردم با حکومت پیوند می خورد. در یک بعد، سقوط ظرفیت های مالی است. حکومتی که در معرض ظرفیت های مالی باشد، نمی تواند به طور بایسته به شئون حیاتی معیشت مردمش رسیدگی کند. این بستری برای نارضایتی، ناآرامی و جداشدن مردم از حکومت است. وجه دیگرش شیوه های تامین نیازهای مالی اش است. حکومتی که قادر نباشد از طریق رونق بخشی به تولید، نیازهای مالی خود را برطرف کند، ناگزیر می شود به سروصورت مردم و تولید کنندگانش چنگ بیندازد.
به تولیدکنندگان بخشنامه زده اند درباره هزینه برق و گاز، خودتان می دانید!
مومنی گفت: اگر مجال بود بخشنامه هایی را برایتان می خواندم که رسما به تولید کنندگان کشور، نامه زده شده که خودتان راجع به برق و گازتان فکر کنید! این دور باطل تا این درجه پیش رفته است. اگر قرار باشد کشور اینگونه مدیرت شود، واضاع کشور به هم خواهد ریخت.
وی در پایان افزود: از خداوند می خواهیم به همه ما توفیق دهد در درجه اول، هر کدام ما در حیطه تخصصی مان از اندیشه ورزی برای منافع ملی مان فروگذار نکنیم. این وسوسه های شیطانی که چه کسی گوش می دهد، چه کسی عمل می کند و فایده ندارد را کنار بگذاریم. هر کس می خواهد اوضاع بهتری را ایجاد کند باید در مقیاس فردی، خانوادگی و جمعی زحمت بکشد. حداقل بگوییم وظیفه مان را انجام دادیم و اگر زورمان بیشتر شد آن را تبدیل به مطالبه کنیم و نشان دهیم به حکومتگران گرامی که اگر از دریچه دانایی، نقایص شما برملا می شود، تشویش اذهان عمومی نیست. بلکه به نفع شما است. افرادی با دلسوزی و مجانی، تلاش می کنند سطح کیفیت تصمیم گیری های شما را بالا ببرند، دستاورد فوری اش این است که خودتان بیشتر باقی می مانید. خوب است رابطه شان را با اهل علم به طور خاص و مردم به عنوان صاحبان حق به طور معنی دار اصلاح کنند. هنوز امکان برون رفت از این بحرانها با کمترین هزینه وجود دارد، بنابراین نگذاریم از این دیرتر شود.
بنابر گزارش جماران، همچنین در این نشست دکتر سمیه نعمت اللهی، مترجم کتاب «اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی» و عضو هیات علمی موسسه پژوهشهای صمت، با بیان اینکه این کتاب توسط «هونگ لیو» استاد «سیاست گذاری و امور جهانی» در دانشگاه «نانیانگ» در سنگاپور در سال 2022، به چاپ رسیده و در ایران نیز نشر نهادگرا آن را منتشر کرد، تصریح کرد: این کتاب به بررسی چین و آسیای جنوب شرقی در قرن بیست و یکم می پردازد.
آسیا به طور فزاینده ای در حال تبدیل به مرکز جهان است
وی ادامه داد: موسسه «مکنزی» نیز با اشاره به روندهای جهانی شدن و آینده آسیا، این قرن را قرن آسیایی می داند. آسیا به طور فزاینده ای در حال تبدیل به مرکز جهان است و بین سالهای 2000 تا 2017، سهم این قاره از تولید ناخالص ملی، مصرف جهانی، طبقات متوسط افزایش قابل توجهی داشته است. جریانهای جهانی در هفت بعد سرمایه، تجارت، جمعیت، دانش ، حمل و نقل، فرهنگ و منابع به سمت آسیا در حال تغییر بوده است. با گسترش جریان های درون منطقه ای آسیایی؛ آسیا، در حال آسیاتر شدن است.
نعمت الهی با بیان اینکه سهم عمده ای از تجارت کالا، سرمایه گذاری خارجی در منطقه آسیا در حال شکل گیری است، یادآورشد: در مبارزه با بیماری کوید 19، نیز کشورهای آسیایی توانستند موفقیت بیشتری کسب کنند؛ به طوری که در سه ماهه اول سال 2022، اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا، جایگزین اتحادیه اروپا به عنوان بزرگترین شریک تجاری چین شدند.
وی ضمن اشاره به تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گسترده در منطقه جنوب شرق آسیا، گفت: این کتاب به ابعاد مختلف این تغییرات می پردازد. ظهور چین به عنوان دومین قدرت جهانی و نفوذ آن در کشورهای جنوب شرق آسیا و تقابلی که چین و آمریکا در عرصه جهانی و منطقه ای دارند، در این کتاب پرداخته شده است. با توجه به اینکه چینی یکی از شرکای عمده تجاری و اهداف تجاری ایران است و روابط رو به رشد این دو کشور در حوزه های مختلف، اهمیت بررسی رویکردهای چین در سطح جهانی و منطقه ای را برای ما بیشتر می کند.
مترجم کتاب «اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی»، با بیان اینکه رویکردها و سیاستگذاری ها و اقداماتی که چین در منطقه جنوب شرق آسیا داشته در این کتاب با رویکرد اقتصاد سیاسی بررسی شده است، عنوان کرد: کانون بررسی های این کتاب، تحلیلهای حکمرانی فراملی است. هونگ لیو به دنبال ارائه چارچوب کلی برای اقتصادی سیاسی در شرق آسیا بوده و مفهوم ژئوفرهنگی «آسیای فراملی» را پیشنهاد می کند. تعاملات میان آسیای جنوب شرقی و چین و تحولات در هفت دهه از تاسیس جمهوری چین بررسی می شود. مهمترین موضوعی که در این قسمت به آن می پردازد، جمعیت «دیاسپورا» به عنوان جمعیت قومی است که یا به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند و یا در آن کشورها به دنیا آمده اند و در آن کشورها زندگی می کنند.
درس هایی از شیوه های حکمرانی فراملی چین
نعمت الهی با بیان اینکه جمعیت دیاسپورای چین، حدود 60میلیون نفر را به خود اختصاص می دهد و 80درصد این جمعیت نیز در کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا حضور دارند، ادامه داد: تعامل چین با این جمعیت دیاسپورا، حکمرانی فراملی را تعریف می کند و اینکه چین نهادها و ساختارهای خود را برای استفاده از ظرفیت این جمعیت شکل داده و در حال تقویت آن است. توجه به این جمعیت دیاسپورا، می تواند اموزه های زیادی برای ایران داشته باشد، چرا که چین با نادیده گرفتن مرزهای خود و با اندیشه ای فرامرزی، به دنبال ماکسیسمم کردن منابع خود در این باره است.
وی ابتکار جاده و کمربند را مهمترین و بلند پروازانه ترین راهبرد ژئوپلیتیکی چین برای تعامل با کشورهای جنوب شرق آسیا و همسایگان خود برشمرد و گفت: این طرح، آنچنان حائز اهمیت بوده که آمریکا و متحدان آن در ازای این طرح، ابتکار جدیدی به نام «دنیای بهتر را دوباره بسازیم»، با هدف ارائه جایگزینی هماهنگ بهتر در مقابل طرح کمربند-جاده ارائه کردند،!حتی کاخ سفید اطلاعیه ای منتشر کرد که «جهان بهتر را دوباره بسازید»، ابتکاری مثبت برای برآوردن نیازهای زیرساختی عظیم کشورهایی است که درآمد متوسط دارند. چنین تلاش هماهنگی از سوی کشورهای آمریکایی و غربی، چالش هایی برای این ابتکار چین ایجاد می کند که می تواند در تعاملات چین و آسیای شرقی اثر بگذارد.چین از الگوی سنگاپور استفاده می کند
مترجم کتاب «اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی»، با تاکید براینکه چین در دو دهه گذشته به دنبال معماری جدیدی در منطقه آ.سه.آن است؛ اضافه کرد: مدیریت استعداد جهانی، بحث دیگر مهم در این کتاب است. با توجه به تشدید جنگ استعدادها میان قدرت های بزرگ، یکی از محورهای مهم مدیریت استعداد جهانی است. چین در این باره دو پروژه «خانه مدرسه جهانی» و «استقلال دانشگاه های دولتی» را برای استفاده از این ظرفیت ها داشته است. برای استفاده از آن هم از الگوی سنگاپور استفاده کرده است.
نعمت الهی اقتصاد سیاسی، حکمرانی فراملی و شبکه ها را از وجوه چارچوبهای تحلیلی این کتاب دانست و خاطرنشان کرد: حکمرانی فراملی، فرایندی است که در آن بازیگران قوانینی را می پذیرند که به دنبال آن، رفتار دو کشور را به سمت هدفی مشترک سوق دهند. در این رویکرد امکان کاوش عمیق در سرمایه، جمعیت، اندیشه ها و ایده و بسیاری موارد دیگر فراهم می شود.
وی یادآورشد: این کتابی کاملا بین رشته ای است و با تحلیلی از رویکردها و اقداماتی که چین در طی این سال ها داشته است؛ در عرصه جهانی و منطقه جنوب شرق آسیا، می تواند آموزه های زیادی برای ما داشته باشد و می تواند به ما کمک کند که جایگاه بایسته ای که باید در این عرصه داشته باشیم، پیدا کنیم.
به گزارش جماران، در ادامه، دکتر علیرضا گرشاسبی، عضو هیات علمی موسسه پژوهش های صمت و دیگر مترجم کتاب «اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی» ضمن تشریح علل انتخاب این کتاب برای ترجمه، با بیان اینکه این کتاب، طیف وسیعی از مطالب و محتواها را دارد، ادامه داد: نویسنده این کتاب، مطالعات زیادی درباره اقتصاد چین ، با درنظر داشتن رویکردهای مختلف از جمله رویکردهای سیاسی داشته است. مجموع این کتاب، 13 جدول و نمودار بیشتر ندارد و سعی شده فضایی تحلیلی ارائه دهد. ضمن اینکه در هر فصل، یک پژوهش کیفی منحصر به فرد ارائه شده و این پژوهش های کیفی کمک کرده نویسنده بتواند فرضیات خود را تائید کند.
اهمیت توجه به حکمرانی فراملی
وی با پرداختن به جزئیات اصول روش شناختی مورد توجه نویسنده در این کتاب و چارچوب های مفهومی آن، ادامه داد: این کتاب، خط بطلانی بر کفایت نظریات دولت و ملت می کشد و عنوان می کند که حتی اگر دولتی خودش توسعه گرا است، به تنهایی کافی نیست و از این منظر موضوعات مکملی مانند حکمرانی فراملی، موضوعات شبکه ای و آسیای فراملی را مطرح می کند تا بتواند تحولات پیرامون چین و آسیای جنوب شرقی را به تصویر بکشد.
گرشاسبی با بیان اینکه این کتاب تلنگری برای مجموعه دانشی و اقتصادی کشور است که باید برای تحلیل موضوعاتی که با آن مواجه هستیم، نگاهی همه جانبه داشته باشیم، اظهار کرد: فهم فرایند تحول اقتصادی، پیش نیاز ضروری برای تحلیل تحول و رشد اقتصادی است. تا زمانی که ما این موضوع را فهم نکنیم، نمی توانیم مدبرانه عملکرد اقتصادی را بهبود ببخشیم.