«شرط رشد اقتصادی این است که یک کشور بتواند امکاناتش را با دنیا به اشتراک بگذارد. اگر این ارتباط متقابل برقرار نشود کشورها نمیتوانند آنطور که باید ابزار رفاه شهروندانشان را فراهم کنند لذا تا مادامی که دولت شعارهایی نظیر اینکه بدون برجام رشد اقتصادی ممکن است را مطرح میکند، دارد به بیراهه میرود. هیچ کدام از وعدههایی که دولت در حیطهی اقتصادی میدهد عملی نخواهد شد مگر آنکه تغییر مسیر دهند و ارتباط خود را با دنیا احیا کنند.»
به گزارش نباءخبر،«شرط رشد اقتصادی این است که یک کشور بتواند امکاناتش را با دنیا به اشتراک بگذارد. اگر این ارتباط متقابل برقرار نشود کشورها نمیتوانند آنطور که باید ابزار رفاه شهروندانشان را فرهم کنند لذا تا مادامی که دولت شعارهایی نظیر اینکه بدون برجام رشد اقتصادی ممکن است را مطرح میکند، دارد به بیراهه میرود».
وقتی سخن از توسعه اقتصادی به میان میآید، بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزهی اقتصاد به اهمیت بازسازی اعتماد میان دولت و بخش خصوصی اشاره میکنند. موضوعی که به تازگی محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور نیز از آن به عنوان حلقه مفقوده توسعه اقتصادی یاد کرده است. او از نبود تعامل مناسب میان دولت و بخش خصوصی گلایه کرده و از آن به عنوان لازمهی توسعه نام برده است.
نکتهای که در این بین مطرح میشود آن است که چرا احیای اعتماد میان بخش خصوصی و دولت تا این اندازه اهمیت دارد و چه دلایلی باعث شده تا این اعتماد تضعیف شود؟ نقش برجام و بهبود روابط با قدرتهای خارجی در این میان چقدر حیاتی است و آیا هنوز میتوان به بازسازی اعتماد از بین رفته امیدوار بود؟ فرارو برای پاسخ به این سوالها با سید عزیز آرمن تحلیلگر مسائل اقتصادی و کامران ندری اقتصاددان گفتگو کرده است.
نبود اعتماد، مانع پیشبرد سیاستهای دولت
سید عزیز آرمن تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره اهمیت ضعیف شدن اعتماد بین دولت و بخش خصوصی گفت: «اعتماد بین دولت و بخش خصوصی یا به طور کلی اعتماد بین دولت و مردم نکتهای کلیدی در فعالیتهای اقتصادی و در پیشرفت اقتصادی است. یک دولت برای آنکه بخواهد سیاستهای خود را اعمال کند نیاز دارد تا این اعتماد وجود داشته باشد. اگر به طور کلی اعتمادی بین دولتها و بخش خصوصی و مردم وجود نداشته باشد، سیاستهای دولت پیش نخواهد رفت. سیاستهای اقتصادی چه در زمینه پولی، مالی و یا بودجهای در صورتی به درستی اجرا خواهند شد که حداقل اعتمادی بین دوطرف وجود داشته باشد. متاسفانه این اعتماد در کشور ما لطمه دیده و بسیار ضعیف شده و یا حتی در بعضی از زمینهها به طور کلی از بین رفته است.»
آرمن درباره دلایل تضعیف این اعتماد گفت: «دلایل بسیاری میتوان برای از بین رفتن این اعتماد عنوان کرد. در واقع این اعتماد به نوعی یک تجربه یا ذهنیت است؛ مردم و بخش خصوصی از قولهایی که در گذشته دولت داده است یا سیاستهایی که قرار بوده اعمال شود و به درستی اعمال نشده است ذهنیت منفی دارند.
دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی نیز همگی از عواملی هستند که در شکل گیری ذهنیت منفی افراد نقش دارند. در واقع دولت نمیتواند به همین دلیل اعمال سیاست کند برای مثال در حوزه ارز در دولت با سخنان مثبت میخواهد نرخها را کنترل کند، اما وقتی مردم میبینند دولت نمیتواند این کار را انجام دهد خود به خود بی اعتماد میشوند؛ بنابراین مردم نسبت به صحبتها و قولهایی که در آینده داده میشوند نیز بی اعتماد خواهند شد.»
ارتباط صادقانه با مردم، تنها راه بازسازی اعتماد
این تحلیلگر با بیان اینکه بازسازی این اعتماد بسیار سخت و مشکل است، اظهار کرد: «این اعتماد و برگشت آن به نقطهی مطلوب از طریق ایجاد تجربه مثبت بازسازی میشود. باید در تجربیات آینده مردم به این نتیجه برسند که آنچه دولت میگوید و انجام میدهد تا حدودی موثر و حتی مطابق با واقعیت است. اطلاع رسانیهایی که از سمت دولت و رسانههای دولتی انجام میشود باید با واقعیت مطابقت داشته باشد؛ بنابراین این ذهنیت منفی خود به خود تصحیح نمیشود؛ تنها راه شاید ارتباط صادقانه با مردم باشد که باید با مردم رک و راست برخورد کرد و موضع گرفت.»
آرمن درباره نقش احیای برجام و حل مسائل مربوط به سیاست خارجی در بازسازی اعتماد از دست رفته، نیز گفت: «به طور کلی احیای روابط یک کشور با کشورهای خارجی اهمیت بسیاری دارد. اگر در روابط با قدرتهای جهانی تجدید نظر صورت نگیرید مشکلات بی شماری که در کشور وجود دارد بیشتر خواهد شد و این اعتماد بازسازی نمیشود؛ بنابراین روابط خارجی بسیار مهم و موثر شمرده میشود و برجام تنها یک نمونه آن است؛ زمینههای مختلف دیگری هم ممکن است وجود داشته باشد که ارتباط با کشورهای خارجی و قدرتهای اقتصادی و منطقهای میتواند آن اعتماد را بهبود ببخشد.»
وی افزود: «وقتی که در یک کشور از طریق برقراری ارتباطات با خارج تسهیلاتی ایجاد میشود خود به خود آن اعتماد هم به دست میآید. علت از بین رفتن بخش اعظم این اعتماد در واقع معضلات و مشکلاتی است که وجود دارد و سهم بزرگی از این معضلات برمی گردد به انزوایی که کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی درگیرش است و روز به روز در این حوزه وضعیتمان بدتر میشود.»
این تحلیلگر با بیان اینکه مسائل اقتصادی تابع روابط نامطلوب خارجی قرار دارد، گفت: «هیچ کشوری در سطح جهان را نمیتوان پیدا کرد که بدون ارتباط فعال با دنیا سهمی در تجارت بین الملل داشته باشد و به توسعهی اقتصادی دست یابد. در طول تاریخ چنین چیزی وجود ندارد. برای مثال چین را در نظر بگیریم؛ تنها زمانی این کشور توانست جایگاهی در اقتصاد بین الملل پیدا کند که روابطش با کشورهای دیگر را بازسازی و تقویت کرد. تا وقتی که روابط و تعاملات فعال و مثبتی با کشورهای خارجی نداشته باشیم به هیچ وجه امکان رشد و توسعه وجود نخواهد داشت.»
هیچ کشوری نمیتواند بدون استفاده از امکانات و منابع دنیا مشکلات اقتصادی خود را برطرف کند
کامران ندری اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز به بیان اهمیت وجود بی اعتمادی میان بخش خصوصی و دولت پرداخت و اظهار کرد: «دولت افراد متخصص را کنار گذاشته و این مسئله سبب شده تا این بی اعتمادی به شکل گستردهای در اقتصاد رواج پیدا کند؛ مردم باور لازم را به برنامههای دولت و سیاستهایی که دولت اعمال میکند، ندارد. تا به امروز افرادی توسط روسای جمهور برای حوزههای فنی و تخصصی مختلف انتخاب شدهاند که از صلاحیت حرفهای لازم برخوردار نبودهاند. البته علت اینکه بخشی از وعدهها محقق نشده به خیال پردازی مسئولین بر میگردد. این مسئله هم البته ناشی از غیر حرفهای بودن آنها است. در عین حال افرادی که در دولت وعده دادند از به کارگیری اشخاص کاردان و متخصص برای تحقق وعدهها عاجز بوده و نتوانسته اند تیم مناسبی را برای آینکه آن وعدهها عملی شود انتخاب کنند.»
این اقتصاددان درباره لوازم احیای اعتماد از بین رفته گفت: «درشروع کار دولتها تا حدودی میتوان این اعتماد را احیا کرد. اما از عمر این دولت بیش از یک سال میگذرد و آنها تا به امروز نتوانستهاند به وعدههای خودشان عمل کنند حتی بعضی از وعدهها برعکس عملی شده است. آنچه که وعده داده شده نه تنها تحقق پیدا نکرده بلکه شرایط از گذشته هم بدتر شده است. بعید میدانم دولتمردان بتوانند آن اعتماد از دست رفته را احیا کنند. باید صبر کرد تا انتخابات بعدی و دید دولت بعدی با چه رفتارهایی سرکار خواهد آمد و آیا میتوانند وعدههای خود را عملی کند. در حال حاضر بازگردانی آن اعتماد از دست رفته کار بسیار دشواری است.»
وی در ادامه با اشاره به اهمیت احیای برجام و حل مشکلات موجود در سیاست خارجی بیان کرد: «حل مسائل مربوط به سیاست خارجی و برجام نقش بسیار زیادی در احیای اعتماد از دست رفته دارد. البته در زمان حال این شانس از دست رفته و بعید است که به راحتی بتوان حتی پرونده برجام را حل کرد. اگر موفق شوند و بتوانند راه برون رفتی را برای تحریمهایی که با آن مواجه هستیم پیدا کنند تا حدودی میتوان اعتماد از دست رفته را باز گرداند. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که این دولت از نظر اجتماعی هم با مشکل مواجه شده است. دولت نتوانسته در رابطه با اعتراضات چند ماه پیش موفق عمل کند.»
ندری در ادامه افزود: «در واقع هیچ گونه وعده اصلاحات سیاسی و اجتماعی را از این دولت نشنیدهاید لذا این مورد هم اضافه شده است. دولتهای قبلی درگیر مسائل سیاسی و اجتماعی به این شکلی که دولت فعلی درگیرش است نبودهاند. برای دولتهای قبلی کار بسیار راحتتر بوده است؛ آنها تنها باید با مسائل سیاسی و اقتصادی رو به رو میشدند، اما الان مطالبات مردم فرق کرده است.»
این اقتصاددان با بیان اینکه بدون برجام امکان ندارد توسعه به دست بیاید، گفت: «هیچ کشوری نمیتواند بدون استفاده از امکانات و منابع دنیا مشکلات اقتصادی خود را برطرف کند؛ همهی کشورها به یکدیگر نیاز دارند. اگر مطالعهای اجمالی صورت بگیرد مشخص خواهد شد که تمام کشورهایی که روابط اقتصادی و تجاریشان به هر دلیلی محدود شده است از لحاظ اقتصادی وضع مناسب ندارند؛ بنابراین این جمله که ما با اتکا به منابع داخلی خودمان و بدون برقراری ارتباط با دنیا میتوانیم مشکلات اقتصادی را حل کنیم درست نیست.»
او در ادامه افزود: «شرط رشد اقتصادی این است که یک کشور بتواند امکاناتش را با دنیا به اشتراک بگذارد. اگر این ارتباط متقابل برقرار نشود کشورها نمیتوانند آنطور که باید ابزار رفاه شهروندانشان را فراهم کنند لذا تا مادامی که دولت شعارهایی نظیر اینکه بدون برجام رشد اقتصادی ممکن است را مطرح میکند، دارد به بیراهه میرود. هیچ کدام از وعدههایی که دولت در حیطهی اقتصادی میدهد عملی نخواهد شد مگر آنکه تغییر مسیر دهند و ارتباط خود را با دنیا احیا کنند.»