چالش فراموشی اسماء‌الله در دنیای کنونی و تفرعن انسان

گلشنی

اسماء الهی به صورت بالقوه در همه انسان‌ها وجود دارد، اما انسان کامل همه اینها را به فعلیت رسانده است و اولیاء و ائمه(ع) در صدر قرار دارند و دیگران نیز به تبع آنها می‌توانند به چنین جایگاهی یعنی فعلیت‌بخشی به اسماء الهی برسند. اشکال دنیای ما فراموشی این اسماء است که موجب به وجود آمدن مصیبت شده است.

به نقل ازصدانیوز،غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه در آیین نکوداشت علمی دکتر مهدی گلشنی اظهار کرد: اشکال دنیای ما فراموشی اسماء‌الله است که موجب به وجود آمدن مصیبت شده است. انسان همه اسماء را دارد و مظهر اسم‌الله است، اما وقتی این اسماء‌الله را فراموش کرد، توان خود را در راه شیطانی به کار می‌برد و علم را نیز در جهت الهی به کار نمی‌برد.
 آیین نکوداشت علمی دکتر مهدی گلشنی، امروز، پنجم اسفند‌ماه با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه در این مراسم بیان کرد: اسماء الهی به صورت بالقوه در همه انسان‌ها وجود دارد، اما انسان کامل همه اینها را به فعلیت رسانده است و اولیاء و ائمه(ع) در صدر قرار دارند و دیگران نیز به تبع آنها می‌توانند به چنین جایگاهی یعنی فعلیت‌بخشی به اسماء الهی برسند. اشکال دنیای ما فراموشی این اسماء است که موجب به وجود آمدن مصیبت شده است. انسان همه اسماء را دارد و مظهر اسم‌الله است، اما وقتی این اسماءالله را فراموش کرد، توان خود را در راه شیطانی به کار می‌برد و علم را نیز در جهت الهی به کار نمی‌برد. متأسفانه در جهان با نسیان این دید الهی مواجه هستیم که موجب به وجود آمدن خوی فرعونی شده است.
وی تصریح کرد: مولانا نیز در زبان شعر همین بیان را دارد که می‌گوید «خلق را چون آب دان صاف و زلال، اندر آن تابان صفات ذوالجلال؛ علمشان و عدلشان و لطفشان، چون ستاره چرخ در آب روان؛ پادشاهان مظهر شاهی حق، فاضلان مرآت آگاهی حق؛ قرن‌ها بگذشت و این قرن نویست، ماه آن ماهست آب آن آب نیست». این اسماء الهی مانند نجوم معنوی در آسمان معنویت است. همچنین انسان‌ها باید قبل از اینکه مورد محاسبه قرار گیرند، خود را محاسبه کنند که این مفاهیم نیز در ابیات دیگری آمده است.
نظریه الهی در مورد ریاضیات
این مدرس برجسته فلسفه با اشاره به ویژگی‌های برجسته گلشنی افزود: ایشان یک صاحب‌نظر فیزیک ریاضی هستند. همیشه در مورد مباحث ریاضی بحث شده است و پنج قرن است که علوم ما ریاضی شده است، اما نظریه الهی در مورد ریاضیات نداریم. دکارت می‌گوید ریاضیات کمیت محض است و اصلاً الهی نیست. کانت نیز می‌گوید ریاضیات حاصل ذهن ما است. اما ایشان از راه فلسفه و افلاطون که خود یک ریاضی‌دان بزرگ بوده، به ریاضی پرداخته است.
اعوانی بیان کرد: به نظر افلاطون، ریاضیات، آلت فعل خدا است. عالم قدر، عالم ریاضی است و عالم قضا عالم معانی محسوب می‌شود. ریاضیات وقتی وارد عالم شد، زمان پیدا می‌کند، اما باید توجه کنیم که مراد افلاطون از ریاضیات آنچه ما می‌دانیم نیست، بلکه مرادش این است که ریاضی خدا مانند گل است که «هر گلی کاندر درون زیبا بود، آن گل از اسرار کل آگه بود». بنابراین، دکتر گلشنی نیز به همین صورت به ریاضیات توجه داشته‌اند.
علم، اولین صفت خداوند است و قرآن آنچنان روی علم تأکید دارد و آنچنان قواعد علم را دقیق بیان می‌کند که در هیچ کتاب مقدسی و با این انسجام و اختصار در هیچ کتابی دیده نشده است
وی افزود: اما خصوصیت دیگر ایشان این است که علم را برای علم نه مقاصد غیر‌علمی می‌خواهند. علم نباید تابع سیاست و … باشد بلکه خودش قوانینی دارد و اگر قوانین غیرعلمی وارد علم شود، علم ضایع خواهد شد. علم، اولین صفت خداوند است و قرآن آنچنان روی علم تأکید دارد و آنچنان قواعد علم را دقیق بیان می‌کند که در هیچ کتاب مقدسی و با این انسجام و اختصار در هیچ کتابی دیده نشده است.
این چهره ماندگار فلسفه بیان کرد: بنابراین، علم برای خودش قواعدی دارد که نباید با عوامل خارجی خلط شود. ایشان در دانشگاه قواعد علم را رعایت کرده‌اند و نکته قابل توجه این است که علم موجب کمال نفس می‌شود و اولین فایده علم این است که معلومات بالقوه‌ای را که در ما وجود دارد، بالفعل می‌کند. مخصوصاً علم الهی که انسان با آن، وجود پیدا می‌کند. همچنین مناصبی که دکتر گلشنی قبول کرده‌اند نیز به جهت ضرورت و برای ادای وظیفه بوده است و می‌توان گفت که ایشان، نهایت سعی خود را برای آنچه که علم اقتضا می‌کند، کرده‌اند.
چالش فراموشی اسماء‌الله در دنیای کنونی و تفرعن انسان/ نظریه الهی در مورد ریاضیات
دانشجویان پرشمار دکتر گلشنی
وی افزود: از مشخصات دیگر دکتر گلشنی، تاثیرگذاری ایشان در محافل دانشگاهی و حوزوی و مخصوصا تربیت دانشجویان است. دانشجویان برجسته ایشان، بسیار پرشمار هستند و نظم و انضباط علمی ایشان از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های ایشان در دانشگاه بوده است  که موجب شده دانشجویانشان از اساتید برجسته باشند. نه‌تنها در علوم تجربی، بلکه در علوم انسانی نیز بحث داشته‌اند. اما نکته مهم اینکه، چیزی که به آن نیاز داریم، استوانه‌ها هستند. دکتر گلشنی از استوانه‌ها محسوب می‌شوند، اما این افراد گویی وقتی که بازنشسته می‌شوند، به دست فراموشی هم سپرده می‌شوند.
دکتر گلشنی از معدود کسانی هستند که در مورد ارتباط بین دین و علم جدید، تأملات عمیقی دارند که یکی از مسائل مهم در طول تاریخ فلسفه، مخصوصاً در ادیان ابراهیمی همین ارتباط دین و علم بوده است
اعوانی گفت: ایشان از معدود کسانی هستند که در مورد ارتباط بین دین و علم جدید، تأملات عمیقی دارند که یکی از مسائل مهم در طول تاریخ فلسفه، مخصوصاً در ادیان ابراهیمی همین ارتباط دین و علم بوده است. آن چیزی که در جهان ابراهیمی روی داد، این بود که به دلیل نزدیکی جغرافیایی یونان با این ادیان ابراهیمی، باعث شد که نسبت بین دین و فلسفه مطرح شود و آن قسمت از حکمای یهود که تحت تأثیر یونان بودند، سعی کردند حکمت را به دین نزدیک کنند و قدما کوشش‌های زیادی داشته‌اند، اما موفق‌ترین آنان ابن سینا و خواجه نصیر و ملاصدرا بوده‌اند. دکتر گلشنی نیز از پرچم‌داران این اقدام بوده است.
وی افزود: اما افرادی هم هستند که علم جدید را خوانده‌اند، اما به حکمت بی‌توجه بوده‌اند و برعکس، اما جای تلفیق بین علم و دین در همین کشور است، چراکه فارابی و ابن سینا برای این کشور بوده‌اند. باید توجه کنیم که همه کشورهای اسلامی حکمت اسلامی ندارند و برخی از آنها عقاید اشعری را به عنوان حکمت مطرح می‌کنند. بنابراین، برای ارائه راه حل در مورد ایجاد ارتباط بین این دو، باید از همین سرزمین توقع داشت و دکتر گلشنی نیز در این زمینه زحمات زیادی کشیده‌اند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید