ابراهیم رییسی 10 وعده بورسی به سهامداران داد که تقربیا تا به امروز هیچ یک به صورت 100 درصد عملی نشدهاند. این وعدهها شامل اصلاح سریع بازار سرمایه، ثبات در قوانین و جلوگیری از تصمیمات ناگهانی، فعالسازی صندوق حمایت و تثبیت بازار سرمایه، کاهش نرخ مالات از 25 به 10 درصد، جلوگیری از اداره دستوری بازار، بورس محل جبران کسری نخواهد بود، حذف معضل قیمتگذاری دستوری، ممنوعیت نوسانگیری آگاهانه و غیرآگاهانه حقوقیها، حل مشکل دامنه نوسان و انتشار موثر اوراق بهادار برای پوشش سهامداران خرد است. برخی از این وعده یک تا 60 درصد عملی شدهاند اما به برخی از وعدهها توجهی نشده و به نوعی عملی نشده است.
به گزارش نباءخبر،برای دومین بار متوالی در سال جاری شاخص کل بورس تهران از حمایت یک میلیون و 400 هزار واحدی خارج و وارد محدوده یک میلیون و 300 هزار واحدی رشد. البته این تغییر کانال را نمیتوان سقوط دانست چراکه از سال 1399 تا به امروز بورس وضعیت بدی داشته و اکنون تغییر کانال آن تاثیر چندانی روی وضعیت نداشته است و تنها سهامداران را ناامیدتر کرده است.
خروج نقدینگی و کاهش ارزش معاملات در سال جاری یک امر کاملا معقول و عادی در بازار سرمایه به حساب میآید و به جای اینکه روزانه شاهد رشد بورس باشیم، روزانه شاهد سقوط بورس هستیم. این سقوط نیز تقصیر سواد مالی مردم نیست بلکه وضعیت آشفته این روزها به گردن مسوولان دولتی است.
بررسی تجربه گذشته
برای یک موضوع نیاز است گذشته بورس را بررسی کنیم. دقیقا آخرین روزهای زمستان سال 1398 بود که رییسجمهور آن زمان یعنی حسن روحانی مردم را به بورس دعوت کردم و از از ابتدای سال 1399 شاهد معاملات پررونق در بورس بودیم. سال 1399 بیگمان سال کم نظیری در تاریخ اقتصادی ایران است. در این سال عده کثیری از مردم به سرمایهگذاری در بورس روی آوردند و در نتیجه ورود نقدینگی عظیم 100 هزار میلیارد تومانی شاخص کل بورس تا رقم 2 میلیون واحد صعود کرد. روز 5 فروردین در اولین روز معاملاتی سال 1399 شاخص کل بورس در رقم 508 هزار و 661 واحد قرار داشت و شاخص هموزن در سطح 178 هزار و 650 ایستاده بود. در روز 23 فروردین شاپور محمدی رییس پیشین سازمان بورس اوراق بهادار استعفا کرد و به جای او حسن قالیبافاصل به ریاست سازمان بورس منصوب شد. یکی از مهمترین اتفاقات بورس در فصل بهار عرضه دارا یکم در روز اول خرداد ماه بود. صندوق واسطهگری مالی یکم با نماد دارا یکم متشکل از سهام بانکهای دولتی و شرکتهای بیمه بود که توسط دولت در بازار سرمایه ارایه شد. همچنین دولت در اقدامی دیگر در 6 خرداد فروش 60 درصد از سهام عدالت را آزاد کرد. در آخرین روز معاملاتی فصل بهار در 31 خرداد ماه شاخص کل بورس در رقم یک میلیون و 270 هزار واحد قرار داشت تا بازدهی بورس در فصل بهار 147 درصد باشد و شاخص هموزن نیز به سطح 409 هزار و 243 رسید.
تابستان داغ و پاییز برگریزان بورس
در روز 12 مرداد ماه شاخص کل بورس به سقف تاریخی 2 میلیون واحدی رسید. قله تاریخی که خیلی زود از دست رفت و آخرین بار این رقم در روز 20 مرداد بر تابلوی بورس نقش بست. پس از آن شاخص بورس روندی نزولی پیدا کرد و سهامداران را دچار ترس و نگرانی کرد. در نتیجه این وضعیت حواشی بازار سهام افزایش یافت. به درازا کشیدن توقف معاملات نمادهایی مانند شستا و اختلاف نظر وزاری نفت و اقتصاد درباره عرضه نماد پالایش یکم از حواشی مهم این دوره بورس بود. در نهایت در روزهای پایانی شهریور نماد پالایش یکم که ترکیبی از سهام 4 نماد پالایشی شتران، شپنا، شبندر و شبریز است در بورس عرضه شد. در آخرین روز کاری شهریور شاخص کل بورس در رقم یک میلیون و 595 هزار واحد قرار گرفت تا بازدهی فصل تابستان 25 درصد شود. شاخص هموزن نیز در سطح 415 هزار و 907 واحد قرار داشت. با شدت گرفتن ریزش شاخص بورس و شکلگیری موج خروج سهامداران حقیقی از بازار سیاستگذار برای جلوگیری از سقوط بورس تصمیماتی گرفت. یکی از تصمیمات جنجالی نهاد ناظر در روزهای ابتدایی مهرماه ممنوعیت معاملات روزانه بود. به این معنی که سهم خریداری شده در همان روز قابل فروش نبود. تصمیمی که در روز پنجم مهرماه گرفته شد و در روز 20 آبان لغو شد.روز دوشنبه 28 مهرماه شاخص کل بورس تهران 51 هزار واحد ریزش کرد. بزرگترین ریزش بورس که به دوشنبه سیاه معروف شد. در این روز شاخص کل به کانال 1.4 میلیون واحدی سقوط کرد.در آخرین روز کاری آذرماه شاخص کل بورس به سطح یک میلیون و 439 هزار واحد رسید و بازدهی فصل پاییز منفی 10 درصد است. در انتهای دی ماه حسن قالیبافاصل رییس وقت سازمان بورس استعفا کرد. استعفای پرحاشیهای که با چند مرتبه تایید و تکذیب همراه بود. یک هفته بعد محمدعلی دهقاندهنوی به ریاست سازمان بورس منصوب شد. در دوره ریاست دهقان دهنوی در بهمن ماه دامنه نوسان قیمت سهام به 2- و 6+ تغییر کرد. تصمیمی که از 25 بهمن ماه اجرایی شد و با انتقادات فراوانی همراه بود اما در کاهش نرخ نزول قیمتها تاثیرگذار بود. در روز 13 اسفند شورای عالی بورس در مصوبهای سود 25 درصدی را برای سهامدارانی که ارزش سبد آنها کمتر از 10 میلیون تومان باشد و سهام خود را تا اردیبهشت 1400 نگه دارند تضمین کرد. در آخرین روز کاری اسفندماه شاخص کل بورس به سطح یک میلیون و 307 هزار واحد رسید تا بازدهی فصل زمستان منفی 9.1 درصد شود.
بورس امروز سال 1400 به کجا رسید؟
پس از گذشت این وضعیت در سال 1399 سال جدید آغاز شد، در این سال سهامداران امید داشتند که شاخص برگردد و به نوعی دوباره شاهد رشد بورس باشیم. اما وضعیت به شکل دیگری بود و ماههای ابتدایی این سال روزهای منفی بیشتری را برای سهامداران در برداشت و از ابتدای تابستان به این سو روزهای مثبت بورس بیشتر شدند. تیر و مرداد تعداد روزهای مثبت شاخص بیشتر بود اما در شهریور روزهای نزولی بازار بیشتر شد. مهر و آبان ماههایی بودند که روزهای صعودی بازار بیشتر از روزهای نزولی بودند اما آذر و دی تعداد روزهای قرمز بورس پرتعدادتر بودند. در بهمن نیز تعداد روزهای مثبت و منفی برابر بود. در آخرین ماه سال تعداد روزهای صعودی بیشتر شد و در 19 روز کاری اسفند ماه شاخص در 12 روز رشد کرد و 9 روز نزولی را پشت سر گذاشت.در دو ماه ابتدایی سال تابلوی بورس در اغلب روزها قرمز بود. در فروردین ماه در مجموع 18 روز کاری شاخص بورس در 15 روز نزولی بود. اردیبهشت نیز 13 روز منفی را در 20 روز کاری خود ثبت کرد. اما در 21 روز کاری خرداد ماه شاخص کل در 11 روز سبزپوش شد. بازدهی شاخص در خرداد مثبت 1.2 درصد بود. تیرماه شاخص 12 درصد رشد کرد و در 20 روز کاری این ماه 15 روز صعودی را شاهد بودیم. اما مرداد ماه بهترین ماه بورس در سال گذشته بود. در 16 روز کاری این ماه شاخص 14 روز مثبت را ثبت کرد و در پایان ماه به رقم یک میلیون و 515 هزار واحد رسید. شاخص در مرداد ماه 14 درصد رشد کرد که بیشترین رشد ماهانه شاخص در سال 1400 بود. شهریور، ماه نزول شاخص بود و بیشترین ریزش شاخص در سال 1400 را ثبت کرد، 12 روز شاخص نزولی بود و 11 روز شاخص رشد کرد. شاخص شهریور را در کانال 1.3 میلیونی به پایان برد اما در پایان مهرماه شاخص در کانال 1.4 میلیونی قرار گرفت. در 18 روز کاری مهرماه شاخص 12 روز صعودی و 6 روز نزولی داشت. در آبان نیز تعداد روزهای صعودی شاخص بیشتر بود و در 21 روز کاری این ماه، شاخص 12 روز سبزپوش بود اما شاخص در این ماه 3.4 درصد نزول کرد. آذر و دی نیز شاخص روند نزولی داشت. در آذر ماه شاخص 14 روز نزولی و 8 روز صعودی را پشت سر گذاشت. در دی ماه نیز شاخص 14 روز نزول کرد و 7 روز رشد کرد تا در پایان این ماه در کانال 1.2 میلیونی قرار بگیرد.
صعود در 2 ماه پایانی
بهمن ماه ثبات نسبی بازار بود و شاخص 10 روز صعودی و 10 روز نزولی داشت و رشد اندکی نسبت به ماه قبل داشت. در اسفند وضعیت بازار بهبود یافت. شاخص در اسفند ماه رشد 6.6 درصدی را پشت سر گذاشت و در 19 روز معاملاتی 12 روز سبزپوش بود. بیشترین خروج پول حقیقی در سال 1400، روز 8 شهریورماه ثبت شد. در این روز هزار و 980 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد. روزهای 21 شهریور و 17 بهمن ماه نیز در رتبههای بعدی بیشترین خروج پول حقیقی در سال 1400 قرار دارند.
بازدهی نیم درصدی بورس در 6 ماه
شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال تاکنون بازدهی نیم درصدی داشت. یعنی شاخص کل در اولین روزکاری فروردین ماه یعنی شش فروردین روی عدد یک میلیون و 390 هزار واحد بود و روز گذشته یعنی 19 شهریور ماه به سطح یک میلیون و 397 هزار واحدی رسید. میتوان گفت در شش ماه اخیر سهامداران بورس به جای سود، اندک زیانی را نیز تجربه کردهاند. اما سخنگوی دولت عقیده دارد که بورس با ثبات است. برای تایید این سخن سخنگوی دولت باید گذشته را دید دقیقا روز سهشنبه 21 تیر ماه بود که علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در صحبتهایی وضعیت شاخص را مثبت دانست و عقیده بود که بورس با ثبات است. این درحالی بود که سبدهای سهامداران با ضرر و زیان رو است و بازار هر روز سرختر از دیروز میشود. وی در ادامه صحبتهای خود گفت: دولت هرگز نگاه تامین مالی از بازار سرمایه ندارد. بیش از ۴ هزار میلیارد ریال به حدود دو میلیون و 900 هزار نفر، سود انباشته پرداخت شده است. شاخص کل بورس از زمان آغاز دولت سیزدهم ۱۰ درصد رشد داشته است که به معنای بورس با ثبات است. از روز 21 تیر ماه، یعنی روز صحبتهای سخنگوی دولت تا به امروز شاخص بازدهی منفی حدودا پنج درصدی داشته است. از سویی با توجه صحبتهای اخیر سخنگوی دولت و بررسی وضعیت بورس، میتوان گفت که منظور از ثبات بورس سبزپوشی نیست. بلکه حرکت شاخص روی یک مدار فارغ از رنگی بودن یعنی ثابت. یعنی بازدهی منفی شاخص و روند نزولی آن به نوعی ثبات است.
رکود عمیقتر میشود؟
با یک نگاه کلی میتوان گفت که بورس از سال 1399 تا به امروز در رکود است و به نظر میرسد با وضعیت حال حاضر رکود بورس عمیقتر میشود. سایه ابهامات از روی بازار کم نمیشود خبرهای حاشیه بازار از یک سو و بلاتکلیفی در سیاستهای اقتصادی و سیاسی دولت از سوی دیگر، سرمایهگذاری در این بازار را با چالش جدی مواجه کرده است. نوسانات نرخ دلار، سرنوشت نامعلوم برجام، خبرها و حاشیههای خودرویی و سیاستهای غیرقابل پیشبینی بانک مرکزی از جمله اهرمهای سرکوب بازار سرمایه هستند که طی ماههای اخیر روند سرمایهگذاری و معاملهگری در این بازار را تحت تاثیر منفی قرار دادهاند. در این میان در حالی که دولت وعدههای مکرری مبنی بر حمایت از بازار سرمایه داده بود اما تاکنون نه تنها مشکلاتی نظیر سهام عدالت و صندوقهای پالایش و دارایکم را حل و فصل نکرده بلکه خود بر ابهامات و چالشهای بازار افزوده است. همچنین در حالی که بانک مرکزی در توافق با سازمان بورس وعده داده بود که به مصوبه حمایتی دولت از بازار سرمایه عمل خواهد کرد و نرخ بهره بینبانکی را در سقف ۲۰ درصد حفظ میکند اما نرخ بهره بینبانکی در هفته گذشته برای چهارمین هفته متوالی افزایشی بوده است. در همین حال هیچگونه تحرک جدی از سوی سازمان بورس برای حمایت از منافع سهامداران خرد دیده نمیشود. بر همین اساس نه تنها سرمایهگذاران خرد که سرمایهگذاران عمده نیز دست از دادوستد جدی در بازار سهام کشیدهاند و در انتظار تغییر رویکرد یا دستکم روشن شدن استراتژی دولت و مسوولان برای بازار سرمایه و وضعیت اقتصادی کشور هستند.
ریسک روانی روی بازار
پس از آنکه دولت و بانک مرکزی سرانجام در پایان تیر ماه، تسلیم فشارهای فعالان بازار سرمایه شدند، سرکوب بهره بین بانکی آغاز شد. این نرخ که تا آن زمان به ۲۱.۳۱ درصد رسیده بود، پس از اتخاذ این سیاست برای سه هفته متوالی افت کرد و به ۲۰.۵۹ درصد رسید. با این وجود، مطابق پیشبینیهای کارشناسان این سرکوب نتوانست ادامه پیدا کند و بهره بین بانکی در چهار هفته متوالی صعودی بوده. فشارهای تورمی ناشی از این سرکوب و کمبود منابع بانک مرکزی برای جبران کاهش این نرخ، اصلیترین دلایل بازگشت این نرخ به روند صعودی بودند. در چهار هفتهای که بهره بین بانکی صعودی بوده، تنها ۰٫۲۱درصد افزایش داشته است. این درحالی است که افت سه هفتهای بهره بین بانکی، سبب شد که این نرخ معادل ۰٫۷۲درصد کاهش پیدا کند. بنابراین بهره بین بانکی همچنان با سطحی که قبل از شروع سرکوب در آن قرار داشت فاصله دارد. به نظر میرسد سیاست بانک مرکزی به نحوی است که با افزایش میلیمتری نرخ بهره بین بانکی، سعی دارد هم موافقان و هم مخالفان این روند را راضی نگه دارد. بخش عمده کارشناسان پولی و بانکی عقیده دارند که نرخ بهره بین بانکی همچنان در سطوح پایینی قرار دارد. بهطوری که این نرخ با توجه به شرایط تورمی امروز ایران، باید در سطوح ۲۳ یا ۲۴درصد قرار بگیرد. به عقیده این کارشناسان، نوسان نرخ بهره بین بانکی در کانال ۲۰درصدی همچنان اثرات تورمی دارد و دردی از شرایط کنونی اقتصاد ایران برطرف نمیکند. بهطور کلی مسوولان دولتی و سازمان بورس، بازار سرمایه را فراموش کردهاند. یعنی یادشان رفته که روزی وعده دادند که از بازار با نام بورس حمایت کنند و اکنون هر چند ماه یکبار صحبتی کوتاه درخصوص وعدههای خود میکنند و در نهایت باز هم یادشان میرود. ابراهیم رییسی 10 وعده بورسی به سهامداران داد که تقربیا تا به امروز هیچ یک به صورت 100 درصد عملی نشدهاند. این وعدهها شامل اصلاح سریع بازار سرمایه، ثبات در قوانین و جلوگیری از تصمیمات ناگهانی، فعالسازی صندوق حمایت و تثبیت بازار سرمایه، کاهش نرخ مالات از 25 به 10 درصد، جلوگیری از اداره دستوری بازار، بورس محل جبران کسری نخواهد بود، حذف معضل قیمتگذاری دستوری، ممنوعیت نوسانگیری آگاهانه و غیرآگاهانه حقوقیها، حل مشکل دامنه نوسان و انتشار موثر اوراق بهادار برای پوشش سهامداران خرد است. برخی از این وعده یک تا 60 درصد عملی شدهاند اما به برخی از وعدهها توجهی نشده و به نوعی عملی نشده است. این موضوع ضربه سنگینی به ورود نقدینگی و اعتماد سرمایهگذاران بورسی وارد میکند.یعنی یکسال پیش و در زمان انتخابات سهامداران روی وعدههای رییسجمهور حساب کردند و به وی رای دادند اما وعدههای بورسی این رییس دولت همچنان عملی نشده است. البته سهامداران انتظار ندارند که تمام توجه دولت به بورس باشد، بلکه مسوولان دولتی در کنار توجه به اقتصاد کشور بورس را نیز بررسی کنند. یعنی کمی توجه و بررسی بورس میتواند وضعیت این بازار را تغییر و اعتماد و نقدینگی جدید وارد بازار کند.