بخش قابلتوجهی از اسناد روابط خارجی امریکا و ایران پیش از انقلاب نیز طی چند سال گذشته از حالت محرمانه خارج شده و اکنون در آرشیو شورای امنیت ملی امریکا در دسترس است. بررسی این اسناد نشان میدهد که در سالهای منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مأموران امنیتی و دیپلماتهای امریکایی مستقر در ایران، ارزیابی بسیار اشتباهی از تحولات داشتند و همزمان که اقداماتی برای مقابله با اعتراضات انقلابی انجام میدادند، قادر به درک همه جزئیات اعتراضات و ارائه گزارش دقیق به واشنگتن نبودند.
به گزارش نباء خبر،شورای امنیت ملی امریکا هر سال تعدادی از اسناد طبقهبندی شده مربوط به روابط خارجی این کشور را از وضعیت محرمانه خارج میکند. این اقدام براساس برخی قوانین داخلی امریکا صورت میگیرد و به طور معمول اسناد محرمانه طی زمان مشخصی (حداقل ۲۰ سال) در صورت تأیید امنیت ملی کاخ سفید به صورت علنی قابل انتشار است.
بخش قابلتوجهی از اسناد روابط خارجی امریکا و ایران پیش از انقلاب نیز طی چند سال گذشته از حالت محرمانه خارج شده و اکنون در آرشیو شورای امنیت ملی امریکا در دسترس است. بررسی این اسناد نشان میدهد که در سالهای منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مأموران امنیتی و دیپلماتهای امریکایی مستقر در ایران، ارزیابی بسیار اشتباهی از تحولات داشتند و همزمان که اقداماتی برای مقابله با اعتراضات انقلابی انجام میدادند، قادر به درک همه جزئیات اعتراضات و ارائه گزارش دقیق به واشنگتن نبودند.
عمده اسنادی که از تهران در طی سالهای ۱۹۷۸-۱۹۷۹ مصادف با سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در زمان اوج انقلاب به واشنگتن مخابره شده، حاکی از یک شکست بزرگ در درک بحران و به ویژه عدم پیشبینی سرنگونی متحد دیرینه امریکا، محمدرضا شاه پهلوی و حتی عدم پیشبینی به قدرت رسیدن امام خمینی بود.
«مالکوم برن»، کارشناس امریکایی درباره اسناد آرشیو شورای امنیت ملی این کشور میگوید: چهل و چند سال پیش در بهمن ۱۳۵۷، انقلاب اسلامی ایران با به قدرت رسیدن آیتالله روحالله خمینی به اوج موفقیت و پیروزی خود رسید. سرنگونی سلطنت در ایران و جایگزینی آن با حکومتی که عمیقاً با منافع امریکا متخاصم شد، شوک قدرتمندی برای واشنگتن بود و باعث شد روزهای ریاست جمهوری جیمی کارتر در واشنگتن به شمارش افتد.
به گفته برن، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده که مسئولیت پیشبینی دقیق تحولات در سراسر جهان به ویژه در منطقهای حیاتی مانند خلیج فارس را بر عهده داشت، در زمان انقلاب ایران در ارزیابی تحولات کلیدی شکست خورد.
مالکوم برن در ادامه ارزیابی خود از اسناد آرشیو امنیت ملی امریکا معتقد است: انقلاب ایران پیامدهایی داشت که بسیار فراتر از سیاست خارجی ایالات متحده بود. استقرار جمهوری اسلامی در زمره مهمترین رویدادهای سیاسی اواخر قرن بیستم قرار دارد. با این حال مدتی طول کشید تا این اهمیت بزرگتر شناخته شود. ماهها پس از غوغای خروج مفتضحانه شاه در اواسط ژانویه ۱۹۷۹ و ورود [امام]خمینی از تبعید به ایران، مقامات امریکایی بر این باور بودند که یا واشنگتن میتواند با حکومت جدید ایران کنار بیاید و یا اینکه این حکومت جدید به زودی فرومیپاشد و وضعیت روابط تجاری میان ایران و امریکا به شرایط عادی بازمیگردد.
با این حال با استقرار و ادامه حکومت جدید در ایران، دولت کارتر در واشنگتن به شکست اطلاعاتی بزرگ متهم شد. یکی از اتهامات اولیه علیه دولت کارتر تصمیمش برای کاهش قابلیتهای اطلاعاتی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا موسوم به سیا بود که در آن زمان به سوءاستفاده از اختیارات خود علیه حقوق بشر متهم شده بود. جمهوریخواهان با انتقاد از کارتر میگفتند که محدودسازی قابلیتهای امنیتی سیا از سوی دولت کارتر باعث شد سازمان اطلاعات مرکزی امریکا قادر به درک بحرانهای سیاسی در دیگر مناطق جهان از جمله در ایران نباشد و در عمل سازمان سیا در ارزیابی انقلاب ایران با شکست مواجه شد.
براساس اسناد منتشر شده، دولت کارتر که با شعارهای حقوق بشری از دیماه ۱۳۵۵ در واشنگتن روی کار آمده بوده، درخواستهای محمدرضا پهلوی، متحد نزدیک خود برای عدم ارتباطگیری با نیروهای مخالف را نادیده گرفت و همین نادیده گرفتن درخواست رژیم پادشاهی ایران به انتقاد و حملات تند جمهوریخواهان امریکایی از دولت کارتر منجر شد.
مالکوم برن در گزارش خود در عین حال به این نکته مهم نیز اشاره میکند که اگرچه ارزیابیهای آنی دستگاه امنیتی امریکا از تحولات انقلابی ایران تا حد زیادی ناقص و نادرست بود و این انحراف اطلاعاتی به سیاستهای وقت دولت کارتر در کاخ سفید نیز مرتبط بود، اما شکست دستگاههای اطلاعاتی امریکا در پیشبینی انقلاب ۱۹۷۹ ایران، دلایل بسیار پیچیدهتری دارد و تنها نمیتوان سیاستهای دولت کارتر را در شکست ارزیابیهای اطلاعاتی از تحولات ایران در آستانه انقلاب دخیل دانست.
برن همچنین معتقد است که آگاهی و آشنایی دستگاههای اطلاعاتی امریکا و غرب از مخالفان مذهبی و گروههای دینی و اسلامی ایران که یکی از اصلیترین بخشهای انقلاب ایران بودند، بسیار کم و محدود بود و همین نداشتن آگاهی کافی از مذهبیهای ایران باعث شد کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی امریکا در سالهای منتهی به انقلاب نتوانند پیشبینی و ارزیابی دقیقی از تحولات داشته باشند.