جدال چین‌ و غرب در اقیانوس‌آرام

به تحلیل جواد منصوری، سفیر سابق ایران در چین

روابط چین با کشورهای شرق آسیا بتدریج و علیرغم فشارهای آمریکا رو به افزایش است. با توجه به امکانات مالی، سرمایه گذاری و تامین نیازهای این کشورها و حمایت‌های سیاسی که چین از کشورها شرق و جنوب شرق صورت می‌دهد، این روابط رو به گسترش است به گونه‌ای که حجم مبادلات و رفت و آمدها و گفتگوی چین با این کشورها چندین برابر شده و به این ترتیب چین علاوه بر پشتوانه نظامی و دفاعی، پشتوانه سیاسی ومنطقه ای بدست آورده است.

به گزارش نباءخبر،جواد منصوری، سفیر سابق ایران در چین با اشاره به افزایش تنش‌ها میان چین و امریکا، گفت: تصور آمریکایی از چین یک همکار در صحنه بین‌المللی بود که خطری را متوجه آنها نمی‌کرد. اما در یکی دو دهه اخیر این دیدگاه تغییر کرده و لذا بحث ضدیت با چین به موازات ضدیت با روسیه، بویژه اینکه احساس می‌کنند روسیه و چین به نوعی با ایران برای خنثی‌کردن تحریم‌های آمریکا همکاری می‌کنند، به شدت از سوی مقامات واشنگتن دنبال می‌شود.
، روابط میان چین و آمریکا سالیان متمادی است که خالی از تنش نبوده است و طیف وسیعی از موضوعات را در برمی گیرد. اختلافات گسترده چین و آمریکا گاه به شکل مسائل اقتصادی خود را نشان داده و نام جنگ تجاری بر آن گذاشته می شود و گاه شیوع ویروسی ناشناخته‌ای بهانه می‌شود تا پکن و واشنگتن در مقابل هم قرار بگیرند و زمانی در قالب جنگ کنسولی و اخراج دیپلمات‌های دو کشور نمود می‌یابد. به فهرست بلندبالای اختلافات چین و آمریکا باید فناوری، دریای جنوبی چین، مسئله هنگ کنگ و تایوان، شرکت هواوی، کره شمالی و رهبری جهانی را هم افزود.

مقامات آمریکایی خود نیز به چالش برانگیز بودن روابط با دولت چین اذعان داشته و از جمله آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در جایی مدیریت روابط با چین را بزرگترین آزمون ژئوپلیتیک قرن بیست‌ویکم کشورش خواند.

 

آمریکا پس از جنگ جهانی دوم نیروی دریایی و هوایی‌ خود را روانه منطقه اقیانوس آرام کرد تا به زعم خود نظم را در این منطقه برقرار کند. اما چین این وضعیت را برنمی‌تابد. از همین رو این کشور نیز به تقویت حضور نظامی خود در همان منطقه روی آورده است. از طرف دیگر نیز دولت بایدن به دنبال ائتلاف با کشور‌های استرالیا، هند، ژاپن و سایر کشور‌ها برای مقابله با آنچه تهدیدات چین در منطقه می‌خواند، است.

 

اگرچه سابقه تنش و تقابل میان چین و آمریکا طولانی است، اما درسال‌های اخیر تیرگی در روابط این دو کشور به سطحی بی‌سابقه رسیده است. هر چند جرقه تشدید تنش‌ها پکن و واشنگتن در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ زده شده اما با تغییر سکاندار کاخ سفید تغییری در وضعیت تنش‌ها حاصل نشده است.

 

توافق امنیتی که چین روز سه شنبه با جزایر سلیمان امضا کرد، بهانه تازه‌ای را برای برافزوختن تنش میان چین و غرب فراهم کرد. توافقی که گفته می‌شود هنوز به امضا رسمی نرسیده، اما نگرانی زیادی را در جبهه آمریکا و متحدانش، یعنی استرالیا و نیوزیلند، درباره افزایش نفوذ چین در منطقه‌ای ایجاد کرده، منطقه‌ای که به صورت سنتی تحت اختیار آنها قرار داشته است. این اقدام تا آنجا مقامات کاخ سفید سراسیمه کرده که طی روزهای آتی یک هیئت عالیرتبه را به پایتخت جزایر سلیمان اعزام خواهند کرد، تا برای نگرانی خود در خصوص «عدم شفافیت و ماهیت نامشخص» این پیمان چاره‌ای بیندیشند.

 

 

کاخ سفید مدت‌هاست که چین را به تلاش برای امضاء قراردادهای مبهم و مشکوک با کشورهای دیگر متهم می‌کند. از سوی دیگر استرالیا نیز این پیمان را مقدمه‌ای برای حضور نظامی چین در 2000 کیلومتری سواحل خود می‌داند. با این حال پکن اعلام کرده روابط امنیتی میان چین و جزایر سلیمان هیچ کشور سومی را هدف قرار نمی‌دهد و در تقابل با همکاری جزایر سلیمان با دیگر کشورها نیست. بررسی ابعاد مختلف افزایش تنش‌ها در منطقه شرق آسیا را با جواد منصوری، سفیر سابق ایران در چین به بحث گذاشتیم.

 

جدال چین‌ و غرب در اقیانوس‌آرام؛ چرا واشنگتن نگران نفوذپکن در جزایرسلیمان است؟

منصوری با مقدمه‌ای به ابعاد گوناگون نگرانی غرب از توافق امنیتی چین و جزایر سلیمان پرداخت و گفت: رقابت بین آمریکا و چین از حدود یک دهه پیش آشکار شده و به تدریج رو به افزایش گذاشته است. همزمان با افزایش تدریجی توان و نفوذ چین، چالش و مشکلات داخلی و خارجی آمریکا رو به تزاید است. از این نظر به نوعی عدم توازن به نفع چین در حال تغییر است و به همین دلیل آمریکا و تا حدی هم اروپایی ها بشدت نگران هستند و از حدود سه دهه پیش این مسئله مطرح شده که آمریکا برای قرن 21 نفوذ و حضور خود را در خاورمیانه کم می‌کند و در عوض به دنبال افزایش حضور در منطقه اقیانوس آرام است، تا متحدین خود را در این منطقه آنچنان تقویت کند که در مقابل نفوذ چین بتوانند بایستند. لذا از سه دهه پیش تاکنون تقویت تایوان، ژاپن، استرالیا، ویتنام و بعضی کشورهای جنوب شرق آسیا در برنامه آمریکا قرار گرفت و تا حدودی در این زمینه پیشرفت‌هایی حاصل شد. اما در عین حال چین هم در این مدت برای افزایش توان و نفوذ خود در منطقه، روابط خود را با برخی کشورهای آسه آن و نیز با فلیپین بسط داد و برخی جزایر مورد اختلاف با کشورهای همسایه را هم تقریبا در اختیار گرفت و مسئله الحاق تایوان به چین را به صورت جدی پیگیری می‌کند و بهمین دلیل است که سطح رقابت در منطقه رو به افزایش است.

 

دیپلمات کهنه کار ایران، دلایل چین برای توافق امنیتی با جزایر سلیمان را اینگونه تشریح می‌کند: در یکی دو سال اخیر، چین در زمینه اتحاد بیشتر، علنی یا غیر علنی، با برخی کشورهای شرق آسیا توفیقاتی داشته است.از جمله اخیرا با کشور کوچک جزایر سلیمان یک همکاری امنیتی نظامی دفاعی را امضا کرد که در واقع به معنای آن است که چین در مقابل خدماتی که به این دولت کوچک ارائه می‌دهد، بتواند امکانات نظامی را به این منطقه منتقل کند، تا با افزایش حضور فیزیکی خود در منطقه، قدرت خود را به رخ آمریکا بکشاند.

 

جدال چین‌ و غرب در اقیانوس‌آرام؛ چرا واشنگتن نگران نفوذپکن در جزایرسلیمان است؟

منصوری ادامه می‌دهد: روابط چین با کشورهای شرق آسیا بتدریج و علیرغم فشارهای آمریکا رو به افزایش است. با توجه به امکانات مالی، سرمایه گذاری و تامین نیازهای این کشورها و حمایت‌های سیاسی که چین از کشورها شرق و جنوب شرق صورت می‌دهد، این روابط رو به گسترش است به گونه‌ای که حجم مبادلات و رفت و آمدها و گفتگوی چین با این کشورها چندین برابر شده و به این ترتیب چین علاوه بر پشتوانه نظامی و دفاعی، پشتوانه سیاسی ومنطقه ای بدست آورده است. در سالهای اخیر آمریکا بواسطه افزایش تجهیزات و نیرو سعی کرد حضور خود را در ژاپن، کره جنوبی، استرالیا بیشتر کند. آنها اخیرا پیمان نظامی با استرالیا و انگلیس امضا کردند، که البته ژاپن و چند کشور دیگر منطقه هم شاید عضو این پیمان باشند، اما به دلیل اینکه نخواستند حساسیت چین را برانگیزند، در واقع نامی از این کشورها برده نشد، اما قطعا بسیاری از کشورهای منطقه زیر پوشش این پیمان جنجالی هستند.

 

سفیر سابق ایران در پکن معتقد است: طبیعتا آمریکا می‌داند دربلند مدت به راحتی نمی‌تواند رقیب چین باشد اما نکته ای که اخیرا بسیار اهمیت پیدا کرده، روابط ویژه چین و روسیه است. البته روابط این دو کشور از چهار دهه گذشته رو به افزایش بوده و همکاری های گسترده ای چه در چارچوب سازمان همکاری های شانگ‌های و چه در چارچوب بریکس و چه در روابط ویژه دو جانبه داشته‌اند. اما اخیر با توجه به تحولات شرق اروپا وجنگ اوکراین، نگرانی آمریکا از قدرت گرفتن چین و نفوذ آن در شرق آسیا خیلی بیشتر شد از جمله به دلیل ارتباط چین با کشورهای کوچک شرق آسیا و همچنین جدی شدن موضع این دولت در قبال مسئله تایوان، یا بعضا اعلان رسمی مقابله با تحرکات آمریکا در منطقه. در واقع به این دلیل است که آمریکا نگران است این تقریبا اتحاد سیاسی، نظامی واقتصادی روسیه و چین به قدرتی تبدیل شود که قطعا می‌تواند آمریکا را پشت سر گذارد و حتی در مقابل دولت‌های دیگر هم طبعا تبدیل به یک قدرت اولی می شود که به راحتی نمی‌توانند در مقابل آن بایستند.

 

منصوری می افزاید: لذا به نظر می‌رسد که مشغول شدن روسیه در شرق اروپا، مقداری توجه روسیه را از چین کم می‌کند و همچنین جنجال‌ها در شرق آسیا، توجه چین را از روسیه کم کند. به عبارت دیگر همکاری‌های همه جانبه و بلند مدت این دو به دلیل تهدیدات متفاوت، کمتر شود. البته به نظر می‌رسد این ایده موفق نیست، قطعا چین و روسیه آنچنان ظرفیتی دارند که بتوانند علیرغم تهدیدات فعلی همچنان همکاری های خود را در زمینه های مختلف ادامه دهد. کماینکه در ماه‌های اخیر چند تصمیم بسیار مهم گرفتند و در واقع ضربه‌های سختی به آمریکا زدند. از جمله مبادلات دو جانبه و خارجی را با پول ملی انجام دهند و احتمالا چین بخشی از سرمایه‌گذاری خود در آمریکا را کاهش دهد که قطعا ضربه سختی به اقتصاد این کشور خواهد بود.

 

سفیر سابق ایران در پاکستان تحلیل خود را اینگونه ادامه می‌دهد: از طرف دیگر دولت‌های چین و روسیه با توجه به نفوذ رو به گسترشی که در آسیا و آفریقا پیدا کردند قطعا می‌توانند از این امکان گسترده برای مقابله با آمریکا، نه تنها بعد اینکه واشنگتن قدرت دوم و سوم دنیا شد بلکه برای همیشه، استفاده کنند. ونمونه‌ای که شاهد هستیم اینکه حضور چین در خاورمیانه روبه افزایش است از جمله روابط چین با کشورهای عربی و حجم معاملات آنها و حضور پررنگ چین در آفریقا. اگر چین و روسیه بتوانند دولت آفریقای جنوبی را به سمت نزدیک شدن به بریکس ببرند و مبادلات آفریقای جنوبی را با آسیا و آفریقا را بسط دهند، قطعا موفقیت بزرگی هم در این بخش بدست می‌آوردند. نشانه‌های از این حرکت در آفریقای جنوبی هم دیده می‌شود. همچنان که در ماه‌های اخیر با ایران هم همکاری‌های خوبی را شروع کرده، که اگر ادامه پیدا کند از نظر فنی، صنعتی و اقتصادی برای ایران هم جالب خواهد بود.

 

منصوری اهداف کلی چین برای توافق امنیتی با جزایر سلیمان را خلاصه در مقابله با مواضع آمریکا در تقابل با موضع گیری‌های آمریکا نسبت به تایوان، دوم گسترش نفوذ و حضور نظامی چین در منطقه و سوم تقویت نفوذ چین در خود منطقه و سایر کشورهای دیگر می‌داند.

 

دیپلمات با سابقه کشورمان می‌گوید: در حال حاضر آمریکا و غرب درگیر اوکراین هستند ولی آمریکا با تقویت روابط با تایوان و ویتنام و بعضی کشورهای کوچک جنوب شرق آسیا همچنان سایه تهدید خود را بر چین بیشتر می‌کنند، اما چین هم طبق روال معمول خود خیلی آرام و محکم برنامه های خود را پیش می‌برد و در گسترش صنایع نظامی دفاعی و امنیتی پیشرفت‌های بزرگی در سال‌های اخیر داشته، که آمریکایی‌ها به خوبی به آن وافق هستند. اما تصور آمریکا اینست که شاید در آینده با ضربات سنگین اقتصادی -تکنولوژیکی و مالی بتوانند چین را محدود کند، مشابه کاری که در مورد روسیه انجام داد، اما در این زمینه هم چین پیش‌بینی‌های لازم را کرده و به نظر می‌رسد که آمریکا در این زمینه هم موفق نخواهند بود.

 

منصوری در جمع بندی تحلیل خود یادآور شد: تصور آمریکایی از چین یک همکار در صحنه بین‌المللی بود که خطری را متوجه آنها نمی‌کرد. اما در یکی دو دهه اخیر این دیدگاه تغییر کرده و لذا بحث ضدیت با چین به موازات ضدیت با روسیه، بویژه اینکه احساس می‌کنند روسیه و چین به نوعی با ایران برای خنثی‌کردن توطئه‌ها و تحریم‌های آمریکا همکاری می‌کنند و تحرکات علیه چین در آینده ادامه پیدا می‌کند، به شدت از سوی مقامات واشنگتن دنبال می‌شود. اما نتیجه جنگ روسیه در اوکراین تا حدی در این زمینه تعیین کننده است، ولی در هر حال همکاری‌های همه جانبه پکن و مسکو ادامه پیدا خواهد کرد.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید