بحران اوکراین نشان داد، چین و آمریکا در مناسباتی با یکدیگر درگیر هستند و هیچ شکلی از اعتماد میان آنها وجود ندارند، کانالهای ارتباطی بستهاند و فرصتها برای همکاری بسیار کم است. این وضعیت به احتمال زیاد در آینده بدتر میشود. با تمرکز دولت بایدن بر اوکراین و تا زمان مشخص شدن نتایج انتخابات کنگره حزب ملی چین و انتخابات میان دوره ای آمریکا در اواخر سال جاری، ممکن است خصومتها به صورت ثابت به قوت خود باقی بماند.
به گزارش نباءخبر، از آنجا که چین توانسته است خود را به عنوان رقیب جدی آمریکا در جهان معرفی کند کاخ سفید تمرکز خود را بر مقابله با این کشور قرار داده است. در همین راستا آمریکا که در جنوب شرق آسیا دارای نفوذ سیاسی و امنیتی است اکنون درصدد برآمده تا ضعف خود را در زمینه اقتصادی در برابر چین پوشش دهد. در همین حال، چین که در این منطقه دارای نفوذ اقتصادی است تلاش میکند با افزایش نفوذ امنیتی خود، جایگزینی برای حضور آمریکا در منطقه باشد و واشنگتن را از این منطقه دور کند.
نشریه فارن پالسی در مطلبی به بیان رقابت چین و آمریکا در آسیا از منظر نقاط قوت و ضعف آنها پرداخته است و نتیجه میگیرد که این دو قدرت از نقاط ضعف خود آگاهند اما قادر به پوشش آنها نیستند.
محورهای رقابت دو قدرت
رهبران آسیای جنوب شرقی برای دیدار دوباره و با تاخیر با مقامات آمریکا به واشنگتن رفتند. هدف واشنگتن از برگزاری این دیدار، متوقف کردن جریان حرکت منطقه به سمت چین بود. آمریکا و چین رقابت جهانی خود را در اعمال نفوذ و قدرت افزایش داده اند و هر کدام در حال آمادهسازی طرحهای جدیدی برای پرداختن به نقاط کور راهبردی خود هستند.
جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا با علم به این که ادامه رشد دسترسی چین به بازار جنوب شرق آسیا، نفوذ اقتصادی آمریکا در این منطقه را کاهش میدهد، نشست ویژه با اعضای اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) را فرصتی برای بررسی طرح چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام (IPEF) دانست.
در همین حال، پکن در حال بازار گرمی برای طرح جدید خود است که با هدف اصلاح راهبرد جهانی آن کشور طراحی شده است. چین نتوانسته است به طور موثر با شبکه جهانی اتحادهای آمریکا و نقش آن به عنوان یک ضامن امنیت، مقابله کند، نقشی که از زمان تهاجم روسیه به اوکراین قوی تر شده است. به همین علت است که پکن در حال عملی کردن ابتکار خود در زمینه امنیت جهانی است که اولین بار از سوی شی جین پینگ رئیس جمهور این کشور در مجمع بوآئو برای آسیا ارائه شد، اما تاکنون ابعاد آن نامشخص بوده است.
ارزیابی طرح اقتصادی آمریکا
چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام برای نخستین بار در سال گذشته مطرح شد. ایده چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام از سوی مقامات آمریکایی با هدف پر کردن حفره به وجود آمده در راهبرد این کشور در منطقه هند و اقیانوس آرام پس از خروج دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا از «توافق جامع و مترقی شراکت ترانس پاسیفیک» (CPTPP) در سال 2017 میلادی مطرح شد. این اقدام ترامپ مورد انتقاد بسیاری از شرکای آمریکا در آسیا قرار گرفت و آنها امیدوارند این کشور به زودی به آن توافق بازگردد، اما جو بایدن و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، به طور کلی مخالف توافق جامع شراکت ترانس پاسیفیک (CPTPP) هستند و چنین توافق تجاری را عاملی حتمی در بروز فاجعه سیاسی در داخل آمریکا میدانند. به همین علت بود که چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام طراحی شد تا نوعی برنامه اقتصادی مثبت را پیشنهاد دهد، اما این طرح جایگزینی ضعیفی است که نمیتواند با سرعت روند ادغام اقتصادی بیشتر کشورهای آسیایی با چین چندان مقابله کند.
کورت کمبل، هماهنگ کننده امور آسیا در شورای امنیت ملی آمریکا اخیراً اعلام کرد که ایجاد روابط عمیقتر با آسه آن اولویت اصلی بایدن برای سال ۲۰۲۲ خواهد بود، امری که میتوان آن را به رسمیت شناختن دیرهنگام منطقه به عنوان میدان نبرد حیاتی در رقابت چین و آمریکا تلقی کرد. با این حال، طالع طرح چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام IPEF چندان بلند و امیدوارکننده نیست. این طرح بر حوزههای متفاوتی از زنجیره تامین و انرژی پاک گرفته تا مالیات و فساد و همچنین قوانین جدید برای تجارت «عادلانه و انعطافپذیر» تمرکز دارد. اما به طور سنتی، کشورهای نوظهوری مانند کشورهای آسه آن اینگونه الزامات طاقت فرسا را در مقابل دریافت امتیازاتی از قبیل کاهش تعرفهها و دسترسی به بازار امضا میکنند اما از آنجا که این دولتها وعده دادهاند که از کارگران و تولیدکنندگان داخلی حمایت کنند و این امر مستلزم محافظت از آنها در برابر رقبای خارجی است، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام، هیچ امکانی را برای دسترسی آمریکا به بازار این کشورها فراهم نمیکند. برای کشورهای عضو آسه آن، این یک معامله اقتصادی تماما ضرر و بدون سود است.
در واقع واشنگتن توافقی را ارائه میدهد که عده کمیخواهان آن هستند. ممکن است اقتصادهای پیشرفتهای مانند استرالیا، ژاپن و نیوزلند به دلیل روابط نزدیک ژئوپلیتیکی با آمریکا وارد این توافق شوند. سنگاپور نیز ممکن است این کار را انجام دهد، اما اینکه آیا کشورهای دارای مواضع نامعلوم مانند اندونزی، مالزی، فیلیپین و تایلند هم این کار را انجام خواهند داد، همچنان در هالهای از تردید باقی مانده است، چه رسد به کشورهای کوچکتر اقیانوس آرام مانند جزایر سلیمان، که معاملات اخیرشان با چین بسیار محل بحث بوده است. در هر صورت این چارچوب به تغییر توازن اساسی اقتصادی بین آمریکا و چین کمک چندانی نخواهد کرد و چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام در نهایت دولت بایدن را به همان راهبرد قدیمیو نامتعادل یعنی تمرکز بر تقویت نفوذ منطقهای از طریق عنصر نظامیو امنیت، متکی خواهد کرد.
ارزیابی طرح امنیتی چین
مشکل چین برعکس مشکل آمریکا است. این کشور نفوذ اقتصادی زیادی دارد و در حال افزایش قدرت نظامیاست اما از شبکه گسترده اتحادها و شراکتهایی که به آمریکا امکان نفوذ امنیتی لازم را میدهد، برخوردار نیست. علاوه بر این، چین از مزایایی حاصل از ایجاد بسیاری از معماریهای امنیتی موجود جهان محروم است. پکن عملکرد این نوع قدرت آمریکا را در جریان کارزار نسبتاً موفق واشنگتن در مقابل روسیه از طریق سازمان ملل متحد و نهادهای تحت رهبری آمریکا مانند ناتو در جنگ اوکراین مشاهده کرده است. به همین علت بود که شی جین پینگ، طرحهای چین برای توسعه ابتکار امنیت جهانی (GSI) را اعلام کرد. طرحهایی که به گفته او به «ساخت یک طرح امنیتی متعادل، موثر و پایدار» و «رد ذهنیت جنگ سرد، مخالفت با یکجانبهگرایی، و نه به سیاست گروهی و رویارویی بلوکی» منجر میشود. اما جزئیات چنین طرحهایی مبهم باقی مانده است.
اینکه چرا چین به چنین طرحی نیاز دارد، واضح است. این کشور از بابت نظم جهانی پس از جنگ اوکراین نگران است. پکن احساس میکند با توجه به رقابتش با آمریکا، بهویژه در آسیا، گزینه دیگری جز حمایت از مسکو در اختیار ندارد. از آنجایی که واشنگتن اخیراً یک راهبرد جدید در هند-اقیانوس آرام برای مقابله با پکن ایجاد کرده است، بنابراین پکن احساس میکند به یک راهبرد جهانی جدید برای مقابله با واشنگتن نیاز دارد. اندکی پس از سخنرانی شی، وزیر خارجه چین، وانگ یی، گفت چین قصد دارد «طرح امنیتی منطقهای جدیدی ایجاد کند» که به «حفظ مشترک صلح و ثبات در آسیا» کمک کند.
چند هفته بعد، معاون وزیر امور خارجه چین، سخنان آشکارتری ایراد و خاطرنشان کرد چین به زودی «گامهای فعالی برای عملیاتی کردن ابتکار امنیت جهانی بر خواهد داشت». برخی از استدلالهای این مقام چینی در واکنش مستقیم به جنگ اوکراین بود. به عنوان مثال، ادعای او مبنی بر اینکه ابتکار امنیت جهانی با «تحریمهای یکجانبه» مخالفت خواهد کرد با موضوع اوکراین مرتبط بود. استفاده بی سابقه از ابزار تحریم از سوی غرب علیه روسیه، چین را نگران کرده است، زیرا این کشور از این میترسد که در صورت حمله به تایوان، از این ابزارها علیه چین نیز استفاده شود.
چین ابتکار امنیت جهانی خود را با هدف تجمیع تلاشها برای به دست آوردن دوستان جهانی و در عین حال، عقب راندن آمریکا از تلاش برای هدف قرار دادن چین از طریق گروههایی مانند گفتگوی چهارجانبه امنیتی مطرح میکند. در مجموع، این اقدام چین ممکن است برای کشورهای نوظهور در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین که بسیاری از آنها نسبت به آنچه که استانداردهای دوگانه غربی و فراخوان برای رعایت امور اخلاقی پس از تهاجم به اوکراین بدبین هستند، جذابیت خوبی داشته باشد.
با این حال، طرح ابتکار امنیت جهانی چین بعید است در نیل به اهداف اصلی خود یعنی جایگزینی چین به جای آمریکا به عنوان بازیگر پیشرو امنیتی جهان یا دستکم، منطقه موفق شود. تقریباً همه رهبران کشورهای آسیای جنوب شرقی مشتاق هستند که آمریکا همچنان به ایفای نقش اصلی خود در امور مربوط به امنیت و اقتصاد آسیا ادامه دهد. تقریباً هر کشوری که در مجاورت چین است از آینده هژمونی این کشور میترسد. در مورد مسائلی مانند دریای جنوبی چین، این کشورها به سختی آموختهاند که چین میتواند تهاجمیو قهرآمیز عمل کند و در قبال کشورهای کوچکتری که به نظر میرسد سد راهش هستند، تحمل کمیدارد.
دورنمای ابتکارات جدید
حتی اگر ابتکارات جدید واشنگتن و ابتکار پکن موفق نشوند، صرف وجود پروژههای معیوبی مانند طرح “چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام” آمریکا و “ابتکار امنیت جهانی” چین بازتاب جالبی در مورد آینده آسیا در پرتو رقابت قدرتهای بزرگ ارائه میکند. این دو ابتکار نشان میدهد که چین و آمریکا حداقل از ضعفهای نسبی خود آگاه هستند و سعی میکنند با جذابتر نشان دادن خود، سازگاری لازم را با شرکای بالقوه پیدا کنند. اما از نظر آمریکا، طرح چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام صرفاً تاکیدی بر این است که واشنگتن دیگر مایل نیست بار اقتصادی را که در طول تاریخ به عنوان ابرقدرت به دوش کشیده است، بیش از این به دوش بکشد، بهویژه اگر این کار مخاطرات سیاسی داخلی داشته باشد. برای چین هم، علایم کمی وجود دارد که نشان دهد این کشور آماده است نقش امنیتی جهانی را بر عهده بگیرد.
همانطور که بحران اوکراین نشان داد، چین و آمریکا در مناسباتی با یکدیگر درگیر هستند و هیچ شکلی از اعتماد میان آنها وجود ندارند، کانالهای ارتباطی بستهاند و فرصتها برای همکاری بسیار کم است. این وضعیت به احتمال زیاد در آینده بدتر میشود. با تمرکز دولت بایدن بر اوکراین و تا زمان مشخص شدن نتایج انتخابات کنگره حزب ملی چین و انتخابات میان دوره ای آمریکا در اواخر سال جاری، ممکن است خصومتها به صورت ثابت به قوت خود باقی بماند. اما رقابت باز، تند و شدید احتمالاً به سرعت پس از آن مقطع از سر گرفته خواهد شد.