از زمانی که رئیس جمهور شی جین پینگ زمام رهبری را در سال 2013 به دست گرفت چین مجموعهای از ابتکارعملها، ایدهها و استانداردها را مطرح کرده که در حال حاضر رقیب قدرتمندی برای نظام لیبرال است و چین را در آینده قابل پیش بینی قادر میسازد زمام رهبری بین المللی را برعهده بگیرد.
به گزارش نباءخبر،چین به عنوان برجستهترین قدرت در این نظام بین المللی جدید به ویژه در سطح اقتصادی ظاهر شده است. مهمتر اینکه چین در واقع به دنبال آن است که محور این نظام جدید و کثرتگرای بین المللی باشد.
کشوری که معمار است نه بازیگر
نویسنده: دانه العنزی
از زمان بحران مالی بین المللی در سال 2008 به نظر رسید که یک نظام بین المللی جدید در حال شکل گیری است. به این ترتیب که سیطره غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا در ازای تحول اقتصادی و سیاسی آشکار به نفع آسیا و به ویژه چین کاهش قابل ملاحظه ای داشت.
در قبال کاهش آشکار سطیره آمریکا در جهان از سال 2008 به بعد به علاوه ظهور بسیاری از تغییرات و چالشهای بین المللی مانند افزایش نقش شرکتهای چند ملیتی، گسترش بحران آب و هوا و مهاجرت نظام بینالمللی کثرتگرای جدید شکل گرفت.
اما در این میان چین به عنوان برجستهترین قدرت در این نظام بین المللی جدید به ویژه در سطح اقتصادی ظاهر شده است. مهمتر اینکه چین در واقع به دنبال آن است که محور این نظام جدید و کثرتگرای بین المللی باشد.
از زمانی که رئیس جمهور شی جین پینگ زمام رهبری را در سال 2013 به دست گرفت چین مجموعهای از ابتکارعملها، ایدهها و استانداردها را مطرح کرده که در حال حاضر رقیب قدرتمندی برای نظام لیبرال است و چین را در آینده قابل پیش بینی قادر میسازد زمام رهبری بین المللی را برعهده بگیرد.
در راس این ابتکارعملها ابتکارعمل اقتصادی کمربند و جاده قرار دارد که بسیار عظیم و بیسابقه در طول تاریخ به شمار میرود. به صورت داوطلبانه حدود ۲۰۰ کشور از پنج قاره به این ابتکارعمل پیوستند.
از عوامل مهم جذب شدن به آن موفقیت چشمگیر چین در اجرایی کردنش است. به این ترتیب که تجربه اقتصادی شگفتانگیز چین بر تلفیق نظامهای سوسیالیستی و سرمایهداری و عدم کنترل کامل مکانیسمهای بازار به منظور حفظ آرامش و امنیت اجتماعی و فراهم کردن فرصتهای شغلی متبتنی بوده است.
پنج اصل سیاست خارجی چین به ویژه اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها از ارکان اصلی این ابتکارعمل هستند. این عامل یکی دیگر از عوامل جذابیتهای مهم برای این ابتکار عمل و برای چین به عنوان یک الگو است.
دو بحران همهگیری کرونا و جنگ روسیه – اوکراین بحرانهایی بودند که این نظام بین المللی جدید به رهبری ضمنی چین را به وضوح برملا کردند. درخصوص جنگ اوکراین درمییابیم که اقتصاد چین در میان معدود اقتصادهای جهان بود که بسیار منسجم باقی ماند. فراتر اینکه موضع سیاسی چین منسجم و ثابت باقی ماند و بلوک غرب را با تحریمها علیه روسیه به چالش کشید.
در آخر میتوانیم بگوییم نظام بین الملل در چارچوب یک نظم بین المللی کثرت گرای جدید به رهبری چین قرار دارد یا اینکه چین مرکز ثقل و تعادل اصلی آن است. همانطور که در سطح ژئوپلیتیک و سیاسی نفوذ نرم چین به طرز شگفت انگیزی در حال گسترش در سطح جهان است.