از نگاه کارشناسان، پشتوانه این طرح قدرت صنعتی اقتصاد چین و توان سرمایهگذاری آن است. این طرح میتواند به همراه قدرت نظامی چین، به هژمونی این کشور در آسیای شرقی بیانجامد و در نهایت با تفوق بر مسیرهای تجاری خشکی و آبی اوراسیا، چین را به سوی قدرت برتر در اقتصاد جهانی رهنمون کند.
به گزارش نبأخبر،پایگاه خبری گلوبال تایمز در گزارشی به مناسبت دهمین سالگرد ابتکار «کمربند و جاده» نوشت: این طرح سبب توسعه همکاری برد-برد بین چین و کشورهای حاشیه این کمربند شده و موجبات افزایش رضایت مردم را در این کشورها افزایش می دهد.
مایا ماجوئران، رئیس ابتکار کمربند جاده در سریلانکا در مصاحبه ای با این رسانه چینی می گوید این طرح که در جنوب آسیا از اهمیت فراوانی برخوردار است، می تواند نقش مهمی را در توسعه زیرساختها، افزایش سرمایه گذاری و اشتغال زایی ایفا کند.
مایا ماجوئران می گوید این طرح یک بزرگراه مهم در سریلانکا به شمار می آید و به رغم ادعای منتقدان غربی که می گویند چین کشورها را در دام بدهی می اندازد، منافع فراوانی را برای سریلانکا به دنبال خواهد داشت.
وی تصریح کرد این ابتکار می تواند زمینه برای توسعه اقتصادی را به دنبال داشته باشد.
به استناد گزارشهای خبری آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی رو به رو است و بازیگران مختلف این پهنه جغرافیایی، طرحهایی را در راستای تامین اهداف خود و نیز منافع جمعی در مناطق مختلف آن ارائه میدهند. چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی، طرح احیای جاده ابریشم را مطرح کرده است.
این طرح که از سوی «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین در پاییز ۲۰۱۳ (۱۳۹۲) به ترتیب در جریان دیدارهایی از قزاقستان و اندونزی ارائه شد، از دو بخش «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و ساخت «جاده ابریشم دریایی در قرن بیست و یکم» تشکیل میشود. این طرح در نهایت با عنوان «یک کمربند – یک جاده» به جهان معرفی شد.
بنابراین در یک توضیح نسبتا ساده و واضح، «ابتکار کمربند و جاده» نامیده میشود، دو بال دارد:نخست، «کمربند» آن از «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» گرفته شده است که شامل شبکهای طراحی شده از جادههای فراسرزمینی و خطوط راه آهن، لولههای نفت و گاز و دیگر پروژههای زیرساختی است که از شهر شیئان در مرکز چین آغاز و سراسر آسیای میانه را در مینوردد و سرانجام به مناطق دوردستی چون مسکو، روتردام و ونیز میرسد.
دوم، «جاده» آن نیز همان «جاده ابریشم قرن بیست ویکم» است و مسیرهای دریایی از جنوب شرقی آسیا به جنوب آسیا و سپس خاورمیانه و آفریقا را در برمیگیرد.
چین با طرح کمربند و جاده به دنبال چیست؟
به باور کارشناسان، چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، چند دهه رشد مستمر و پرشتاب اقتصادی را تجربه کرده و برای استمرار بخشیدن به روند خیزش خود به عنوان قدرتی جهانی و رفع تنگناهای پیش روی اقتصاد صادرات محور خود، به شدت به امنیت بخشی به منابع عرضه انرژی وارداتی وابسته است. در همین راستا مقامهای پکن چند سالی است که این ابتکاری بینالمللی را در چارچوب احیای جاده ابریشم با جدیت دنبال میکنند.
بنابراین چین با این طرح، اهداف بزرگی در زمینه رشد اقتصادی به خصوص امنیت انرژی، گسترش حوزه نفوذ و تاثیرگذاری در مناطق مختلف، دسترسی به بازارهای جهانی و نیز ایجاد راههای ارتباطی و حمل ونقل مقرون به صرفهتر را دنبال میکند. در نتیجه، این ایده به دنبال تسهیل و تامین انتقال انرژی، کالا و نزدیک کردن نقاط مختلف کره خاکی به کشور چین است.
از نگاه کارشناسان، پشتوانه این طرح قدرت صنعتی اقتصاد چین و توان سرمایهگذاری آن است. این طرح میتواند به همراه قدرت نظامی چین، به هژمونی این کشور در آسیای شرقی بیانجامد و در نهایت با تفوق بر مسیرهای تجاری خشکی و آبی اوراسیا، چین را به سوی قدرت برتر در اقتصاد جهانی رهنمون کند.
این طرح البته موافقان و مخالفان نیز دارد. موافقان این طرح، آن را راهی برای ارتباط زیرساختی کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه، کمک به رشد اقتصادی این کشورها و رونق تجارت بینالمللی میدانند.
آنها طرح یک کمربند و یک جاده را یک بازی با حاصل جمع صفر تلقی نمیکنند که تنها چین برنده این بازی باشد بلکه چین از طریق طرح کمربند و جاده بهدنبال قوی کردن بلوک شرق در جهان است؛ موضوعی که هدف راهبردی این طرح است. بنابراین، چین میتواند آغازگر جنبشی باشد که رونق اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را به کشورهای شرقی بازگرداند. کسانیکه به این شکل فکر میکنند، این پروژه را تنها به جنبههای اقتصادی محدود نمیبینند. از دید آنها این طرح یک برنامه عظیم چند بعدی و چند جنبهای با چشماندازهای بینالمللی بلندمدت است.
منتقدان این طرح چه می گویند؟
به استناد گزارشهای خبری، مخالفان این طرح مهمترین دغدغه و نگرانیشان به وامهای «محرمانه و بدون انتشار جزئیات» چین به کشورهای در حال توسعه و عواقب ناتوانی در پرداخت دیون ارتباط مییابد که از آن تحت عنوان «تله وام» نام میبرند.
از نگاه آنان، در صورت ناتوانی کشوری در در بازپرداخت وامها هنگام سررسید، داراییها و زیرساختهای آن کشور در اختیار چین قرار میگیرد که نمونه آن، وام ۳۶۱ میلیون دلاری اگزیمبانک چین به سریلانکا بود. از آنجا که سریلانکا نتوانست آن را سر موعد بازپرداخت کند، بندر هامبنتوتا به مدت ۹۹ سال در اجاره چین رفت.
اندیشکده Anbound در گزارشی «نگران کنندهترین» چالش پیش روی این تعهد بزرگ را آن میداند که کشورهای دریافت کننده از بازپرداخت بدهی خودداری کنند.
البته چین در برهه همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) که برخی اجرای پروژهها و بازپرداخت وامها به تعویق افتادهبود، نشان داد که این نگرانی بیشتر ساختگی و در راستای پروژه چینهراسی است. در ماه آوریل در بحبوحه درخواستهای فزاینده بدهکاران برای کمک، «گروه ۲۰» که چین را نیز در بر میگیرد، موافقت کرد که به ۷۳ کشور اجازه دهد تا پرداختهای بدهی به مبلغ ۱۲ تا ۱۴ میلیارد دلار را تا پایان سال متوقف کنند.
این پروژه چینهراسی در ایران نیز به عنوان کشوری که در نقطه مرکزی وکلیدی طرح واقع شده، بارها اجرایی شدهاست. پس از سفر چندماه پیش شی جین پینگ به عربستان، برخی نقشهای را نشان میدهند و ایران را از جاده ابریشم بیرون میدانند. بعضی هم از مبنای تحلیل خود را نمودارهای ارائه شده توسط کشورهای ثالث قرار دادهاند تا روابط تهران- پکن را تیره و در مسیر پیشبرد پروژه سنگاندازی کنند.
این در حالی است که از یک سو با توجه به ظرفیتهای فرهنگی و توان ژئواستراتژیک ایران و همچنین سابقه دوستی درازمدت و عمیق بین ایران- چین و دیگر کشورهای حاضر در پروژه، نقش ایران در این پروژه غیر قابل انکار خواهد بود.