انتخابات ریاست جمهوری در ترکیه، نه تنها برای مردم این کشور بلکه برای منطقه و جهان نیز اهمیت دارد، چرا که روند و مسیر تحولات در غرب آسیا، منطقه قفقاز، شمال آفریقا و حتی آینده جنگ اوکراین را هم ترسیم می کند. پس بدیهی است که به طریق اولی این انتخابات روی همسایگان ترکیه و به شکل مشخص مناسبات دوجانبه تهران – آنکارا اثرگذار باشد تا جایی که منافع ایران در مناطق پیرامونی از قره باغ گرفته تا سوریه و عراق به شکل مستقیمی با پیروزی اردوغان یا کمال اوغلو قلیچدار اوغلو گره خورده است.
به گزارش نبأخبر،رحمن قهرمانپور تحلیلگر سیاسی ، معتقد است که حتی اگر نهایتاً کمال قلیچدار اوغلو با پیروزی در انتخابات به دنبال تغییر برخی از سیاست های اردوغان باشد، این تغییر به ناگاه و فوری روی نخواهد داد، بلکه به یک بازه زمانی و دوره گذار نیاز دارد. به همین دلیل بازگشت به سنت کمالیستی، اولاً به صورت تمام و صد در صدی اجرا نخواهد شد و ثانیا به صورت فوری و کوتاه مدت محقق نمی شود. پس قرار نیست که با پیروزی کمال قلیچدار اوغلو همه چیز به ناگاه در منطقه تغییر پیدا کند.
جمهوری اسلامی ایران همچون دیگر کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به انتخابات ریاست جمهوری فردا یکشنبه ترکیه چشم دوخته است. تهران به خوبی می داند خروجی این انتخابات چه معنایی برای منافع و امنیت ملی اش در بر خواهد داشت. از شواهد امر چنین برمیآید که ایران علیرغم سکوت سیاسی و دیپلماتیک و عدم حمایت آشکار از اردوغان در جریان رقابت های انتخاباتی، طی چند ماه گذشته تهران به صورت چراغ خاموش در دوگانه «اردوغان – اغلو»، جانب رئیس جمهور فعلی ترکیه را گرفته است. چون ایران بی میل به تداوم مسیر اردوغان نیست. در همین رابطه تلاشهای مشترک مسکو و تهران با هدف عادی سازی روابط دمشق – آنکارا از طریق ائتلاف چهارگانه (روسیه – ترکیه – ایران – سوریه)، نشان می دهد که اکنون روسیه و ایران بیمناک از به هم خوردن موازنه سیاسی اردوغان بین تهران و مسکو با واشنگتن و ناتو هستند. در این رابطه برخی پیروزی کمال قلیچدار اوغلو را مترداف تقویت حوزه نفوذ غرب با محوریت ناتو و آمریکا در ترکیه و کنار مرزهای ایران می دانند. اما به واقع پیروزی کمال قلیچدار اوغلو و شکست اردوغان چنین معنایی را در سیاست خارجی به دنبال خواهد داشت یا خیر؟ این سوالی است که پاسخش در گفت و گو با رحمن قهرمانپور پی گرفته شده است. در گپ و گفتی که با این تحلیلگر ارشد مسائل ترکیه داشتیم، سعی شده از منظر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران هر دو سناریو پیروزی و شکست رجب طیب اردوغان و تاثیر آن بر تغییر سیاست خارجی منطقه ای ترکیه و آینده مناسبات تهران – آنکارا را به بوته تحلیل ببریم.
انتخابات فردا یکشنبه ریاست جمهوری در ترکیه، نه تنها برای مردم این کشور بلکه برای منطقه و جهان نیز اهمیت دارد، چرا که روند و مسیر تحولات در غرب آسیا، منطقه قفقاز، شمال آفریقا و حتی آینده جنگ اوکراین را هم ترسیم می کند. پس بدیهی است که به طریق اولی این انتخابات روی همسایگان ترکیه و به شکل مشخص مناسبات دوجانبه تهران – آنکارا اثرگذار باشد تا جایی که منافع ایران در مناطق پیرامونی از قره باغ گرفته تا سوریه و عراق به شکل مستقیمی با پیروزی اردوغان یا کمال اوغلو قلیچدار اوغلو گره خورده است. از این منظر و به باور شما اساسا اهمیت و تاثیر این انتخابات بر منافع ایران تا چه حد جدی است؟
کوتاه می گویم تاثیرات به شدت جدی است اما این تاثیرات آنی نخواهد بود.
به آنی بودن تاثیرات انتخابات ترکیه بر منافع ایران خواهیم پرداخت ولی عجالتا میزان اثر چقدر است؟
واقعیت غیرقابل انکار این است که به هر روی پیروزی اردوغان و یا قلیچدار اوغلو در انتخابات فردا یکشنبه واجد فرصت ها و چالش های خاص خود برای ایران خواهد بود و از این منظر دولتمردان، تصمیم سازان و تصمیم گیران سیاست خارجی کشورمان باید با لحاظ کردن این تفاوت ها، سیاست خارجی ایران را در برابر تغییرات احتمالی در کشور همسایه ترکیه، چه با پیروزی اردوغان و چه اغلو آماده کنند. به ویژه که شاید ترکیه مهمترین همسایه ای است که روی تمام مناسبات جمهوری اسلامی ایران تاثیر مستقیم دارد تا جایی که موضوع آب و هوا و محیط زیست ما هم به تحولات و عملکرد دولت در ترکیه گره خورده است. پس بدیهی است که این انتخابات و هرگونه تغییر و تحولی در ترکیه به شکل مستقیم روی مناسبات منطقهای، سیاست خارجی و حتی رویکردهای نظامی و دفاعی ایران اثر خود را دارد. اما اگر به شکل مصداقی و جزئی به این انتخابات ورود کنیم تا میزان اثرگذاری اش بر منافع ایران را بسنجیم باید به تفاوت فرصت ها و تهدیدهای پیروزی اردوغان و یا کمال قلیچدار اوغلو در انتخابات فردا یکشنبه و تاثیر هر کدام بر منافع جمهوری اسلامی ایران بپردازیم تا اهمیت انتخابات ترکیه برای ایران قدری روشنتر شود که چرا …
جناب قهرمانپور روی نکته مهمی دست گذاشتید. آیا فضای دوقطبی انتخاباتی در ترکیه نوعی دو قطبی را هم در فضای تحلیلی و رسانه ای ایران ایجاد نکرده است که برخی به شکل جدی طرفدار پیروزی اردوغان هستند و آن را سناریوی مطلوب برای ایران می دانند و به عکس، برخی هم تنها راه بهبودی مناسبات ایران و ترکیه را پیروزی کمال قلیچدار اوغلو می دانند؟
اتفاقا نکته مهم همین جا است که نباید تحت تاثیر فضای رادیکال تبلیغاتی و کارزارهای انتخاباتی ترکیه قرار بگیریم و یک نگاه سیاه و سفید و صفر و صد به نامزدها و کاندیداها و به خصوص دو رقیب اصلی داشته باشیم. پس جا دارد در یک ارزیابی و برسی تحلیلی از مطلق انگاری در رابطه با دو نامزد و رقیب اصلی انتخابات ترکیه خودداری کنیم و اینگونه تصور نکنیم که یکطرف برای ایران شر مطلق و یکطرف برای منافع ما خیر مطلق است. ما باید ببینیم که ما دنبال چه آورده، خروجی و نتیجه ای در انتخابات ترکیه هستیم. فارغ از اینکه جواب این پرسش چه خواهد بود که رجب طیب اردوغان پیروز شود برای منافع ایران بهتر است یا کمال قلیچدار اوغلو، سوال مهم تر و جدی تر اینجا است که آیا یک ترکیه دموکراتیکتر و باثباتتر، تهدیداتش از جهاتی برای جمهوری اسلامی ایران و کل منطقه و جهان کمتر نخواهد بود؟! چرا. ولی در ادامه جواب همین سوال باید گفت که در عین حال این ترکیه دموکراتیکتر قطعاً به دموکراسی غرب نزدیکتر خواهد شد. پس می بینید که ما در یک جایی با ترکیه تضاد منافع داریم و در یک جای دیگر نیز اشتراک منافع داریم.
قدری درباره کلیات شما روشنگری کنیم که منظورتان از ترکیه باثبات تر و دموکراتیک تر، پیروزی کمال قلیچدار اوغلو ست که می تواند ترکیه را به بلوک غرب نزدیک تر کند و ترکیه با ثبات کمتر هم مترادف با پیروزی اردوغان خواهد بود. غیر از این است؟
بله. اردوغان و متحدانش نماد یک ناسیونالیسم محافظهکاری هستند که معتقدند قدرت ترکیه در این است که در آفریقا، قفقاز و مناطقی پیرامونی خود حضور داشته باشد، اروپا و آمریکا را هر از گاهی به چالش بکشد، در داخل کردها را سرکوب کند و روابط نزدیک و البته کنترل شده ای را با روسیه و ایران برقرار نماید؛ در مقابل قلیچدار اوغلو که برآمده از تحولی است که در حزب جمهوری خلق اتفاق افتاده است و به دنبال این است که یک ترکیه دموکراتیک ایجاد کنند که در آن تنوع به رسمیت شناخته شود.
اما در مجموع شما کدام سناریو را برای تهران بهتر می دانید، پیروزی اردوغان یا اوغلو؟
واقعاً نمی توان به صورت تک کلمه ای به این سوال پاسخ داد و گفت پیروزی اردوغان برای منافع ایران بهتر است یا قلیچدار اوغلو. به خصوص آنکه در ایران هم تعاریف متفاوت، متعدد، متنوع و گاه متضادی از منافع و امنیت کشور مطرح میشود و هر کدام از زاویه دید سیاسی خود به موضوع منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نگاه می کنند. با توجه به همین اختلافات است که برخی پیرو سوال اول شما، پیروزی مجدد اردوغان را در راستای منافع ایران تعریف میکنند و برخی به عکس، پیروزی کمال قلیچدار اوغلو را سناریوی مطلوب تری برای تحقق منافع ایران می دانند.
در کل من اعتقاد دارم که آقای اردوغان برای ما یک تهدید بزرگ و درعینحال یک فرصت بزرگ است؛ چراکه او در دوران تحریمها علیه ایران در برابر آمریکا ایستادگی کرد و تحریمها را اعمال نکرد و به هالک بانک اجازه داد که تحریمهای ایالات متحده را دور بزند تا جایی که باعث شد هالک بانک چندین میلیارد دلار در آمریکا جریمه شود و رئیس آن دستگیر شود. هیچ مقام سیاسی و هیچ کشوری حاضر نیست این ریسک را انجام دهد. وقتی اردوغان در اوج تحریمها میگوید مسئله انتقال سوخت ایران را حل میکنیم و یا در قطع نامه تحریمی علیه ما رأی منفی میدهند، حکایت از این دارد که اردوغان برای ما به خصوص در حوزه تحریمی یک فرصت بوده است، اما در عین حال همین اردوغان می تواند یک تهدید هم باشد. چون همین اردوغان به خاطر بلندپروازی در جنگ قرهباغ به علی اف کمک میکند و در عراق و در سنجار با ایران و نیورهای همسو مانند حشد الشعبی درگیر میشود و یا در سوریه، ارتش ترکیه وارد مناطقی از این کشور (سوریه) میشود و به دنبال آن ترکیه در دیگر مناطق سوریه علیه ایران وارد عمل شد و حتی با نیروهای حزب الله هم درگیری مستقیم پیدا کرد.
و کمال قلیچدا اغلو چطور؟
کمال قلیچدار اوغلو در قیاس با اردوغان برای ایران، هم تهدیدات کمتری دارد و هم فرصتهای کمتری.
چرا؟
چون قلیچدار اغلو پیرو سنت کمالیستی و همان شعار معروف آتاتورک است که می گوید، «صلح در خانه همان صلح در بیرون است.» اردوغان از سال ۲۰۱۰ به بعد خلاف این سنت آتاتورکی عمل کرد و قلیچدار اوغلو تلاش میکند تا سیاست ترکیه را به همان مدار کمالیسم سابق بازگرداند. پس در واقع کمال قلیچدار اوغلو اهل ریسک و خطر کردن مانند اردوغان نیست و از همان آغاز جنگ داخلی درسوریه هم به کررات گفته بود که سیاست اردوغان در سوریه اشتباه است. به همین دلیل طیف گسترده ای از جریان های ضدجنگ و صلح طلب در ترکیه اکنون بدنه آرای قلیچدار اوغلو را تشکیل میدهند. چون قلیچدار اوغلو نمیخواهد مثل اردوغان ریسک کند و به تبعش تهدید کمتری برای ایران در منطقه دارد، فرصتهای او نیز به همان اندازه برای تهران کم است. یعنی اگر روزی برسد که ما نیاز داشته باشیم که قلیچدار اوغلو یا باباجان در مقابل غرب بایستند و تحریمها را دور بزنند؛ آنها همچنین ریسکی نخواهند کرد.
به افتراقات و نقاط اختلافی سیاست اردوغان و قلیچدار اوغلو مشخصا در قبال ایران اشاره کردید، اما به همان سوال قبلی بازگردیم. آیا بر مبنای فضای دوقطبی ترکیه و تقابل «اردوغان – اوغلو» باید بپذیریم که در صورت پیروزی جریان اپوزیسیون به ناگاه سنت کمالیستی و آتاترکی دوباره اعمال خواهد شد و دست ایران در پوست گردو می ماند؟
به سوال مهمی اشاره کردید. در این رابطه باید به دو نکته اشاره کرد. اول این که گفته ها، مواضع و شعارهای انتخاباتی در فضای رقابتی کاملاً متفاوت از دوره به قدرت رسیدن افراد است. اگر کمال قلیچدار اوغلو در انتخابات فردا به قدرت برسد با واقعیت های میدانی، هم در داخل، هم در منطقه و هم در مناسبات جهانی روبه رو خواهد بود. آن زمان دیگر شعار جواب نمی دهد. باید برای حل و فصل تک به تک چالش ها، مشکلات و بحران ها از شعار عبور کند و سیاست های عینی و کاربردی را به کار ببرد. پس این امکان وجود دارد که بر خلاف دوره رقابت های انتخاباتی در مواردی کمال قلیچدار اوغلو در همان مسیر اردوغان گام بردارد. برای مثال زمانی که ترامپ در آمریکا به قدرت رسید علیرغم همه ناسزاهایی که به اوباما میگفت، در عمل همان سیاستی را در مقابل چین در پیش گرفت که اوباما دنبال میکرد. همینطور بایدن؛ رئیس جمهور فعلی ایالات متحده نیز با وجود تنش هایی که با ترامپ داشت، همان مسیر را برای خروج از افغانستان ادامه داد. حتی در قبال برجام و ایران هم مشابه همان سیاست ترامپ پی گرفته شد. درنتیجه اغلو هم نمیتواند از فرصتهایی که اردوغان به وجود آورده و برای آنها هزینه کرده است به راحتی بگذرد.
پس اگر چه جهتگیری سیاست خارجی ترکیه ممکن است تغییر نکند، اما اولویتهای آن تغییر خواهد کرد. در عین حال باید به این نکته مهم نیست اشاره کرد که حتی اگر نهایتاً کمال قلیچدار اوغلو با پیروزی در انتخابات به دنبال تغییر برخی از سیاست های اردوغان باشد، این تغییر به ناگاه و فوری روی نخواهد داد، بلکه به یک بازه زمانی و دوره گذار نیاز دارد. به همین دلیل بازگشت به سنت کمالیستی، اولاً به صورت تمام و صد در صدی اجرا نخواهد شد و ثانیا به صورت فوری و کوتاه مدت محقق نمی شود. پس قرار نیست که با پیروزی کمال قلیچدار اوغلو همه چیز به ناگاه در منطقه تغییر پیدا کند. ناگفته نماند که اردوغان نزدیک ۲۰ سال است در قدرت حضور دارد و تقریباً رویه کنونی نتیجه دو دهه آزمون و خطا و صرف هزینه بسیار از جیب مردم ترکیه است و به موازات آن کمال قلیچدار اوغلو، سیاستمداری است که تازه می خواهد الفبای حوزه سیاست ورزی و کشورداری را بیاموزید. پس طبیعی است که قرار نیست همه آن چیزی که اردوغان طراحی کرده و به پیش برده است در صورت پیروزی اغلو به یکباره کنار گذاشته شود.
ضمنا سیستم بروکراسی و بروکراتیک در هر کشوری یک مانع برای فرسایشی شدن تغییرات از نگاه رهبر جدید است. از همه مهم تر کمال قلیچدار اوغلو برآمده از یک ائتلاف چند حزبی است. در نتیجه اگر او (کمال قلیچدار اوغلو) می خواهد این ائتلاف پابرجا بماند باید نظرات، منافع و دیدگاههای تمام احزاب حاضر در ائتلاف اپوزیسیون را مدنظر قرار دهد. لذا طبیعی است که نمی توان این انتظار را داشت کمال قلیچدار اوغلو به سرعت سیاستهای منطقهای ترکیه را از ریل خود خارج کند و با بر هم زدن توازن بین روسیه و ایران با ناتو و آمریکا، اصطلاحا دست تهران و یا حتی مسکو را در پوست گردو بگذارد.
آنگونه که از فضای سیاسی و دیپلماتیک مشخص است تهران و مسکو به دنبال حمایت خود از اردوغان و پیروزی مجدد او در انتخابات ریاست جمهوری هستند. مشخصا در هفتهها و ماههای منتهی به انتخابات، روسیه و ایران سعی کردند در قالب ائتلاف چهار گانه (روسیه، سوریه، ایران و ترکیه) با برگ برنده عادی سازی مناسبات آنکارا – دمشق، حمایت خود را از اردوغان داشته باشند. البته برخی هم معتقدند اساسا چرخش، نرمش و انعطاف اردوغان در قبال تحولات سوریه صرفاً استفاده و کارکرد انتخاباتی دارد. آیا شما هم موافق این نگاه هستید؟
هم خیر، هم بله. چون از یک سو قطعاً به واسطه انتخابات، اردوغان تمایل دارد از موضوع سوریه یا هر موضوع دیگری برای جذب آرا استفاده کند. بنابراین طبیعی است که اردوغان بخواهد از عادی سازی روابط با دمشق در جهت پیروزی در انتخابات سود ببرد. اما در عین حال قطعاً این موضوع فراتر از کارکرد انتخاباتی است. یعنی چالش های سیاسی و بحران اجتماعی و اقتصادی ناشی از تداوم حضور آوارگان سوریه در ترکیه که به اذعان بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان بار مضاعفی در حوزه معیشتی به ترکیه تحمیل کرده است و همچنین نگاههای جریانهای افراطی ناسیونالیست ترک در قبال آوارگان سوریه باعث شده است که اردوغان در یک اصلاح رویه قبلی خود به دنبال بازگشت آوارگان سوری باشد. از طرف دیگر سیاستهای منطقهای اردوغان مشخصا در قبال سوریه هزینه های گزافی را از نظر نظامی، امنیتی، دفاعی و لجستیکی روی دست ترکیه گذاشته است و اینجاست که میتوان گفت که یک فرصت مناسب برای ایران و روسیه شکل گرفته است.
و با پیروزی احتمالی کمال قلیچدار اوغلو این فرصت از بین می رود؟
به نظر من خیر. چون طبق آن چیزی که قبلاً گفتم کمال قلیچدار اوغلو نمیتواند همه آن چیزی که اردوغان ترسیم کرده است را به ناگاه تغییر بدهد. مهم تر اینکه کمال قلیچدار اوغلو از طرفداران جدی خروج ترکیه از سوریه و عدم دخالت در امور این کشور است. اینجا یک فرصت برای ایران خواهد بود، چه با حضور اردوغان و چه با حضور کمال قلیچدار اوغلو در قدرت. البته لازم به یادآوری است که این فرصت به معنای آن نیست که دست ایران در سوریه و منطقه باز می شود و ترکیه به صورت تمام و کمال خود را کنار می کشد.
اتفاقاً در تایید و تبیین نکته شما به نظر میرسد که علیرغم شکلگیری این محور چهارگانه (دمشق – تهران – آنکارا – مسکو)، یک بنبست پیرامون تصحیح کامل سیاست های پیشین ترکیه در قبال سوریه وجود داشته باشد. چون از یک سو دمشق دو پیششرط خروج کامل ارتش ترکیه از خاک سوریه و همچنین قطع کامل حمایت از گروههای تروریستی را مطرح میکند و در مقابل ترکیه هم به موضوع تهدیدات مرزی اشاره دارد. ازاینرو اصرار مداوم آنکارا بر ایجاد یک منطقه امن به عمق ۳۰کیلومتری (۱۸مایلی) در امتداد مرز، چه به تنهایی یا با همکاری دمشق، عملا سبب کندی بهبود روابط دمشق – آنکارا و حتی بن بست در این باره شده است. پس فرصت چندانی برای اصلاح روند قبلی ترکیه در سوریه برای ایران متصور نیستیم؛ به قول شما این روند چه با اردوغان پیش رود و چه با اغلو؟
اتفاق من برخلاف شما این تصور را دارم که کمال قلیچدار اوغلو به واسطه انتقادات جدی خود از تجاوز و دخالت در امور سوریه در صورت پیرزوی به شکل جدیتری موضوع سوریه را به نتیجه خواهد رساند و پیش شرط های دمشق را میپذیرد و اردوغان هم اینگونه خواهد بود. چون قبلا نیز گفتم، هم به واسطه موضوع انتخابات و هم به واسطه مشکلات جدی ساختاری ناشی از آوارگان سوری، واقعا اردوغان هم در صدد اصلاح روند شکستخورده قبلی خود است. در ضمن نباید فراموش کنیم که اردوغان استاد چرخ های ناگهانی است. بنابراین می توان تصور کرد که شاید در مذاکرات پیش رو توافقاتی در این رابطه با نقش افرینی تهران و مسکو شکل بگیرد و صرفاً نمیتوان از بنبست قطعی گفت. هرچند که این مسئله بدون شک زمان بر و فرسایشی خواهد بود. بنابراین باید دید که انتخابات فردا یکشنبه در ترکیه چه نتیجه ای در بر دارد و رئیس جمهور جدید چه عملکردی خواهد داشت؟