در حال حاضر، دولت جو بایدن سعی دارد به هر نحوی شده در ماههای باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عربستان سعودی را به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل بکشاند و آن را دستاورد بزرگی در کارنامه سیاست خارجی خود معرفی کند. بایدن همچنین با سخنان نادرست خود در مورد تأسیس کشور فلسطین، قصد دارد اعتماد بخش بزرگی از افکار عمومی آمریکا را در میان اعراب ومسلمانان بازگرداند که در ماههای اخیر اعتماد خود را به دولت دموکرات از دست دادهاند.
به گزارش نبأخبر،جنگ اخیر غزه بین رژیم صهیونیستی و جنبش حماس، جامعه جهانی را بیش از پیش به سمت حل این مناقشه چند دههای سوق داده است. پس از نشستهای مکرر در شورای امنیت و جهان اسلام برای یافتن راهکاری برای توقف درگیریها در غزه، این بار وزرای خارجه پنج کشور در ریاض دورهم جمع شده بودند تا درباره شرایط سرزمینهای اشغالی رایزنی کنند. در این نشست مشورتی ، شرکتکنندگان بر ضرورت برچیده شدن همه محدودیتها که مانع ورود کمکهای بشردوستانه به نوار غزه است، تأکید کردند. در این نشست، وزرای خارجه عربستان، قطر، امارات، مصر، اردن به همراه حسین الشیخ، دبیر کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) حضور داشتند. در نشست مشورتی وزرای خارجه کشورهای عربی همچنین بر اهمیت اتخاذ گامهای برگشت ناپذیر برای تشکیل دو کشور مستقل تأکید کردند.وزیران خارجه کشورهای عربی در این نشست همچنین حمایت خود را از آژانس آنروا اعلام کردند و از همه حامیان آن خواستند که به نقش خود در قبال آوارگان عمل کنند. در این نشست همچنین بر به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ به مرکزیت قدس شرقی تأکید شد. وزیران خارجه کشورهای عربی همچنین اعلام کردند که غزه بخش جداییناپذیر خاک اشغالی فلسطین است و با قاطعیت، مخالف هرگونه کوچ اجباری ساکنان نوار غزه هستیم. هر چند برگزاری نشستهای منطقهای درباره فلسطین گام سیاسی موثری است اما اگر نتایج این نشستها فقط به رایزنی دور میز محدود شود، اقدامی بیفایده خواهد بود، همانگونه که این نشست و برخاستها در 75 سال گذشته هیچ کارایی نداشته و نتوانسته صهیونیستها را به عقبنشینی از اشغالگری وادار کند. کشورهای عربی درحالی از تشکیل دولت فلسطین حمایت میکنند که در چهار ماه گذشته اقدام موثری برای کمک به مردم غزه انجام ندادند و حتی برخی کشورها مانند امارات در پشت پرده از تلآویو حمایت کردند. در حال حاضر، آنچه برای فلسطینیان اهمیت دارد تشکیل دولت فلسطین نیست بلکه توقف جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و کرانه باختری و ارسال کمکهای فوری به غزه است تا صدها هزار نفر از این وضعیت فاجعه باری که برای آنها به وجود آمده خلاصی یابند. همچنین غزه به دلیل حجم تخریب و ویرانیها به بازسازی فوری زیرساختها و مناطق مسکونی نیاز دارد و کشورهای عربی اگر در حمایت از فلسطین مصمم هستند، باید در امر بازسازی غزه هم وارد شده و بتوانند بخشی از مشکلات مردم را حل کنند.
کشورهای عربی هم در سالهای اخیر نشان دادند که آرمان فلسطین برای آنها معنا و مفهومی ندارد و بیشتر دنبال عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بودند. حتی عربستان که خود را زعیم جهان عرب میداند، در یکسال گذشته برای عادیسازی شروطی را ارائه داده که به جای منافع فلسطینی، جاهطلبیهای سعودیها را محقق میکند. شرط امضای توافق امنیتی با آمریکا مطابق آنچه در سازمان ناتو وجود دارد، همچنین ساخت تاسیسات هستهای برای غنی سازی اورانیوم از جمله آنها بود که تاکنون واشنگتن و تلآویو با آن موافقت نکردهاند.
سیاست مبهم آمریکا درباره فلسطین
در هشت دهه گذشته بر همگان مسجل شده که موافقت با تشکیل دولت فلسطین به نظر رهبران آمریکا و رژیم صهیونیستی بستگی دارد و اگر آنها نظر مساعدی نسبت به این مسئله داشته باشند، مناقشه فلسطین تا حدود زیادی حل خواهد شد.روزنامه نیویورک تایمز، اخیرا در گزارشی به نقل از منابع گمنام مدعی شده کاخ سفید بهزودی کشور مستقل فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. نیویورکتایمز نوشته که در این طرح مقرر خواهد شد مرزها و دیگر جزئیات مربوط به تشکیل کشور فلسطین باید در آینده مشخص شوند. مطابق این ادعا، یکی از روشهای آمریکا برای پیشبرد این طرح از طریق ارائه قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل است که دستکم توسط واشنگتن وتو نخواهد شد. مقامات ارشد کاخ سفید هم در هفتههای اخیر راهکار دو دولتی را تنها راه حل مناقشه فلسطین اعلام و آن را تضمینی برای امنیت اسرائیل خاطرنشان کردهاند؛ اما در عرصه عمل گامهایی برداشته نشده است. رهبران آمریکا اگرچه در ظاهر با راهکار دو دولتی موافقت کردهاند اما دولت فلسطینی که مدنظر آنهاست با آنچه فلسطینیان و اعراب میخواهند متفاوت است. آمریکا سعی دارد دولتی در فلسطین روی کار باشد که به لحاظ سیاسی و امنیتی تابع دستورات رژیم صهیونیستی باشد و نقشی همانند تشکیلات خودگردان را ایفا کند. عقبنشینی اسرائیل تا مرزهای 1967 که خواست جامعه جهانی است، برای آمریکاییها معنایی ندارد و آنها میخواهند دولت فلسطین در همین مرزهای اشغالی کرانه باختری و غزه تشکیل شود و پس از خلع سلاح کامل فلسطینیان و از بین بردن گروههای مقاومت، صهیونیستها نیز بر همه امور آن اشراف کامل داشته باشند، به عبارتی، دولتی دست نشانده که هیچ ارادهای از خود نداشته باشد.با توجه به خوی وحشیگری صهیونیستها، تردیدی وجود ندارد که بدون سلاح و مقاومت مسلحانه، سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل تاکنون تمامی اراضی فلسطینیان را مصادره و اکثریت این ملت را همانند گذشته آواره کرده و کوچانده بود. در واقع اکنون نیز اگر غربیها از راهکار دو دولتی دم میزنند، در سایه مجاهدت گروههای مبارز فلسطینی و در موضع ضعف قرار گرفتن صهیونیستها به وجود آمده است و هدفشان از راهکار دو دولتی کمک به فلسطینیان نیست؛ بلکه میخواهند امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین کنند. لذا تلاش برای خلع سلاح گروههای مقاومت با هدف تضعیف فلسطینیان انجام میشود ولی مردم فلسطین اجازه آن را نمیدهند، زیرا به اذعان رهبران فلسطین دشمن صهیونیستی فقط زبان زور را میفهمد و در نبود سلاح، صهیونیستها سرزمینهای باقی مانده را هم اشغال خواهند کرد. از سوی دیگر، واشنگتن در تشکیل دولت فلسطین هم سیاستهای متناقضی را از خود نشان داده است که جدیت آن را در تحقق این هدف زیر سوال میبرد. در این زمینه، مجلس نمایندگان آمریکا روز پنجشنبه (13 بهمن) با اکثریت مطلق طرحی را برای ممنوعیت ورود مسئولان سازمان آزادیبخش فلسطین، رهبران حماس و جهاد اسلامی به این کشور به تصویب رساند. تشکیلات خودگردان فلسطین طی بیانیهای ضمن محکوم کردن این طرح، آن را مغایر با تصمیمات علنی دولت آمریکا دانست و بیان کرد چنین تصمیمی بر جایگاه و اعتبار این کشور در حل منازعه فلسطینی اسرائیلی تأثیرات منفی خواهد گذاشت. بنابراین، میتوان گفت که دولتمردان کاخ سفید در سیاستهای خود در قبال مناقشه فلسطین جدی نیستند و همچنان به حمایت از منافع اشغالگران ادامه میدهند. در ماههای اخیر بحث تشکیل دولت فلسطین کم و بیش از سوی دیگر مقامات غربی هم مطرح شده است اما اگر این کشورها واقعاً در اظهارات خود در مورد تشکیل کشور فلسطین جدی بودند، سالها قبل از این جنگ جنایتکارانه ابتکارعمل برای به رسمیت شناختن آن را به دست میگرفتند. الزام به رسمیت شناختن دولت فلسطین پس از توقف جنگ، عدم جدیت غرب را تأیید و فریبکاری پنهان پشت این صحبتها را آشکار میکند، به ویژه اینکه همین کشورها قبلاً چندین بار قول به رسمیت شناختن کشور فلسطین را داده و تعهدات خود را زیر پا گذاشتهاند. این اتفاق در سال 1993 با امضای توافقنامه «اسلو» رخ داد که در آن محدودیت زمانی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین در سال 1999 به شرط به رسمیت شناختن اسرائیل توسط تشکیلات خودگردان تعیین شد اما با گذشت سه دهه از این توافق که واشنگتن ضامن اجرای مفاد آن بود، نه تنها دولت فلسطینی تشکیل نشده بلکه صهیونیستها با ساخت شهرکهای جدید سرزمینهای بیشتری را غصب کردهاند.
اختلاف واشنگتن و تلآویو
موضوع دیگری که مسیر تشکیل دولت فلسطین را مسدود میکند، اختلاف نظر واشنگتن و تندروهای تلآویو است. در حال حاضر، دولت جو بایدن سعی دارد به هر نحوی شده در ماههای باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عربستان سعودی را به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل بکشاند و آن را دستاورد بزرگی در کارنامه سیاست خارجی خود معرفی کند. بایدن همچنین با سخنان نادرست خود در مورد تأسیس کشور فلسطین، قصد دارد اعتماد بخش بزرگی از افکار عمومی آمریکا را در میان اعراب ومسلمانان بازگرداند که در ماههای اخیر اعتماد خود را به دولت دموکرات از دست دادهاند.
اما تندروهای صهیونیستی نشان دادهاند با جمهوریخواهان در کاخ سفید بهتر میتوانند کار کنند و با تنشهایی که در یکسال گذشته با دولت بایدن داشتند، تمایلی به پیروزی مجدد او در انتخابات ندارند. لذا، با درخواست دو دولتی هم موافقت نخواهند کرد و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر صهیونیستی نیز به آن اشاره کرده است. تندروهای اسرائیل بارها گفتهاند که آمریکا نمیتواند برای آنها تعیین تکلیف کند و مخالفت شدید خود را با تحرکات دموکراتها اعلام کردهاند.