کاهش تعهدات برجامی و آینده گزینه‌های متقابل ایران و اروپا

برجام
برجام

به نقل ازصدانیوز،برجام، تکرار دوباره تجربه‌ای بود که بار دیگر ثابت کرد طرف غربی هیچ تمایلی به مذاکره بر مبنای برد- برد نداشته و صرفاً خواستار توقف کامل فعالیت‌ها و فناوری هسته‌ای کشورمان است. اما دورنمای گزینه‌های تقابلی ایران و غرب در این باره چیست؟ بعد از خروج آمریکا از برجام و عدم انجام تعهدات […]

به نقل ازصدانیوز،برجام، تکرار دوباره تجربه‌ای بود که بار دیگر ثابت کرد طرف غربی هیچ تمایلی به مذاکره بر مبنای برد- برد نداشته و صرفاً خواستار توقف کامل فعالیت‌ها و فناوری هسته‌ای کشورمان است. اما دورنمای گزینه‌های تقابلی ایران و غرب در این باره چیست؟

بعد از خروج آمریکا از برجام و عدم انجام تعهدات طرف غربی، دولتمردان کشورمان راهبرد جدید بازگشت مرحله‌ای به وضعیت قبل از توافق برجام، در صورت عدم اجرای تعهدات طرف غربی را در پیش گرفتند و در اولین گام عبور از محدودیت میزان نگهداری مواد هسته‌ای و آب‌سنگین را مطرح نمودند و اکنون در آستانه گام دوم یعنی عبور از محدودیت ۳٫۶۷ درصدی غنی‌سازی و راه‌اندازی راکتور اراک قرار داریم. ایران به‌صراحت اعلام کرده که انجام یک‌طرفه تعهدات برجام را قبول نداشته و صرفاً زمانی به تعهدات برجامی خود پایبند خواهد بود که طرف غربی نیز به آنچه تعهد کرده، پایبند باشد.

در برابر این وضعیت، آمریکا و سه کشور اروپایی تهدید کرده‌اند که اقدامات تقابلی با این سیاست ایران در پیش خواهند گرفت. آمریکا خواستار تشکیل نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای شده است. برابراخبار مقرر است این نشست فوق‌العاده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ تیرماه برگزار شود.

سؤالی که در افکار عمومی مطرح است این است که پایان این تقابل چگونه خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤال باید گزینه‌های محتمل را مدنظر قرار داد. گزینه‌های مطلوب ایران و مطلوب آمریکا و گزینه‌هایی که احتمال بیشتری برای آن متصوراست؛ ضمن این‌که باید توجه داشت مشابه این وضعیت، البته با تفاوت‌هایی که در ادامه مورد اشاره قرار خواهد گرفت، یک‌بار در دهه هشتاد شمسی روی داده است. جمهوری اسلامی ایران در دولت آقای خاتمی و با مسئولیت جناب آقای روحانی مذاکراتی را با آژانس و سه کشور انگلستان، فرانسه و آلمان انجام داد. در آن مذاکرات نیز مشابه برجام، تعهدات ایران شفاف و بدون ابهام و تعهدات طرف غربی، با الفاظ کلی و غیردقیق و قابل تفسیر، آورده شده بود و علی‌رغم تمام اقدامات ایران، طرف غربی هر بار مطالبات و خواسته‌های بیشتری را از ایران طلب می‌کرد و نهایتاً کار به‌جایی رسید که شخص جناب آقای روحانی نیز به این نتیجه رسید که خواسته‌های طرف غربی، توهین و تحقیرآمیز است. آن مذاکرات با شکسته شدن پلمپ تأسیسات هسته‌ای در همان دولتی که این تعلیق را پذیرفته بود و بازگشت ایران به روند تحقیق و توسعه فناوری هسته‌ای به پایان رسید و طرف غربی نیز به‌منظور مجبور کردن ایران به توقف این روند، صدور قطعنامه‌های تحریمی را تشدید نمود.

بنابراین در وضعیت کنونی این احتمال که با کاهش تعهدات ایران در برجام، طرف غربی بازگرداندن تحریم‌ها را دستور کار قرار دهد، یکی از گزینه‌های اصلی است لیکن باید توجه داشت که در وضعیت کنونی نیز علی‌رغم پابرجا بودن برجام و انجام تعهدات ایران، تحریم‌های حداکثری از ناحیه غرب و آمریکا علیه کشورمان اعمال می‌شود و به اذعان برخی سیاستمداران غربی، دیگر چیزی نیست که بخواهد تحریم شود؛ اما آیا این امر [گسترش دامنه تحریم‌ها] امکان تحقق دارد و اگر دارد، دامنه آن در چه سطح و محدوده‌ای خواهد بود؟

 

۱-در وضعیت و دوره کنونی، اجماع برخی کشورها علیه ایران نه‌تنها به‌شدّت و حدّت دوره قبل نیست بلکه اصولاً اجماعی وجود ندارد. در دوره قبل با توجه به زمان مطرح‌شدن موضوع فعالیت هسته‌ای ایران که تقریباً هم‌زمان با حمله آمریکا به عراق بود، نوعی همراهی با امریکا وجود داشت. آمریکایی‌ها تهدید می‌کردند بعد از عراق، نوبت ایران و کره شمالی خواهد بود و کشورهای دیگر حتی اگر تمایل به همراهی با آمریکا نداشتند، توان این امر را نداشتند و بر همین اساس، آمریکا موفق شد اهداف خود را پیش برد.

۲-در وضعیت کنونی، برای شناخت افول قدرت امریکا همین بس که شخصی چون ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا در رأس قدرت است و آمریکا با تمام ادعای نظامی خود، امکان هیچ واکنش و اقدامی به ساقط کردن پهپاد پیشرفته و البته متجاوز خود در آب‌های سرزمینی توسط ایران را نداشت. آمریکا در وضعیت کنونی درگیر بحران‌ها و چالش‌های متعددی است و تقابل با روسیه، چین و حتی اتحادیه اروپا در موضوعات اقتصادی، سیاسی، نظامی و… امکان تمرکز آمریکا بر موضوع هسته‌ای ایران را سلب کرده و آمریکا ناتوان از ایجاد اجماع جهانی در این خصوص است.

۳-هرچند به اعتقاد برخی از افراد و جریانات سیاسی داخلی، بلافاصله بعد از خروج آمریکا از برجام، ایران نیز باید از برجام خارج شده و یا لااقل تعهدات خود را کاهش می‌داد، لیکن در حال حاضر می‌توان از این نکته استفاده و اعلام کرد که دولت ایران تمام تلاش خود برای استمرار برجام به کار بست و اکنون این صبر راهبردی به پایان رسیده است. کشورهای دیگر و افکار عمومی جهانی را می‌توان با چنین موضوعی، در سطح بالاتری از اقناع رسانید که با کاهش تعهدات ایران، همراهی داشته باشند.

۴-در مسائل جهانی در دوره کنونی شاهد ایجاد ائتلاف‌هایی میان ایران و برخی دیگر از کشورها هستیم که بارزترین آن‌ها همراهی و مشارکت روسیه در نبرد با تروریست‌های داعش در سوریه می‌باشد. در عراق حکومتی استقرار دارد که نتیجه و محصول کمک ایران به ملت عراق در مقابله با داعش و مقابله با اشغالگری آمریکا است. در موضوع انرژی کشورهای آسیای جنوب شرق، هند، چین و … به نفت و انرژی و امنیت آن احتیاج دارند و شرایط منطقه اجازه خطرپذیری در این خصوص و تهدید مسیر امن انتقال انرژی را نمی‌دهد و همین موضوع امکان تقابل کشورها با جمهوری اسلامی ایران در همراهی با آمریکا را کاهش می‌دهد.

۵- در اواخر دولت اوباما و قبل از شروع مذاکراتی که منجر به برجام شد، دولتمردان آمریکایی از ناتوانی در ادامه تحریم‌ها توسط آمریکا و شرکای آمریکا سخن گفته و اذعان داشتند که امکان استمرار این وضعیت وجود نداشت و یکی از دلایل مذاکره با ایران را همین مطلب ذکر می‌کردند. اکنون شرایط قطعاً برای آمریکا بدتر از شرایط قبل و برای طرف ایرانی که در این تحریم‌ها تجربیاتی برای مقابله و دور زدن تحریم‌ها کسب کرده است آسان‌تر و سهل‌تر از وضعیت گذشته است.

۶-مؤلفه‌های برتری ساز داخلی کشورمان از دیگر عواملی است که موجب ناتوانی طرف غربی بر تحمیل اراده خود بر ایران خواهد بود. در دوره قبل، برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، طرحی سه فوریتی برای پذیرش خواسته‌های غرب آماده کرده بودند، رئیس‌جمهور وقت در مصاحبه مطبوعاتی و قبل از مذاکرات، پذیرش تعلیق را اعلام کرده بود، برخی رسانه‌های داخلی افکار عمومی را از نتایج عدم توافق با غرب ترسانده و از تبعات این مقاومت سخن می‌گفتند اما در وضعیت کنونی، این متغیرها تفاوت ماهوی با گذشته کرده است. حتی همراه‌ترین افراد با جریان غرب‌گرا نیز اعلام می‌دارند کوتاه آمدن در مقابل طرف غربی که به تعهدات خود عمل نکرده کافی است و ایران باید حقوق خود را با مقاومت استیفا نماید. نظریه‌ای که معتقد بود می‌توان با آمریکا و غرب توافق کرد و مشکلات را حل کرد، ناکارآمدی خود را نشان داده و طرفداران همان نظریه، امروز از لزوم مقاومت و عدم اعتماد به آمریکا سخن گفته و اعلام می‌دارند نباید با قلدر و قداره‌بندی که با زبان تهدید سخن می‌گوید مذاکره کرد. بر همین اساس در داخل نیز در موضوع مقاومت، اجماع وجود دارد.

اعتقاد بر این است هرچند تمایل آمریکا و طرف غربی بر بازگرداندن مجدد تحریم‌ها و صدور قطعنامه‌های جدید است لیکن در صورت اتخاذ تدابیر هوشمندانه توسط کشورمان، این امر محقق نخواهد شد و در کمترین سطح از کارایی خواهد بود. آنچه بیشتر مدنظر غرب و امریکا است، ایجاد ترس و وحشت در افکار عمومی داخلی و جهانی از تبعات کاهش تعهدات ایران است تا با این حربه، ایران را مجاب به توقف در این مسیر جدید نماید. این حربه را با اقدامات نرم و استفاده از ابزار رسانه، می‌توان خنثی نمود و نباید این عرصه را به دشمن واگذار کرد.

اما مهم‌ترین موضوع این است که کشورمان فارغ از اقدامات طرف غربی، یک‌بار برای همیشه به این باور برسد که برای پیشرفت، نباید به خارج از کشور، امید داشت. دولت‌های مستقر جمهوری اسلامی ایران که یک‌بار در گذشته و بار دیگر در این بازه شش‌ساله، پیشرفت را به تمرکز بر سیاست خارجی و ارتباط با کشورهای غربی و موضوعاتی از قبیل برجام و اینستکس و امثالهم گره زده و ناکارآمدی آن را به عینه مشاهده کرده‌اند باید مسیر پیشرفت و اعتلای ایران اسلامی را ا با اطمینان به وعده‌های الهی و تمرکز بر توان داخلی به پیش برند. موضوعی که هرچند دیر در این دولت شروع شده است لیکن در صورت استمرار، می‌تواند قدرت آفرینی بیشتری برای کشورمان به همراه داشته باشد.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید