اکنون این تحریم نیست که به پروازهای ترانزیت پایان داده است؛ این سوءمدیریت است که این کار را کرده است. سالیان سال است که برخی دیدگاهها وجود دارد که به بهانه تحریم از قبول مسوولیت شانه خالی کردهاند و نخواستهاند واقعیتهای بازار هواپیمایی را بپذیرند و نه خواستهاند که اثر منفی سیاستها و تصمیمات غلطشان را قبول کنند.
به نقل ازصدانیوز،بعد از مشخص شدن دلیل سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی، موج انتقادها به سمت کارشناسان و تحلیلگران صنعت هوایی نشانه گرفته شد. منتقدان که بخش زیادی از آنها، شهروندان عادی کشور هستند، میگویند اقدام عجولانه کارشناسان صنعت هوانوردی، نسبت به رد فرضیه اصابت موشک به هواپیما باعث شد اعتماد عمومی نسبت به جامعه متخصص از میان برود.
از سوی دیگر موضوعی که در این روزها بسیار به آن پرداخت میشود این است که چرا باتوجه به شرایط جنگی پروازهای تجاری و مسافری برای ساعتی متوقف نشد؟ سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه در نشست خبری روز شنبه هفته جاری که به منظور تشریح جزییات حادثه سقوط هواپیمای مسافربری برگزار شد، در پاسخ به این سوال که «آیا نمیشد باتوجه به اینکه در حال انجام عملیات موشکی بودیم و آسمان کشور طبیعتا از حالت عادی خارج شده بود، فضای آسمان ایران برای ساعاتی از پروازها عاری میشد و پروازی صورت نمیگرفت» اینگونه پاسخ داد: «از دید من در شرایط جنگی باید این اتفاق ازسوی مسوولان ذیربط میافتاد اما به هر ترتیب نیفتاد اما اگر از آنها میخواستیم انجام میدادند، چون مسوول این کار ما نبودیم و کسان دیگری باید این کار را میکردند.» هر چند در صحبتهای فرمانده هوافضای کشور مشخص نیست که دقیقا چه نهاد یا سازمانی مسوول دستور توقف پروازهای مسافری بوده اما سازمان هواپیمایی کشوری با این حال طبق ماده ۱۰ قانون هواپیمایی کشوری، در شرایط امنیتی و نظامی، اداره کل هواپیمای کشوری (سازمان هواپیمایی کشوری) با تصویب هیات وزیران و دولت میتواند بخشی یا همه منطقه پروازی را محدود یا تحت شرایط خاصی کند. در همین رابطه خبرنگار ما سراغ علی دادپی، کارشناس و تحلیلگر مسائل هوانوردی و استاد دانشگاه سنت ادواردز تگزاس امریکا رفت و با او در رابطه با این موضوع گفتوگو کرد.
در آغاز انتشار اخبار سقوط هواپیمایی، این انتقاد به جامعه کارشناسی هوانوردی وارد شد که قدری عجولانه وارد فضای گمانهزنی درباره دلایل سقوط هواپیما شده است. از نظر شما ورود کارشناسان هوایی به این موضوع و ارایه اظهارنظر برای رد اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی کار نادرستی بود؟
باتوجه به پیشفرضهای ذهنی و تجربه کاری که در اینگونه موارد وجود دارد؛ این موضعگیری کارشناسان هوانوردی طبیعی بود، چراکه هیچکدام باور نمیکردند که مدیریت پدافند کشور مرتکب چنین خطایی شود و یک هواپیمای مسافربری را مورد هدف قرار دهد یا اگر در شرایط بحرانی هستیم مدیریت هواپیمایی کشوری به هواپیماها اجازه پرواز بدهد.
بنابراین شما معتقدید که هنوز این اعتماد به جامعه کارشناسان صنعت هوانوردی از بین نرفته است؟
به اعتقاد من اعتماد افکار عمومی به کارشناسان صنعت هواپیمایی از بین نرفته است، بلکه پرسشهایشان افزایش پیدا کرده است. روند رسیدگی و حقیقتیابی درباره سوانح و عدم اطلاعرسانی باعث شده که پرسشهای بسیاری در ذهن شهروندان ایرانی درباره سوانح هواپیمایی به وجود بیاید که این سوالات همچنان بیپاسخ مانده است.
در حال حاضر باتوجه به تحولاتی که تقریبا از یک هفته پیش رخ داده، این بیاعتمادی به افکار عمومی نیز سرایت کرده است. به نظر میرسد که افکار عمومی همواره از علت سوانح هوایی که اتفاقا زیاد هم در ایران رخ میدهد، قانع نمیشود. اینکه در بسیاری از موارد سوانح هوایی، این «خلبان» هواپیماست که به عنوان «مقصر» معرفی میشود همین شائبهها را افزایش میدهد…
این واقعیت که در هیچکدام از سوانح هواپیمایی به استثنای سانحه ایران ۱۴۰ یک بررسی ساختاری و سیستماتیک انجام نشده است خود بیانگر این واقعیت است که درباره هیچکدام از این سوانح افکار عمومی قانع نشدهاند. اما فارغ از مردم و شهروندان ایرانی که حق دارند بدانند چه اتفاقی افتاده، جامعه هوانوردی کشور در چارچوب تعریف شده و به وجود آمدهای فعالیت میکند که در آن حق پرسشگری ندارد و برای همین باید براساس باورها و نه واقعیتها عمل کند. همزمانی سانحه با حمله موشکی ایران به پایگاههای امریکا در کشور عراق این احتمال را ایجاد میکرد که احتمال برخورد با موشک وجود دارد ولی جامعه هوانوردی کشور آنقدر در برابر نقصهای ساختاری صنعت، به ناچار سکوت کرده است تا اجازه فعالیت داشته باشد که حتی نمیتوانست چنین خطایی را تجسم کند و محتمل بداند.
در حال حاضر فضایی به وجود آمده که همین جامعه هوانوردی و کارشناسی به دنبال یک «مقصر» درباره دلیل به وجود آمدن این سانحه میگردد. از نظر شما دلیل این سانحه چه بود؟
کوتاهی برخی متولیان در این سانحه کتمانناپذیر است. در شبی که کشور به حالت جنگی میرود و نیروهای نظامیاش به اهداف نظامی حمله میکنند هر عقل سلیمی میگوید که خطر پرواز در کشور افزایش پیدا کرده است و احتیاط شرط عقل است. میگویند چیزی به آنها اعلام نشده بود ولی خود ایشان هم گویا چیزی نپرسیدهاند و فرض نکردهاند که پروازها در شبی متفاوت با شبهای دیگر صورت میگیرد. البته باید به این واقعیت اشاره کنم که بهرغم تعدد سازمانها و نهادهای ناظر و حاضر در هواپیمایی کشور یک مرجع واحد تصمیمگیری درباره هواپیمایی وجود ندارد. تعدد نهادها و سازمانها در عمل به مسوولیتگریزی کمک کرده است تا مسوولیتپذیری. در شب سانحه هیچ مقامی خود را مسوول تامین امنیت مسافران نمیدانسته و هیچ سازمانی نخواسته از وقوع حادثه پیشگیری کند. این خطای فعالان حوزه هوانوردی کشور نیست بلکه خطای مسوولانی است که سالیان سال بالاترین حق دخالت و نظارت را برای خود قائل بودهاند، ولی در عمل خود را مسوول نمیدانستهاند. صادقانه بگویم سیستم هواپیمایی کشوری ایران در ایمنی پرواز شرکتهای هواپیمایی با چالش مشروعیت روبهرو شده و حل این مشکل هم نیازمند دیپلماسی گذر زمان است.
با این حساب، بازگشت اعتماد عمومی به صنعت هوایی ایران مستلزم چه الزاماتی است؟ این چالش اعتبار که میگویید تا چه زمانی باعث خواهد شد فضای آسمان ایران با ترافیک بالایی مواجه نباشد؟
اعتبار و اعتماد سالها طول میکشند تا ساخته شوند؛ اما یک شبه به باد میروند. این مساله تا اصلاح ساختاری هواپیمایی کشوری ادامه خواهد داشت و مدتها برقرار خواهد ماند. باید بپذیریم که شرکتهای هواپیمایی و ایرلاینهای معتبر دنیا در شرایط فعلی باتوجه به تعهداتشان به مسافرانشان، سختگیریهای زیادی دارند. برای متقاعد کردن هواپیماییهای دنیا به استفاده مجدد از آسمان ایران باید نشان داد که مرجع واحدی برای تصمیمگیری وجود دارد که مسوول است و البته باید به تنشها در منطقه هم خاتمه داد. البته در این فاصله باید فکری برای حفظ زیرساختهای هواپیمایی و فرودگاهی کرد که هزینهاش از درآمد ترانزیت هوایی تامین میشود. درباره اثر تحریم بر هواپیمایی نباید اغراق کرد. درست است تحریم اثر منفی داشته است اما اکنون این تحریم نیست که به پروازهای ترانزیت پایان داده است؛ این سوءمدیریت است که این کار را کرده است. سالیان سال است که برخی دیدگاهها وجود دارد که به بهانه تحریم از قبول مسوولیت شانه خالی کردهاند و نخواستهاند واقعیتهای بازار هواپیمایی را بپذیرند و نه خواستهاند که اثر منفی سیاستها و تصمیمات غلطشان را قبول کنند. این قابلقبول نیست که نه شرکت فرودگاهها و نه سازمان هواپیمایی کشوری در برابر ایمنی پروازها خود را مسوول نمیدانند و به این شکل بروکراتیک عمل میکنند که چون دستوری نبود دلیلی نداشت جلوی پروازها را بگیرند؛ عقل سلیم برای این روزهاست.