بر پایه آمارهای منتشر شده، بالاترین نرخ بیكاری به طور عموم به استان های مرزی تعلق دارد. میانگین نرخ بیكاری در استان های مرزی بالاتر از استان های مركزی است. همچنین، سرمایه گذاری های صنعتی به استان های مركزی و پرجمعیت اختصاص یافته و استان های مرزی بهره كمتری برده اند.
به گزارش نباء خبر،زمستان و تابستان برای طبقات مختلف جامعه مفهوم خاص خودش را دارد، اما برخی گروههای جامعه تحت هر شرایطی باید سختی بکشند و نگران رفتن این فصل و آمدن فصل دیگر باشند. یکی از این گروهها، کولبران هستند. زنان و مردانی که در برف زمستان یا آفتاب سوزان تابستان باید کوله های سنگینی را بر دوش بگیرند و از پستی بلندی های مرزی عبور کنند تا کالایی را برای گریز از عوارض به نفع سرمایه داران وارد کشور کنند.
برای کولبران فرقی نمی کند آنچه در کوله دارند، چیست، چه کسی می فروشد و چه کسی می خرد. بارها در کوله آنها مواد مخدر یا اسلحه بوده و بدون آنکه بدانند چه چیزی را حمل می کنند، در انتظار پایان سفر و گرفتن مبلغی ناچیز هستند تا نانی برای سفره هایشان بخرند. این کولبران بارها از ارتفاع سقوط کرده یا زیر بهمن مدفون شده اند. بارها طعمه درندگان شده یا از سرما یخ زده اند. کولبری ارثیه پدران مرز نشین برای فرزندان بیکارشان است. البته هر فرزندی که بدنیا می آید، می داند که چه سرنوشتی در انتظار او و خانواده اوست، به همین دلیل سعی می کند این سرنوشت محتوم را تغییر دهد، به همین دلیل درس می خواند و حتی نخبه می شود، اما در نهایت با مدرک لیسانس، فوق لیسانس و حتی دکترا به مرز باز می گردد تا زیر بار کوله ای برود که گویا در پیشانی اش نوشته شده است. اگر واقع بین باشیم، باید بپذیریم که کولبری ننگی بر چهره اقتصاد آفت زده است.
نیشتری به زخم دیرینه
یکی از جدی ترین مشکلات کشور، دیدار بدون فایده است. سراغ کارگران می رویم بدون آنکه دستمزدشان را منطقی افزایش دهیم، به کوره پزخانه ها می رویم بدون آنکه تغییری در خشت کشی کودک ۸ ساله ایجاد شود، به کردستان هم می رویم بدون آنکه باری از دوش کولبران برداریم. اما رییس مجلس شورای اسلامی به کردستان رفت و در اولین گام پای درد دل کولبران نشست و پس از شنیدن مشکلاتشان گفت: جامعه مرزنشین باید معیشت زندگیاش را از مرز تامین کند اما همه باید ضابطه مندی را بپذیریم و بر اساس آن کار کنیم. محمدباقر قالیباف گفت: رسیدگی به مرزنشینان و کوله بری بحث جدیدی نیست و این امر در جنوب شرق و شمال غرب مانند منطقه کردستان وجود دارد.وی تصریح کرد: تبادلات مرزی برای مرزنشینان است از این رو ابتدا باید تعریف مشخصی از مرزنشین تبیین و این امر ضابطه مند شود، سپس مشخص شود مرزنشین ها چه کسانی و در چه حاشیه ای از مرز هستند.رئیس مجلس افزود: جامعه مرزنشین باید معیشت زندگیاش را از مرز تامین کند اما همه باید ضابطه مندی را بپذیریم و بر اساس آن کار کنیم.قالیباف گفت: قرار نیست افرادی از هر نقاط مختلف کشور اینجا بیایند و کارهای غیرقانونی را تحت پوشش مرزنشینی انجام دهد در حالی که چنین اقداماتی قصد مرزنشینان نیست.وی تصریح کرد: متاسفانه افرادی پیدا میشوند که میخواهند با پولشان منفعت زیادی ببرند؛ یعنی میخواهند مرزنشینان بار آنها را بیاورند اما این افراد منفعتش را ببرند؛ این مهم در حالیست که چنین افرادی کالا را وارد می کنند، در نتیجه تولید آسیب میبیند و اقتصاد را دچار مشکل می کنند که نهایتا منفعتش در جیب دلال ها می رود.رئیس مجلس با تاکید بر اینکه باید به گونه ای رفتار کنیم که مرزنشین منفعت اقتصادی خودش را ببرد، افزود: رهبری فرمودند کولبری را قاچاق نمی دانم، اما این مهم باید برای افراد مرزنشین باشد نه اینکه کالاهای مجاز و کالاهای غیرمجاز با همدیگر تلفیق شود.
کولبری در شان مرز نشین نیست
اگرچه شهرهای مرزی ظرفیت های گوناگونی دارد که یکی از آنها کولبری است، اما سوال اینجاست که به چه حقی به خودمان اجازه می دهیم از کولبری به عنوان یک حق یاد کنیم؟ چرا یک مرز نشین بدون آنکه زن است یا مرد، بچه است یا بزرگ، بی سواد است یا تحصیل کرده، باید در فکر قرار گرفتن زیر باری باشد که خودش هیچ نفعی از آن نمی برد؟ چرا درک نمی کنیم که یک مرز نشین بدلیل آنکه زیرساختهای اشتغالزایی، تولید و فرصت شغلی برایش ایجاد نشده، ناچار می شود کولبری کند و فریاد بزند که اجازه بدهند به کولبری اش ادامه دهد؟ چرا بیشترین مطالبه یک مرزنشین از مسوولان، درخواست مجوز برای کولبری است؟ از همه مهمتر اینکه مسوولان کجای این معضل هستند؟ امروزه بزرگترین چالش شهرهای مرزی، دادن یا ندادن مجوز به کولبر است در حالی که مسوولان باید ببینند چه کار کرده اند که کوهستانهای صعب العبور به فرصتی برای کولبری و منفعت عده ای خاص تبدیل شده است.
غیرت، دلیل کولبری
یکی از مسایل که باعث می شود یک مرز نشین دست به کولبری بزند، غیرت مثال زدنی مردم این منطقه است. مرزنشینان همه کار می کنند تا نانی با آبرو و عزت سر سفره بیاورند. برای مرزنشین گدایی، دست به سوی دیگران دراز کردن، مفت خوری، اختلاس، حرام خوری و استفاده از ابزارهای هنجار شکنانانه معنا ندارد. مرز نشین حاضر می شود زیر بار کوله برود اما زیر بار بی آبرویی نرود. از سوی دیگر فرهنگ مرزنشینان تشکیل خانواده در سنین پایین است. مرزنشینان به سرعت تشکیل خانواده می دهند و بچه دار می شوند که باید نان سفره آنان را تامین کنند و چون سرمایه گذاری مناسب و اشتغالزایی پایداری صورت نگرفته، ابتدا خودشان و سپس زن و فرزندانشان راهی کوهستان می شوند تا کولبری کنند، شغلی که از پدرانشان به انها ارث رسیده و آنان نیز به عنوان میراثی خطرناک برای فرزندانشان باقی خواهند گذاشت.
توسعه نامطلوب گریبانگیر مناطق مرزی
در این رابطه نایب رییس اتاق بازرگانی گفت: بر پایه آمارهای منتشر شده، بالاترین نرخ بیكاری به طور عموم به استان های مرزی تعلق دارد. میانگین نرخ بیكاری در استان های مرزی بالاتر از استان های مركزی است. همچنین، سرمایه گذاری های صنعتی به استان های مركزی و پرجمعیت اختصاص یافته و استان های مرزی بهره كمتری برده اند. در نتیجه، در منطقه ای كه سرمایه گذاری صورت نگیرد، فعالیت تازه ای شكل نخواهد گرفت و نیاز به نیروی كار، غیرضروری خواهد بود. پدرام سلطانی افزود: از این رو، نیروی كار برای تامین معیشت خود دست به هر فعالیتی می زند. شرایط معیشتی در مناطق مرزنشین، مردمان این منطقه را وادار به مهاجرت به سایر استان ها كرده است و افراد ساكن در این مناطق به شغل های كاذب و ممنوع مانند قاچاق كالا، مواد مخدر و … روی آورده اند. در این میان، عده ای كه مرزهای اخلاقی را رعایت كرده اند، كولبری كرده و در معرض انواع خطرات و آسیب ها قرار می گیرند.
مرزنشینان نیازمند اشتغال پایدار
کافی است مسوولان نگاهی به امارها بیندازند تا ببینند تا چه اندازه به شهره های مرزی کم لطفی شده است. امروزه تهران گنجایش جمعیت ندارد و حاشیه نشینی به معضلی در تهران تبدیل شده و انتقال پایتخت به شدت مطرح می شود، در حالی که می توان با نگاه محبت آمیز به شهرهای مرزی، زمینه ای فراهم کرد که مهاجرت معکوس اتفاق بیفتد. امروزه شهرهای مرزی ظرفیت خوبی برای کشاورزی و دامپروری دارند و مردم نجیب و قانع این شهرها، حاضر هستند با سرمایه ای ناچیز دست به دامپروری یا کشاورزی بزنند. بسادگی می توان برای آنها تعاونی تشکیل داد و آنهایی که در کوهستان بار جابجا می کنند را به کشاورزی و دامپروری تشویق کرد. اگر برنامه ریزی درستی صورت بگیرد، می توان کوله را از کولبر گرفت و گوسفند یا گاو برای او خرید تا به جای آنکه بار جابجا کند، به چرای گوسفند یا دامداری مشغول شود. باور کنیم که کولبران و مرزنشینان مردمی نجیب و قانع هستند و تاسف بخوریم که چرا برای آنان شغلی آبرومند که البته پایدار است، ایجاد نمی کنیم. ایمان داشته باشیم که شان و شخصیت مرزنشینان آن هم در نظام جمهوری اسلامی، کولبری نیست.