«تقريبا تمام تالابها در پاييندست منابع تغذيهكننده آنها يعني رودخانهها قرار دارند بنابراين حقآبه تالابها در بالادست رودخانه، با مديريت غيرصحيح آب در بخش كشاورزي يا صنعت پيشخور شده يا بلعيده شده است.»
به گزارش نباءخبر،رييس اداره احياي تالابهاي اداره كل حفاظت محيطزيست خوزستان بابت خشك شدن ۶۰درصد از مساحت تالابهاي كشور شامل درياچه اروميه، تالابهاي جازموريان، هورالعظيم، شادگان، هامون و گاوخوني هشدار داد و گفت: «تقريبا تمام تالابها در پاييندست منابع تغذيهكننده آنها يعني رودخانهها قرار دارند بنابراين حقآبه تالابها در بالادست رودخانه، با مديريت غيرصحيح آب در بخش كشاورزي يا صنعت پيشخور شده يا بلعيده شده است.» موسي مدحجي با اشاره به اينكه ۳۰درصد از ۲.۲ ميليون هكتار سطح تالابي ثبت شده كشور در خوزستان قرار گرفته، افزود: «تالابها بخش مهمي از داراييهاي هر كشور محسوب ميشوند اما متاسفانه در ايران هنوز ارزش اين عرصهها مغفول مانده و حداكثر دليلي كه ممكن است براي حفظ تالابها درنظر گرفت، ترس از ايجاد منبع ريزگرد و توفانهاي نمكي است در حالي كه جلوگيري از ايجاد منبع ريزگرد، ممكن است در اولويت چندم و حتي شايد اولويت هشتم ارزشهاي تالابها قرار بگيرد اما ارزش اول تالابها به دليل كاهش مخاطرات مانند كنترل سيلاب است. ساير ارزشهاي يك تالاب هم كاهش و كنترل آلايندههاي آب، تامين آب، تفرج و توريسم، تنظيم و حفظ تنوع زيستي، توليد مواد غذايي و صنايع دستي، ارزشهاي فرهنگي، تعديل گازها مانند كربن و تعديلكنندگي گرمايش اقليم است. از نظر جهاني، ميانگين ارزش اقتصادي قابليتهاي هر هكتار تالاب در سال حدود ۱۵ هزار دلار برآورد شده است. براي اينكه بزرگي اين ارزش اقتصادي را بدانيم كافي است آن را با ارزش اقتصادي يك هكتار زمين كشاورزي در سال مقايسه كنيم كه ميانگين آن كمتر از هزار دلار است. به طور كلي، ارزش هر هكتار تالاب، حداقل پنج برابر و حداكثر ۲۰ برابر يك هكتار زمين كشاورزي است درحالي كه متوسط مصرف آب سالانه هر دو نيز تقريبا يكي است، بنابراين حتي از نظر ارزش اقتصادي نيز دغدغه كشور براي پاسداري و حراست از تالابها بايد بسيار بيشتر از توسعه كشاورزي باشد درحالي كه تاكنون اينگونه نبوده و تالابها به عنوان دارايي و ثروت فراموش شده قلمداد شدهاند.» او ضمن اشاره به اينكه اولين و مهمترين چالش تهديدكننده تالابها در ايران، تامين نشدن حقآبه است كه ساخت و سازهاي توسعهاي مثل جاده يا ايجاد مراكز كشف و استخراج نفت و گاز، آلودگي ناشي از ورود پسابها و فاضلابهاي كشاورزي و صنعتي، تعدي و تجاوز به حريم تالابها و تغيير كاربري اراضي تالابي نيز از ديگر چالشهاي تهديدكننده حيات تالابها هستند، گفت: «متاسفانه با تصميمهاي غلط و به طمع استفاده بهتر از آب، همان بلايي را كه كشور شوروي سابق از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۷ بر سر درياچه آرال (چهارمين درياچه بزرگ دنيا) آورد و هزار و يك مشكل زيست محيطي، معيشتي و بهداشتي بر مناطق مجاور درياچه آرال واقع در كشورهاي استقلال يافته قزاقستان و ازبكستان تحميل كرد، از سال ۱۹۹۲ به بعد بر سر درياچه اروميه و تالابهاي هورالعظيم، شادگان، جازموريان و گاوخوني و… آورديم تا تصميمهاي مسوولان عاليرتبه ما در كنار تصميمهاي مسوولان شوروي سابق درس عبرتي براي دانشآموزان جهان باشد تا با محيطزيست و تالابها اينگونه رفتار نكنند. هماكنون نيز با وجود اينكه حقآبه تالابها دقيقا مشخص شده و دستگاه متولي آب، موظف به تامين حقآبه شده اما پس گرفتن حقآبه تالابها از حقآبهداران نسبتا جديد، بسيار سخت و دشوار و بلكه غيرممكن شده است. در ايران فعلا درد اصلي اين است كه توسعه فعاليتهاي آببر از نوع كشاورزي در بالادست رودخانههاي منتهي به تالابها، هنوز به شدت ادامه دارد و در بالادست رودخانهها، ساختن سازهها و بذل و بخشش حقآبه تالابها به بخشهاي ديگر رواج دارد و هيچ چشماندازي از تغيير رويكردها و مديريت زيست محيطي ديده نميشود، بنابراين متاسفانه همچنان بايد نگران تالابهاي كشور و آينده آنها بود و تا تغييري در اين رويكرد مشاهده نشود، رفتن به سراغ راهكارهاي ديگر بيمعناست.» رييس اداره احياي تالابهاي ادارهكل حفاظت محيطزيست خوزستان افزود: «در سال آبي گذشته (اول مهر ۱۴۰۰ تا ۳۱ شهريور ۱۴۰۱) بيشتر تالابهاي كشور تجربه بدي پشت سر گذاشتند و در بدترين شرايط به سال آبي جديد وارد شدند. سال آبي جديد نيز درحالي آغاز ميشود كه نويد فرا نرمال بودن بارندگيها در آذرماه به گوش رسيده و اميد سالي نرمال از نظر آبي در بيشتر نقاط كشور جز حوضه كرخه، شدت يافته و بنابراين اكنون لب تشنه تالابهاي كشور منتظر تصميمهاي حكمرانان آب است كه آيا در سال آبي جديد، حقآبه تالابها در اولويت قرار ميگيرد يا همچنان بايد در ته صف باقي بمانند.» از ۴۲ نوع تالاب شناخته شده در جهان، ۴۱ نوع جز تالابهاي خيلي سردسيري توندرا در ايران به ثبت رسيده است. طبق طبقهبندي كنوانسيون جهاني حفاظت از تالابها ۴۲ نوع تالاب شناخته شده كه ۱۲ نوع آن ساحلي و دريايي، ۲۰ نوع داخل خشكي و ۱۰ نوع مصنوعي هستند. بيش از ۱۴۰ تالاب در فهرست آييننامه اجرايي تبصره ماده ۱ قانون حفاظت، احيا و مديريت تالابهاي كشور نامبرده شده است. تالابها موجودات زنده طبيعي و حياتي هستند كه بايد براي تداوم حيات بشر و تنوع عظيمي از جانوران و گياهاني كه در اين زيستگاه منحصربه فرد زيست ميكنند از آنها حفاظت شود. تالابها محل اتصال خشكي و آب هستند و قدمت آنها نزديك به قدمت كره زمين است و ماواي بخشي از غنيترين تنوع زيستي روي زمين هستند. قرارداد بين دولتي كنوانسيون رامسر، در دوم فوريه سال ۱۹۷۱ و به منظور حفاظت از تالابها در شهر رامسر استان مازندران منعقد شد و اين پيمان بينالمللي با عنوان «كنوانسيون بينالمللي رامسر» و روز ۲ فوريه به نام «روز جهاني تالابها» ثبت شد. تمام تالابهاي مهم دنيا كه در اين كنوانسيون ثبت ميشوند عنوان «رامسر سايت» را دريافت ميكنند. تاكنون ۲۴۱۴ رامسر سايت در دنيا به ثبت رسيدهاند. ۲۵ تالاب در ايران هم در كنوانسيون رامسر ثبت شدهاند و اين رامسر سايتهاي ايران شامل تالاب هامون پوزك، هامون صابري و هيرمند، خليج گواتر و هور باهو، جزيره شيدور، تالاب خورخوران، دلتاي رود گز و رود حرا، دلتاي رود شور و شيرين ميناب، تالابهاي نيريز و كمجان، تالاب پريشان و دشت ارژن، تالاب شادگان، خورالاميه و خور موسي، تالاب چغاخور، تالاب گاوخوني و تالابهاي پاييندست زايندهرود، تالاب زريوار، تالاب گميشان، مجموعه آلاگل، آلماگل و آجيگل، آبندانهاي فريدونكنار، ازباران و سرخهرود، شبه جزيره ميانكاله، خليج گرگان و آبندان لپوزاغمرز، پارك ملي بوجاق، تالاب انزلي، تالاب اميركلايه، درياچه قوريگل، تالاب كاني برازان، درياچه قوپي، تالابهاي شورگل، يادگارلو و درگهسنگي و درياچه اروميه است.