چرا در بهشت انرژی و سرمایه از مسیر توسعه جا مانده‌ایم؟

حسین زاغفر استاد دانشگاه و اقتصاددان

زاغفر
زاغفر

«کشور ما یکی از مستعدترین کشور‌های دنیا برای توسعه انرژی‌های پاک به ویژه انرژی خورشیدی است. اما متاسفانه شاهد سرمایه گذاری خاصی در حوزه انرژی کشور نیستیم. به همین دلیل نیز در زمستان با کمبود گاز و در تابستان با کمبود برق رو به رو هستیم. بزرگ‌ترین قربانی در این میان، صنعت است. اولویت تقسیم برق در کشور بیشتر به مصارف خانگی اختصاص پیدا می‌کند تا به صنعت که تولید و اشتغال و جذب ثروت انجام می‌دهد. این شیوه مدیریت کشور است که ایراداتی دارد، چرا که سرمایه گذاری لازم را در بخش‌های کلیدی و پایه‌ای انجام نداده است.»

به گزارش نبأخبر،آژانس بین‌المللی انرژی در جدیدترین گزارش خود اعلام کرده که انتظار می‌رود امسال برای نخستین بار میزان سرمایه‌گذاری روی انرژی خورشیدی نسبت به سرمایه‌گذاری در تولید نفت بیشتر شود. این سازمان پیش‌بینی کرده است که سرمایه‌گذاری‌ها در تولید انرژی خورشیدی در سال جاری میلادی به ۳۸۰ میلیارد دلار رسیده است. با این وجود، در حالی که ایران با ۳۰۰ روز آفتابی در سال، بهشت تولید انرژی خورشیدی به شمار می‌آید. آمار‌های وزارت نیرو نشان می‌دهد سال گذشته کمتر از سه درصد ظرفیت‌های جدید تولید برق کشور مربوط به انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر بوده و ۹۷ درصد بقیه مربوط به نیروگاه‌های حرارتی است که با سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند. آمار‌های بین‌المللی، از جمله شرکت بی‌پی، نشان می‌دهد سهم انرژی‌های خورشیدی و بادی از تولید برق ایران نیم درصد است و نیروگاه بوشهر نیز تنها نیم درصد در تولید برق ایران سهم دارد.
بسیاری از کشور‌های همسایه ایران و حاشیه خلیج فارس با جذب سرمایه‌های خارجی در حوزه‌هایی از جمله انرژی و هوش مصنوعی در حال توسعه ظرفیت‌های خود هستند. این موضوع را می‌توان از خلال آمار‌های بین المللی دریافت. اما حسین سلیمی، رئیس انجمن سرمایه‌گذاری خارجی ایران معتقد است که در برنامه هفتم توسعه، دولت درگیر حل مسئله کسری بودجه خود بوده و به جذب سرمایه‌گذاری خارجی به‌عنوان شاه‌کلید رشد اقتصادی و کنترل تورم، توجه کافی نکرده است. بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در دهه ۹۰ تشکیل سرمایه ثابت کاهش و استهلاک موجودی سرمایه افزایش پیدا کرده است.

با توجه به این موارد، سوالاتی وجود دارد از جمله این که چرا ایران در جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی ناموفق عمل کرده است و تا چه حد نسبت به کشور‌های همسایه به ویژه کشور‌های حاشیه خلیج فارس در مدار رشد و توسعه سرمایه گذاری انرژی‌های پاک، هوش مصنوعی و سایر حوزه‌های مدرن، عقب افتاده ایم؟ حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا در این خصوص  پاسخ داده است:

سرمایه‌ها را همراه با فرصت‌های توسعه سوزاندیم
به تحلیل حسین راغفر :«یکی از شاخص‌های اصلی توسعه، «سرمایه گذاری» است. این موضوع، به خصوص پس از جنگ ایران و عراق، طی ۳۵ سال اخیر، بیشتر مشهود است. ما شاهد سرمایه گذاری درست در حوزه‌های گوناگون نیستیم. سرمایه گذاری‌های گسترده، عمدتا به شکل خصوصی سازی مبتنی بر رانت انجام می‌شود. به عنوان مثال، صنعت فولاد در طول سه دهه نخست انقلاب، علیرغم همه محدودیت‌ها، سرمایه گذاری دریافت کرد، اما بلافاصله پس از جنگ، این صنعت درگیر خصوصی سازی شد. هیچ نگاه توسعه محوری در این حوزه وجود نداشته؛ چرا که عمدتا این فعالیت‌ها از طریق رانت فروش منابع طبیعی ارزان از جمله گاز، برق و سنگ آهن و آب، ارزان و حتی در برخی موارد رایگان انجام می‌شد. در بسیاری از موارد به اسم تولید و صادرات از منابع ارزان و رایگان استفاده شد، اما کشورمان هیچ بهره‌ای از این حجم از سرمایه گذاری نبرد. پس از جنگ، سرمایه گذاری به شدت تقلیل پیدا کرد. از دوره دولت نهم تا کنون ما عملا با غارت منابع ملی و خروج سرمایه‌های اصلی کشور رو به رو شده ایم.»

وی افزود: «خروج سرمایه‌های اصلی کشور که شامل منابع حاصل از درآمد‌های نفت و گاز و منابع طبیعی می‌شود از دیگر مصادیق این جریان است. در بخش داخلی نیز عمدتاً بین نهاد‌های درون قدرت، شرایط به شکلی پیش می‌رود که سرمایه گذاری درستی انجام نشده است. از سال ۱۳۹۰ تا کنون، سرمایه گذاری خالص منفی بوده است. در واقع میزان سرمایه گذاری‌ها، از استهلاک سرمایه‌گذاری کمتر بوده یا به تعبیر بهتر، جامعه از ذخایر خود استفاده کرده است. این در حالی است که کشور‌های اطراف ما، سرمایه گذاری‌های بزرگی کرده اند. ترکیه بالغ بر ۴۰۰ میلیون دلار از اتحادیه اروپا قرض گرفته و درآمد‌های گردشگری و انتقال انرژی نیز دارد. ترکیه در حوزه‌های راهبردی نیز سرمایه گذاری کرده است. ضمن این که هر کشور اروپایی حمایت‌هایی از آمریکا و اروپا دریافت می‌کند.»

این اقتصاددان با اشاره به رشد کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس گفت: «در مورد سایر کشور‌های اطراف ما از جمله عراق نیز شرایط به همین شکل است. نفت عراق توسط آمریکایی‌ها استحصال و از این کشور خارج می‌شود و در ازای آن مبلغی به عراقی‌ها پرداخت و بخشی از درآمد نفتی نیز سرمایه گذاری می‌شود. عربستان و سایر کشور‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز به دلیل درآمد‌های بزرگ، صادرات نفتی، فروش کالا و تجارت و جمعیت اندک، موفق شده اند سرمایه گذاری‌های بزرگی در حوزه‌های مختلف از جمله حوزه‌های نوظهوری مثل هوش مصنوعی انجام دهند.»

وی افزود: «یکی از مهمترین مولفه‌های قدرت در جهان امروز، دسترسی به فناوری‌های جدید است. حوزه هوش مصنوعی نقشی تعیین کننده در آینده تقسیم قدرت در جهان شکل می‌دهد. نخستین انقلاب صنعتی که در اواخر قرن هجدهم، در بریتانیا آغاز و سپس به سایر کشور‌های دنیا گسترش پیدا کرد، تاثیر عمیقی روی نظم جهانی گذاشت. از مهمترین آثار این انقلاب می‌توان به تقسیم جهان به دو گروه کشور‌های توسعه یافته و در حال توسعه اشاره کرد. این، پدیده‌ای است که امروز با مقیاس بسیار بزرگتر در حال شکل گیری است و کشور‌هایی که سرمایه گذاری نکرده اند، به زودی تبدیل به مستعمره‌هایی مقابل قدرت‌هایی می‌شوند که نه تنها به فناوری‌های پیشرفته دسترسی دارند، بلکه سرمایه گذاری‌های گسترده‌ای انجام داده اند.»

ظرفیت توسعه اقتصادی را داریم، اراده را نه!
این استاد دانشگاه با تاکید بر ظرفیت‌های توسعه در کشور گفت: «کشور ما یکی از مستعدترین کشور‌های دنیا برای توسعه انرژی‌های پاک به ویژه انرژی خورشیدی است. اما متاسفانه شاهد سرمایه گذاری خاصی در حوزه انرژی کشور نیستیم. به همین دلیل نیز در زمستان با کمبود گاز و در تابستان با کمبود برق رو به رو هستیم. بزرگ‌ترین قربانی در این میان، صنعت است. اولویت تقسیم برق در کشور بیشتر به مصارف خانگی اختصاص پیدا می‌کند تا به صنعت که تولید و اشتغال و جذب ثروت انجام می‌دهد. این شیوه مدیریت کشور است که ایراداتی دارد، چرا که سرمایه گذاری لازم را در بخش‌های کلیدی و پایه‌ای انجام نداده است.»

وی در ادامه گفت: «در حدود ۲ دهه اخیر، سرمایه گذاری‌های ما ناچیز بوده و اقتصاد مبتنی بر رانت را در کشور توسعه داده ایم. عمدتا رانت‌ها بین نهاد‌های درون قدرت توزیع می‌شود و مردم از سود بی بهره هستند. در نتیجه بخش خصوصی قادر به رقابت با این وضعیت نیست. بخش خصوصی یا وارد فعالیت‌های سوداگری و سفته بازی شده یا منابع خود را از کشور خارج کرده است. اصلی‌ترین دلیل افول اقتصاد کشور، رشد اقتصاد رانتی عجین شده با فساد است که محصول حضور نهاد‌های قدرت در اقتصاد کشور است. معتقدم باید عزم سیاسی برای مواجهه با بحرانی که این روز‌ها گریبان جامعه و نظام اقتصادی سیاسی را گرفته داشته باشیم، چرا که در غیر این صورت در سیاه چاله اقتصادی قرار می‌گیریم و از تمامی کشور‌های منطقه خلیج فارس در حوزه توسعه اقتصادی دانش بنیان عقب خواهیم ماند. در وضعیت فعلی همه شاخص‌های اقتصادی و جمعیتی ما در شرایط هشدار قرار دارند. طیف زیادی از جمعیت تحصیلکرده و متخصص و جوان ما یا در حال خروج از کشور هستند یا مهاجرت کرده اند. مسئله مهاجرت، حتی به قشر کارگر در ایران رسیده است که این موضوع نیز زنگ خطر را برای ناملایمات آتی به صدا در می‌آورد. این حجم خروج سرمایه مالی و انسانی اخطار دهنده است. شرایط فعلی در اقتصاد ما بسیار شکننده است و نیاز به تصمیمات جدی دارد. مسئولان باید نگران باشند و توجه کنند جامعه به تغییرات ریشه‌ای نیاز دارد.»


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید