دنیای فردا سه قطبی خواهد بود. دو قطب آشکار آن آمریکا و چین هستند. سومین قطب نه چندان آشکار آن جامعه غیر متمرکز، در حال ظهور و تازه ای از کاربران جهانی اینترنت هستند که با توسعه سریع فناوری و نوآوری تعریف می شوند. این جامعه بیش از هر چیزی بر آن چیز متمرکز است که بسیاری آن را متاورس (metaverse) می نامند.
به گزارش نباءخبر، مبارزه اوکراین به دگرش در نظم جهانی قرن بیست و یکم شتاب بخشیده است. وحدت بین آمریکای شمالی و اروپا احیا شده، مفهوم “غرب” معنای اصلی خود را بازیافته و همزمان، افول راهبردی روسیه، نظام اتحادهای چین را هم تضعیف می کند.
دنیای فردا سه قطبی خواهد بود. دو قطب آشکار آن آمریکا و چین هستند. سومین قطب نه چندان آشکار آن جامعه غیر متمرکز، در حال ظهور و تازه ای از کاربران جهانی اینترنت هستند که با توسعه سریع فناوری و نوآوری تعریف می شوند. این جامعه بیش از هر چیزی بر آن چیز متمرکز است که بسیاری آن را متاورس (metaverse) می نامند.
نتیزن (Netizen) ترکیبی از دو کلمه citizen و net بیانگر یک دگرش تاریخی و ظهور یک قدرت جهانی تازه است. بسیاری از مردم در سراسر جهان عمیقاً روی زندگی آنلاین خود سرمایه گذاری می کنند و هویت خود را به عنوان “شهروندان شبکه” شکل می دهند. آنها در حال حاضر به جوامع آنلاین خود بیشتر از دولت – ملت های خود اعتماد دارند.
با این حال، این دنیای تازه تنها زمانی پدید خواهد آمد که محیط مساعد باشد. به همین دلیل است که خطرات جنگ روسیه و اوکراین بسیار زیاد است. اگر اوکراین پیروز شود و این کشور و سایر کشورهای همفکر خود در پی جویی آرمان های دموکراتیک خود آزاد باشند، حرکت جهانی به سوی جهانی قدرتمندتر و آزادتر، رها از مرزها، شتاب خواهد گرفت. در غیر این صورت – اگر روسیه موفق شود، آزادی و دموکراسی را در اوکراین و فراتر از آن خنثی کند – ما وارد دنیایی تیره و تار بدون قاعده و آزادی خواهیم شد.
در موقعیت کنونی جنگ در اوکراین به جهان نشان می دهد که چگونه قطب سوم به سه طریق عمده تغییر ایجاد می کنند. اول، کاربران اینترنت نقش فعالی در دفاع اوکراین در برابر تهاجم روسیه داشته اند. به عنوان مثال، اعضای گروه جهانی هکرهای آنلاین موسوم به Anonymous تصمیم گرفتهاند تا مهارتهای خود را وقف عبور از دیوارهای آتش تبلیغاتی دولت روسیه و ارائه حقیقت در مورد جنگ به مردم روسیه کنند.
دوم، کاربران اینترنت از هر فرصتی برای ارائه جایگزین هایی برای آنچه معمولاً توسط دولت ها ارائه می شود، استفاده می کنند. به عنوان مثال، اعلام عمومی ایلان ماسک بر ارائه سرویس اینترنت ماهواره ای Starlink به اوکراین را در نظر بگیرید. در روزهای اولیه تهاجم، پایانههای استارلینک به سرعت در اوکراین مستقر شدند و نظام جایگزینی از ارتباطات بدون وقفه را امکان پذیر و مانع از توانایی روسیه برای از بین بردن ارتباطات در سراسر کشور شدند.
سوم، استفاده از ارز دیجیتال به دولت اوکراین این امکان را داده که در سراسر جهان برای تامین هزینه های دفاعی ما پول جمع آوری کند و به محدود کردن راه های دور زدن تحریم های مالی کمک کرده است. دولت اوکراین و همچنین شماری از حسابهای دولتی توئیتر، خواستار کمکهای ارزهای دیجیتال در روزهای اولیه حمله شدند و توانستند مبالغ زیادی را گردآوری کنند که بعداً به حسابهای ملی برای تأمین بودجه نیروهای مسلح اضافه شد.
ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین، با صداقت رهبری می کند، نه فقط با دستور و اظهارنظرهای بی فایده. او یکی از مردم است، نه یک چهره دور در جایی در اوج. او به اوکراینیها نزدیک است، فیلمهای سلفی خود را منتشر می کند و کارهای روزمره ریاست جمهوری خود را با مردم اوکراین در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارد. رهبری و وجهه عمومی او در تضاد کامل با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه است. این تفاوت چشمگیر فقط نگاهی اجمالی به این دو مدل سیاسی است: آینده جمعی و گذشته سلسله مراتبی. نظم سیاسی موجود و در حال ظهور.
این کاربران اینترنت کسانی هستند که معتقدند ایده یک دولت – ملت منسوخ شده و دنیای آنلاین تازه و غیرمتمرکز متعلق به آینده است. آنها سلسله مراتب عمودی و مرزهای فیزیکی را رد می کنند. آنها به جای بانک ها و دولت ها به بلاک چین و ارزهای دیجیتال متکی هستند.
مفهوم سنتی یک قطب ژئوپلیتیکی مستلزم یک آرمانشهر بسیج کننده، یک نظم اجتماعی فراگیر و یک مدل اقتصادی رقابتی است. دنیای دیجیتال هر سه را دارد. دو قطب سنتی، ایالات متحده و چین، تلاش خواهند کرد تا اختلالات ناشی از این دنیای آنلاین تازه را تنظیم و کنترل کنند اما بعید است که از نظر راهبردی موفق شوند.