نقشه تازه ترکیه و عراق برای اقتصاد خاورمیانه/ایران از رقابت با همسایگان جا می‌ماند؟

به نقل از منابع خبری

بندر فاو نقطه شروع راه توسعه است که بر اساس آن دولت‌های ترکیه و عراق قصد دارند این خط از طریق دیوانیه، نجف، کربلا، بغداد و موصل تا مرز ترکیه امتداد پیدا کند. پروژه جاده توسعه که شامل 1200 کیلومتر جاده دوطرفه و راه‌آهن خواهد بود، برای دسترسی به اروپا از مرز ترکیه از طریق بندر مرسین یا استانبول در نظر گرفته شده است. راه توسعه یکی از پل‌های تجاری جدید آسیا و اروپا خواهد بود.

به گزارش نبآخبر، کشورهای منطقه به‌خصوص طی سال‌های گذشته در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، اقتصاد دیجیتال، حوزه‌های انرژی پاک، ساخت شهرهای هوشمند و ساخت اقتصاد رقابت‌پذیر، اقدامات بزرگی را شروع کرده‌اند اما کشور ما عقب افتاده است.
مراسم تحویل پنج اسکله بندر بزرگ فاو که یک شرکت کره‌ای آن را احداث کرده، روز پنجشنبه با حضور «محمد شیاع السودانی»، نخست‌وزیر، «رزاق محیبس السعداوی»، وزیر حمل‌ونقل عراق و «اسعد العیدان» استاندار بصره به عراق تحویل داده شد. نخست‌وزیر عراق، در این مراسم در سخنانی به اهمیت این پنج اسکله به عنوان ستون فقرات پروژه بندر فاو اشاره کرد. پس از بهره‌برداری از این اسکله‌ها، کشتی‌های تجاری بزرگی در آن پهلو گرفتند.

این بندر یکی از پروژه‌های مهمی است که دولت عراق در سال‌های اخیر انرژی زیادی برای آن صرف کرده است و در فضایی به مساحت 54 کیلومترمربع ساخته شده و ظرفیت 90 اسکله را دارد. موج‌شکن ساخته‌شده برای بندر به طول تقریبی 5/14 کیلومتر به عنوان طولانی‌ترین موج‌شکن جهان، رکورد جهانی گینس را دریافت کرد. از آنجا که بندر فاو به آب‌های آزاد راه دارد، می‌تواند میزبان کشتی‌های کانتینری بزرگ باشد. این بندر که در اطراف آن دو منطقه صنعتی، مناطق مسافرتی و گردشگری ساخته می‌شود، قرار است در پنج مرحله تکمیل شود. فاز اول پروژه بندر فاو همان است که روز پنجشنبه به بهره‌برداری رسید و بقیه پروژه نیز تا پایان سال 2025 تکمیل شده و به بهره‌برداری می‌رسد.

شرکت‌های مختلفی از ترکیه نیز در ساخت بندر بزرگ فاو مشارکت دارند. احداث بندر فاو به «راه توسعه» نیز مربوط می‌شود که یکی از پروژه‌های دیگر دولت عراق در همکاری با دولت ترکیه است. بندر فاو نقطه شروع راه توسعه است که بر اساس آن دولت‌های ترکیه و عراق قصد دارند این خط از طریق دیوانیه، نجف، کربلا، بغداد و موصل تا مرز ترکیه امتداد پیدا کند. پروژه جاده توسعه که شامل 1200 کیلومتر جاده دوطرفه و راه‌آهن خواهد بود، برای دسترسی به اروپا از مرز ترکیه از طریق بندر مرسین یا استانبول در نظر گرفته شده است. راه توسعه یکی از پل‌های تجاری جدید آسیا و اروپا خواهد بود.

این گزارش با مشورت و راهنمایی وحید شقاقی از دانشگاه خوارزمی نوشته شده است. شقاقی اعتقاد دارد که ایران از مسیر توسعه منحرف شده و بازی را به همسایگان خود باخته است؛ به این دلیل که اقتصاد ایران گرفتار ذی‌نفعانی شده که راضی به پیشرفت و توسعه کشور نیستند زیرا منافعشان به خطر می‌افتد. به باور ایشان، کشورهای منطقه به‌خصوص طی سال‌های گذشته در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، اقتصاد دیجیتال، حوزه‌های انرژی پاک، ساخت شهرهای هوشمند و ساخت اقتصاد رقابت‌پذیر، اقدامات بزرگی را شروع کرده‌اند اما کشور ما آنقدر عقب افتاده که حتی به‌تدریج در حال از دست دادن زیرساخت‌های خود است.

مسئله اصلی کشور اقتصاد نیست
اقتصاددانان معتقدند سیاست بار سنگینی روی شانه‌های اقتصاد گذاشته که این ‌بار کمر اقتصاد را خم کرده است. وحید شقاقی می‌گوید: «سند چشم‌اندازی که سال 1384 ابلاغ شد این‌طور برآورد می‌کرد که بر اساس آن، ایران تا سال 1404، قدرت اول اقتصادی و علم و فناوری در منطقه باشد. رقبای کلیدی ما، عربستان و ترکیه بودند. این در حالی است که ایران از لحاظ قدرت اقتصادی تا سال 2010 میلادی به ترکیه و عربستان نزدیک بود. هرچند از حیث شاخص‌های رفاه این‌طور نبود و ما از این کشورها عقب افتادیم، اما از حیث قدرت اقتصادی با آنها برابر بودیم. از حیث تولید ناخالص داخلی نیز قدرت برابری خرید داشتیم. اما اکنون که عملاً به سال پایانی چشم‌انداز نزدیک شده‌ایم، تولید ترکیه دو برابر اقتصاد ایران است و عربستان هم حدود 30 درصد از اقتصاد ایران بزرگ‌تر شده است.»

امروز کشورهای عربی و خیلی از همسایه‌ها در زمینه زیرساخت‌ها از ایران پیش افتاده‌اند؛ به‌خصوص در سال‌های اخیر که توسعه زیرساخت‌ها و احداث راه‌ها و بنادر در این کشورها اوج گرفته است. وحید شقاقی معتقد است: «اگر دیر بجنبیم، به کشوری فرسوده با زیرساخت‌های خراب تبدیل می‌شویم و مدام فاصله ما با دیگر کشورها بیشتر خواهد شد.»

حال سوال اساسی این است که چه شد که کشورهای همسایه در سال‌های اخیر پیشرفت بزرگی در اقتصادشان رخ داد و چه شد که فاصله ایران با این کشورها روزبه‌روز بیشتر شد؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد که اغلب کشورهای همسایه، تمرکزشان بر توسعه است و مسئله اصلی‌شان را اقتصاد قرار داده‌اند و حرف اول را در کشورهای عربی مثل امارات، عربستان و همچنین ترکیه، اقتصاد می‌زند. در حالی ‌که ما این‌گونه عمل نکردیم. به‌خصوص در سال‌های اخیر اولویتمان اقتصاد نبوده است. شقاقی می‌گوید: «با وجود اینکه رهبری بحث اقتصاد را به عنوان مسئله اصلی کشور می‌دانند یا شعارهایی که ایشان در سال‌های اخیر مطرح کرده‌اند، عمدتاً اقتصادی بوده، ولی واقعیت این است که مسئله اصلی نظام حکمرانی، اقتصاد نبوده و در طول این سال‌ها بیشتر درگیر مسائل سیاسی شده‌ایم. به‌خصوص در دهه گذشته و همچنین سال‌های اخیر یعنی 1400 به این ‌طرف که تحریم‌های بیشتری علیه کشور اعمال شد. تحریم‌هایی که کشورهایی مثل عربستان، امارات و ترکیه درگیر آن نبودند. از این رو این کشورها تلاش کردند در سکوت، فاصله خود را با کشورهای توسعه‌نیافته کم کنند.»

چنان‌که شقاقی اشاره کرد، ایران، عربستان و ترکیه رقیبانی جدی برای هم هستند. هر سه کشور در مسائل منطقه حضور پررنگ دارند. هر سه اقتصادهای بزرگی دارند اما اقتصاد ایران تحریم شده و از رشد بازمانده، اما دو کشور ترکیه و عربستان از فرصت‌هایی که برایشان به وجود آمده بهره کافی را برده‌اند. ترکیه از همه فرصت‌های پیش‌آمده بهره‌برداری کرده و از طریق گردشگری و تجارت توسعه یافته است و عربستان نیز از فرصت فروش نفت بیشترین بهره را برده و ذخایر بی‌نظیری پیدا کرده است. عربستان در سال‌های اخیر چشم‌اندازی تعیین کرده و هدف آن را سال 2030 میلادی قرار داده است. در همین راستا این کشور از چند سال پیش الگوی اقتصاد غیرنفتی مدنظرش را آغاز کرده است. صندوق ثروت عربستان بیش از یک ‌تریلیون دلار ذخیره دارد که منابع این صندوق پشتیبان توسعه این کشور است.

سرمایه‌گذاری در عربستان سعودی 64 درصد رشد کرده، تولید ناخالص داخلی این کشور افزایش یافته و اقتصاد غیرنفتی آن 4/5 درصد رشد کرده است. آرامکو، شرکت دولتی انرژی عربستان سعودی، میان تمام شرکت‌های بورسی در جهان بیشترین سود تعدیل‌شده سه‌ماهه را گزارش کرده است. همه اینها در حالی است که تورم ماه گذشته عربستان سعودی 7/2 درصد بود؛ حدود یک‌سوم تورم در ایالات‌متحده یا منطقه یورو. در نتیجه این عوامل، براساس نظرسنجی بلومبرگ انتظار می‌رود که اقتصاد عربستان سعودی امسال 6/7 درصد رشد کند.

امارات متحده عربی نیز به همین صورت اصلاحات اساسی را دنبال کرده است. این کشور در حوزه نوآوری اقدامات بسیار بزرگی را شروع کرده و به‌تدریج به مرکز نوآوری جهانی تبدیل می‌شود. در ترکیه، کارآفرینان این کشور تلاش کردند با برندهای معروف جهانی همکاری کنند و اصل اقتصادشان را بر گردشگری، توسعه خدمات و خدمات‌محوری قرار دادند. در حوزه صادرات نیز تلاش کردند کالاهای باکیفیت را در دستور کار خودشان قرار دهند. اما متاسفانه ما در ایران همواره درگیر مسائل سیاسی بوده‌ایم و به واسطه تحریم‌ها و در اثر سیاست‌گذاری‌های نادرست از اغلب کشورهای منطقه عقب مانده‌ایم.

به اعتقاد شقاقی، «در حالی که دیگر کشورها مشغول برنامه‌ریزی برای ورود به عصر جدید هستند، ما در ایران گرفتار تحریم‌های اقتصادی و فیلترینگ هستیم که هر دو مانع اصلی بزرگ شدن بنگاه‌های نوآور در ایران هستند. تحریم‌ها مانع دستیابی به فناوری‌های مدرن و حضور در بازارهای منطقه می‌شوند و فیلترینگ اجازه نمی‌دهد بنگاه‌های ایرانی پا بگیرند و به اندازه‌ای بزرگ شوند که در بازارهای منطقه رقابت کنند».

20 سال پیش در 13 آبان 1382 سند چشم‌انداز 1404 ایران به تصویب رسید. این سند قرار بود نقشه راه توسعه ایران باشد. مهم‌ترین هدف سند این بود که ایران در دو دهه پس از تصویب آن به قدرت اول منطقه تبدیل شود. اما این روزها یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم این است که ایران چرا و چگونه از مسیر توسعه باز ماند؟

پیش از انقلاب، منتقدان حکومت پهلوی مدام تاکید می‌کردند که حکومت پهلوی قادر به توسعه ایران نیست و سرعت پیشرفت اقتصادی-فرهنگی ایران با وجود استمرار سلسله پهلوی کند است. تصمیم‌گیران در عصر پهلوی این ادعا را رد می‌کردند و معتقد بودند ما با شتابی خیره‌کننده، ایران را به قدرت برتر منطقه و بلکه به قدرت بزرگ فرامنطقه‌ای تبدیل خواهیم کرد. پس از آنکه جمهوری اسلامی روی کار آمد، به کرات از برنامه‌هایی سخن گفته شد که بر اساس آن قرار بود ایران به قدرت اول منطقه تبدیل شود. روشن‌ترین سند مکتوب در این زمینه، سند چشم‌انداز بیست‌ساله است که بر اساس آن ایران باید تا سال 1404، بین ۲۶ کشور همسایه و ملت‌های واقع در فضای پیرامونی‌اش به قدرت برتر نائل شود. ولی چرا چنین هدفی محقق نشد و آیا اصولاً چنین هدفی در کشور ما قابل تحقق است؟

شقاقی می‌گوید: «این هدف در دسترس نیست؛ چون مسئله اصلی برای نظام حکمرانی ما توسعه نیست. با اینکه شعارهایمان اقتصادی است، ولی اولویتمان اقتصاد نیست. در حالی که کشورهای عربی و ترکیه هدف اصلی خود را توسعه اقتصادی گذاشته‌اند. برای نمونه همان‌طور که اشاره شد، عربستان بهترین فناوران، مدیران جهانی و بین‌المللی را به عربستان آورده تا نقشه راه طراحی کنند. عراق تلاش می‌کند در نقشه تجارت جهانی خودش را محوریت قرار داده و به کریدورهای اقتصادی متصل شود؛ در این زمینه نیز سرمایه‌گذاری بالایی برای اینکه بتواند اسکله‌های تجاری خود را توسعه دهد تا بتواند در نقشه راه اقتصاد تجارت جهانی قرار گیرد، انجام داده است. اما ایران کاری می‌کند که از همه این نقشه‌ها حذف شود.»

منافع کلان این فضای غبارآلود اقتصادی
وحید شقاقی هم مثل خیلی از اقتصاددانان دیگر معتقد است: «اقتصاد ایران گرفتار چرخه‌ای منحوس شده و ذی‌نفعانی در این اقتصاد قدرت گرفته‌اند که نفعشان در عقب ماندن ایران است. ذی‌نفعان توسعه نیافتن ایران از این فضای غبارآلود، غیررقابتی و محصورکننده، منافع کلانی نصیبشان می‌شود. ذی‌نفعان از تحریم‌ها و محصور ماندن اقتصاد ایران سودهای کلان نصیبشان می‌شود و دغدغه‌شان نه‌تنها دغدغه ملی نیست، بلکه بیشتر به دنبال منافع شخصی هستند، بنابراین از این فضای غبارآلود استفاده می‌کنند.»

سوال این است که چرا دولت‌ها که برخاسته از رای مردم هستند، برای عبور از این وضع کاری نمی‌کنند؟ دکتر شقاقی می‌گوید: «دولت‌های ایران کاری از دستشان برنمی‌آید و درگیر روزمرگی‌ها شده‌اند که اجازه نمی‌دهد نگاه بلندپروازانه‌ای به توسعه ایران داشته باشند. همه اینها موجب شده هر روز شکاف ما با کشورهای همسایه بیشتر و بیشتر ‌شود.»

رویای سیاستمداران
سقف پرواز سیاستمداران در کشور ما بسیار کوتاه است. هیچ‌کس رویای ایران بزرگ و قدرتمند را در سر ندارد. هیچ‌کس دنبال این نیست که به معنای واقعی ایران تبدیل به توسعه‌یافته‌ترین کشور منطقه شود. شقاقی می‌گوید: «بن‌سلمان در سخنرانی اخیرش، تاکید کرد که می‌خواهد رنسانس جدیدی برای خاورمیانه ایجاد کند تا کشورش مرکز رنسانس خاورمیانه شود. او گفت که قصد دارد رنسانسی را که در اروپا ایجاد شد، به خاورمیانه با مرکزیت عربستان بیاورد. یا برای مثال، محمد راشد هدفش این است که کویت را به مرکز نوآوری جهانی تبدیل کند. بهترین مغزها و ذهن‌های جهان را جذب می‌کند؛ آنها در حوزه‌های هوش مصنوعی، اقتصاد مجازی، حوزه‌های انرژی پاک، ساخت شهرهای هوشمند و ساخت یک اقتصاد رقابت‌پذیر، اقدامات بزرگی را شروع کرده‌اند. اما متاسفانه در ایران، کسی رویای ایران بزرگ را در سر ندارد.»

شقاقی نگرانی عمیق‌تری هم دارد؛ اینکه کشورهای منطقه به دلیل اینکه درآمدهای سرشاری دارند و حقوق و رفاه بالاتری را تامین می‌کنند، کشور را از نیروی کار تهی کنند. این کشورها چون رفاهشان بسیار بیشتر شده، دنبال نیروی کار ماهر و سرمایه‌های انسانی و نیروهای فکری دیگر کشورها هستند و چون شکاف رفاه میان ایران و کشورهای منطقه بیشتر می‌شود، قطعاً مهاجرت نخبگان نیز تشدید خواهد شد. چنان‌که دکتر شقاقی اشاره می‌کند، یکی از ایرادهای این شکاف و اختلاف تمدنی این است که بخشی از جوانان خوش‌فکر ایرانی به کشورهای منطقه مهاجرت می‌کنند زیرا آنها دستمزدهای بسیار بالایی پرداخت می‌کنند. اما دستمزدها در کشور ما پایین است و باعث تشدید مهاجرت می‌شود. به عقیده دکتر شقاقی، این هم چالشی است که در حال ‌حاضر ایجاد شده و اگر نتوانیم مسیر را برگردانیم، کشور با این شرایط خالی از نیروهای خوش‌فکر خواهد بود. هر چه نیروی خوش‌فکر، تحصیل‌کرده، باهوش یا فناور و نوآور است به امارات یا عربستان مهاجرت می‌کند، به‌ویژه که این کشورها هم تور انداخته‌اند و همه آنها را جذب می‌کنند. درآمدها و دستمزدهای بالایی هم پرداخت می‌کنند و امکانات رفاهی هم در اختیارشان قرار می‌دهند. بنابراین مهاجرت می‌کنند. این موضوع خودش می‌تواند تلنگر بزرگی برای کشور ما باشد.

وحید شقاقی با تاکید می‌گوید: «زمانی که اقتصاد را به عنوان اصل مهم در نظر نگیریم و علم اقتصاد را کنار بگذاریم و به جای آن به شبه‌علم متوسل شویم و نتوانیم نظام حکمرانی را از مسائل حاشیه‌ای دور کنیم، واقعاً نمی‌توان کاری برای اقتصاد ایران انجام داد. حتی به‌طور شخصی نیز، اگر فردی در زندگی‌اش 10 هدف داشته باشد، مشخص است که به آنها نمی‌رسد. زیرا هرکسی باید یک هدف داشته باید و مسائل حاشیه‌ای را هم کنار بگذارد. باید برای خود رویا ساخت و وقت و انرژی را هم بابت همان هدف اصلی گذاشت. کشور ما هم همین‌طور است؛ باید بر روی مسئله اقتصاد به اجماع برسیم و مسائل حاشیه‌ای کنار گذاشته شود. اما همچنان برای رسیدن به چنین اهدافی، آثار سوئی که ذی‌نفعانی می‌گذارند ادامه دارد.» ذی‌نفعانی که به عقیده اقتصاددانان ذی‌نفع بد کار کردن اقتصاد هستند و مانع توسعه کشور می‌شوند. شقاقی معتقد است باید اقتداری در حاکمیت وجود داشته باشد که بتواند ذی‌نفعان را به حاشیه براند و برای این کار باید سیاست‌گذاری اصلاح شود تا بتوان به اقتصاد رقابت‌پذیر رسید، محیط کسب‌وکار را بهبود بخشید و اقتصاد را رقابت‌پذیر کرد.

اما سوال این است که از کجا باید شروع کرد؟ اقتصاددانان می‌گویند باید از گشایش‌های اجتماعی شروع کرد. دخالت دولت را در زندگی و کسب‌وکار مردم کاهش داد و به مردم اطمینان داد که قرار است اصلاحات واقعی صورت گیرد. باید تحریم‌ها را به نتیجه رساند. زیرا ادامه‌دار شدن تحریم‌ها خودش خسارت سنگینی وارد می‌کند. تا چنین اصلاحاتی صورت نگیرد اقتصاد اصلاً حرکت نمی‌کند. اقتصاددانان معتقدند اگرچه بهبود واقعی اقتصاد ایران منوط به قطع وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و ایجاد اصلاحات اساسی در اقتصاد کشور است، اما شرط لازم، تبدیل نااطمینانی‌های غیرقابل محاسبه به نااطمینانی‌های قابل محاسبه در فضای کسب‌وکار است. نااطمینانی در سال‌های گذشته به اطمینان خاطر رسیده است. یعنی فعالان اقتصادی که نسبت به شرایط سیاسی و سیاست‌گذاری نااطمینانی داشتند، مطمئن شدند که گشایشی رخ نمی‌دهد، بنابراین سرمایه‌گذاری را به تاخیر انداختند. از بین بردن نااطمینانی‌ها باعث ترسیم چشم‌انداز می‌شود و نداشتن چشم‌انداز، امروز بزرگ‌ترین مشکل جامعه و اقتصاد ایران است.

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید