شیوه جدید تلویزیون؟

به نقل از منابع خبری

پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما به‌تازگی در مصاحبه‌ای درباره برنامه «شیوه» که این شب‌ها آشتی موقت نصفه‌ونیمه‌ای با برخی مخاطبان هنوزامیدوار، برقرار کرده ، به این نکته اشاره کرده است: «رسانه ملی اگر در جایگاه واقعی خودش قرار بگیرد، برای بسیاری از مشکلات می‌تواند راه‌حل ارائه دهد. برنامه «شیوه»، یکی از این تدابیر است که می‌تواند با باز کردن فضای گفت‌وگوی آرام، سالم و عالمانه، به برخی از شبهات جامعه در زمینه‌های مختلف پاسخ دهد که روزبه‌روز دارد به بلوغ خودش نزدیک‌تر می‌شود.

به گزارش نباء خبر،در یک ماه و نیم اخیر در ایران خیلی اتفاق‌ها افتاده است. بخش عمده‌اش را حتما خودتان می‌دانید اما چون احتمال می‌دهیم که شما نیز مانند بسیاری دیگر از مردم ایران چندان پیگیر صداوسیما نباشید، لازم است گزارشی نیز درباره تحولی کوچک در این سازمان عریض و طویل، اما کم‌مخاطب عرضه شود. ماجرا از این قرار است که بلافاصله از بعد از شروع اعتراضات در خیابان، برنامه‌ای گفت‌وگو‌محور به‌نام «شیوه» از شبکه چهار با اجرای عطاءالله بیگدلی پخش می‌شود که در آن کسانی چون بیژن عبدالکریمی و شهریار زرشناس، محمد فاضلی و سعید حاجی‌ناصری، تقی آزاد ارمکی و ابراهیم فیاض، سعید شریعتی و جلیل محبی، شهاب طباطبایی و علی خضریان، نعمت‌الله فاضلی و احمد نادری، محمد فاضلی و سعید حاجی ناصری، ابراهیم متقی و حسین سلیمی و… به مناظره با یکدیگر پرداخته‌اند. در برخی از این برنامه‌ها بحث‌هایی داغ نیز میان مهمانان به‌خصوص در رابطه با وضعیت کنونی کشور و جنبش اجتماعی که پس از مرگ مهسا امینی شکل گرفته، درگرفته و همین باعث شده برخی انعکاس نگرش‌های انتقادی نسبت به نحوه مدیریت جامعه در ساحت‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را نشانه اتخاذ رویه‌هایی جدید در تلویزیون بدانند؛ رویه‌ای که در آن گویی قرار است به برخی چهره‌های جریان‌فکری کشور که تریبونی در رسانه‌های رسمی ندارند، فرصتی برای ابرازنظر داده شود. چنین گمانی به‌خصوص وقتی چند شب پیش پای احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار منتقد نیز به برنامه «شیوه» باز شد و او به‌صراحت از وابستگی روزافزون به روسیه و چین در سیاست خارجی و دخالت صدها نهاد در تصمیم‌های روسای‌جمهور سخن گفت، تقویت شد. شب بعد البته ورق برگشت و برنامه‌ای با حضور دو مهمان همفکر برگزار شد که مجری برنامه، عطاءالله بیگدلی باید می‌کوشید توازنی در افکار تندروانه‌شان ایجاد کند.

عطاءالله بیگدلی؛ مجری تراز
اجرای عطاءالله بیگدلی، مسئول اسبق بسج دانشجویی دانشگاه امام صادق و استاد فعلی حقوق این دانشگاه، این روزها بیش از گذشته مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است و برخی تسلط او بر مباحث، توانایی در تلخیص سخنان مهمانان و بیان و حرکات بدن همدلانه و تلاشش برای وقت‌دهی منصفانه را تحسین کرده‌اند. احمد زیدآبادی دراین باره معتقد است: «مجری به‌نظر بنده مودب بود و سعی می‌کرد مطالب را به خوبی تحویل بگیرد و جمع‌بندی کند و طبعا بی‌طرفی مجری مشهود بود. او برخلاف مجری سایر برنامه‌ها که اعمال‌فشار می‌کنند، این‌گونه نبود و نسبت به دیگران ممتاز بود.» بیگدلی البته پیش‌تر در برنامه «زاویه» نیز اجرا داشته است، اما می‌توان گفت در «شیوه» نسبت به «زاویه»، اجرای حرفه‌ای‌تری دارد و برخلاف آن برنامه که گاه در برخی از مناظره‌ها، عملا تمایل خود را به یکی از طرفین نشان می‌داد و همراه با او، دوبه‌یک در برابر دیگر مهمان برنامه می‌ایستاد، اینجا می‌کوشد آرامش خود را حفظ کند و در میانه بایستد؛ اولین انتظاری که از مجری چنین برنامه‌هایی می‌رود و البته در تلویزیون گاه به شکل مضحکی، مانند مجری شبکه خبر در برنامه مناظره کرباسچی با گنجی و کوشکی، زیرپا گذاشته می‌شود و مناظره را به رقابتی سه‌به‌یک و حتی گاه چهار‌به‌یک بدل می‌کند. بیگدلی اما گویی همگام با صداوسیما، در برنامه شیوه تمام تلاشش را می‌کند که به مخاطبان نشان دهد که این صداوسیما، آن صداوسیمای همیشگی نیست و این‌بار قرار است واقعا «رسانه ملی» باشد.

روندی نو یا جرقه‌ای گذرا؟
تلاش‌های بیگدلی و تهیه‌کنندگان شیوه که حتی در برابر نقدهای مهمانان خود به این رسانه نیز می‌کوشند لبخند را از لبان خود دور نکنند، البته جایی دیگر دود می‌شود و به هوا می‌رود. یکی وقتی مخاطبان در بالا و پایین کردن شبکه‌ها، شبکه افق را انتخاب می‌کنند. آنجا دیگر خبری از سلایق متنوع و نگاه‌های متفاوت نیست و قرار است حرف مرد یکی باشد؛ مردانی با یک نگاه خاص سیاسی که راه به هیچ گفت‌وگویی با افکار مخالف نمی‌دهند و برنامه‌ای چون «شیوه»، در نظرشان برنامه‌ای سراپا اشکال است که تولید آن نیز از صداوسیما بعید است. منصفانه که بنگریم البته سخن افقی‌ها بیراه هم نیست. هرچه باشد، بر کمتر کسی پوشیده است که محدودیت‌های این رسانه در دعوت از بسیاری از کارشناسان سیاسی و اساتید علوم‌انسانی کم نیست و بسیاری از روشنفکران، دانشمندان و سیاستمداران ایرانی راهی به این رسانه ندارند. حتی در همین برنامه «شیوه» نیز دیده شده کسی چون حمیدرضا جلایی‌پور به برنامه دعوت می‌شود اما دقایقی قبل از آغاز برنامه، این دعوت پس گرفته شده است. این را بگذارید کنار بی‌میلی برخی از همین افراد، به‌حضور در صداوسیما زیرا معتقدند حضورشان با انتقاد گسترده آحادی از جامعه مواجه می‌شود. این‌گونه است که بسیاری از مهمانان برنامه‌های مناظره، از حسن محدثی تا حسین سلیمی و احمد زیدآبادی سخن خود را با این بحث آغاز کرده‌اند که با وجود نقدهای اطرافیان و بی‌میلی خودشان و با اعتقاد به این‌که صداوسیما به خصوص در بخش‌های خبری، رسانه‌ای ملی و بی‌طرف نیست، تنها به این امید که بتوانند از این فرصت اندک برای ارتباط با جامعه استفاده کنند، در برنامه حضور پیدا کرده‌اند.

تغییری در راه یا مانوری گذرا؟
پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما به‌تازگی در مصاحبه‌ای درباره برنامه «شیوه» که این شب‌ها آشتی موقت نصفه‌ونیمه‌ای با برخی مخاطبان هنوزامیدوار، برقرار کرده ، به این نکته اشاره کرده است: «رسانه ملی اگر در جایگاه واقعی خودش قرار بگیرد، برای بسیاری از مشکلات می‌تواند راه‌حل ارائه دهد. برنامه «شیوه»، یکی از این تدابیر است که می‌تواند با باز کردن فضای گفت‌وگوی آرام، سالم و عالمانه، به برخی از شبهات جامعه در زمینه‌های مختلف پاسخ دهد که روزبه‌روز دارد به بلوغ خودش نزدیک‌تر می‌شود. امیدواریم الگویی باشد که هم بالغ‌تر شود، هم مسیر مستمری برای فضای تبادل‌افراد فراهم کند.» بلوغی که جبلی از آن صحبت می‌کند، البته آرزویی دور می‌نماید و اگر بخواهیم بدون تعارف بنویسیم، دیگر بسیاری هیچ امیدی به تغییر سیاست‌های صداوسیما ندارند و حتی تولید برنامه‌هایی چون «شیوه» را نیز مانوری مقطعی در پاسخ به بحران اخیر پیش‌آمده می‌دانند. از نظر این دسته از منتقدان، تلویزیون همیشه همین‌گونه عمل کرده و هنگام انتخابات یا هرگاه فتیله اعتراضات در ایران بالا کشیده شده است، صداوسیما به‌نحوی برنامه می‌سازد که دود از کله بسیاری بلند می‌شود اما به‌محض بازگشت وضعیت به شرایط عادی، دوباره همان آش است و همان کاسه. زیدآبادی اما در این زمینه نظری دوبعدی دارد: «این‌قبیل بحران‌ها که پیش می‌آید، واکنش سیستم حالتی تناقض‌آمیز دارد. بعضی برنامه‌ها سعی می‌کنند بازتر باشند و در عین حال برخی برنامه‌ها بسته‌تر می‌شوند. این بازتابی است از آن‌چه درون سیستم می‌گذرد و این‌که بین بازترکردن فضا یا بستن‌آن اختلافاتی وجود دارد. درباره قطع این برنامه‌ها پس از فروکش کردن اعتراضات نیز البته باید همه‌جانبه نگاه کرد. بخشی از آن به غلبه جناح‌های تندرو بر تصمیم‌گیری‌ها برمی‌گردد اما بخشی دیگر نیز به‌واسطه نوع حضور میهمان‌هاست. برخی میهمان‌ها از همان ابتدا با گاردویژه حضور پیدا می‌کنند که باعث می‌شود حواشی غیرقابل ضروری نیز رخ دهد. آنها حرف‌های تندی می‌زنند تا وایرال شوند. نگاه من به حضور در این برنامه‌ها اما این‌گونه نیست و معتقدم، اگر کسی خط فکری ما را نفی می‌کرده و امثال ما را زندانی می‌کرده اما این‌بار نقد ما را به‌رسمیت شناخته است، باید این اقدام مثبت را مهم تلقی کرد. به همین دلیل نیز من در این برنامه نمی‌خواستم هر آن‌چه نظرم بود را مطرح کنم و طبعا خویشتن‌داری کردم تا روی خط‌نرمالی حرکت کنم، چون درهرصورت اگر طرف مقابل هم احساس کند که کاملا بازی را واگذار کرده و آن چیزی که می‌خواسته به صورت معکوس در آمده است، قطعا دیگر از این اتفاقات و گشایش‌ها رخ نمی‌دهد و این راه تداوم پیدا نمی‌کند.»


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید